بغدادی، محمدبنسلیمان، صوفیماتُریدیدر سدةدوازدهمو سیزدهم. ویاز حدود1213 پیوستهدر جستجویمرشدیبود کهاو را بهمراتبیقینراهنماییکند، اما کسینیافت، مگر شخصیکهمنسوببهبرخیاز طرقناشناختةصوفیهبود و قواعد مرسومتصوفرا مراعاتنمیکرد. بغدادیسالها در صحبتبا او گذراند ولیچیزیاز آثار طریقتبهدستنیاورد. در1231 با شیخخالد نقشبندیشهرزوری* آشنا شد و با ارشاد او طریقةنقشبندیهرا پذیرفتو در جرگةخلفایخالدیدر آمد (محمد بغدادی، ص3ـ4).مهمتریناثر او الحدیقةالندیّةفیالطریقةالنقشبندیةو البهجةالخالدیةاست(کحاله، ج10، ص48؛ اسماعیلبغدادی، ج1، ستون399؛ یسسنهوتی، ص261؛ زرکلی، ج6، ص152 کهاشتباهاً الحدیقةالندیةو البهجةالخالدیةرا دو کتابدانستهاست). اینکتاببهعربیو مشتملاستبر مقدمهدر بیانسلسلةنقشبندیانو احکاممتناسببا آن، و سهباب: اول، در اثباتآنکههر کسعلمباطنو سلوکرا در محضر شیخیکاملفرا نگیرد تهیدستخواهد بود؛ دوم، در مناقبشیخخالد؛ سوم، در ذکر شرایطو آدابو اوراد لازمبرایمرید، با استناد بهنصوصکتابو سنتو اشاراتاولیا؛ و خاتمهدر پاسخبهشبهاتمنکران(محمد بغدادی، ص6).محمدبنسلیمان، طریقةنقشبندیرا آسانترینراهوصولبهدرجاتتوحید و معرفتحقمیداند؛ چرا کهمبنایآن، تصرفو القایجذبهاز سویمرشد و پیر بهسالکاست، در حالیکهمبنایطریقههایدیگر، تقدمسلوکبر جذبهاست(همان، ص12). بعلاوه، در اینطریقهریاضتکشیو شبزندهداریهایزیاد مقرر نشدهو بنابر اعتدالاست(همان، ص14). او اصولطریقتنقشبندیرا عبارتمیداند از: 1)پیرویاز عقاید اشاعرهیا ماتریدیه؛ 2)پیرویِ یکیاز مذاهبفقهیچهارگانةاهلسنتو التزامبهرعایتسنتو ترکبدعتها؛ 3)تعلمعلمباطنو راههاییکهبهیاریآنها امراضباطنیمداوا و قلب، پاکیزهو آمادةحرکتدر راهتوحید و معرفتشود؛ 4)وجوبپیرویاز یکشیخکاملکهبهیاریارشاداتو تلقیناتاو باطننورانیشود (همان، ص70 بهبعد).در رسالةحدیقه، اتصالسلسلةشیخخالد بهبزرگانو امامانشیعه(سلمان، امامرضاعلیهالسلامو امامانپیشین) توضیحدادهشدهاست؛ و بهبشارتیافتنبرخیاز مشایخاینسلسلهبا کشفصحیحدر محضر اماممهدیصاحبالزمانعجلاللّهتعالیفرجهو بهقصیدةفارسیغرّایشیخخالد در ستایشامامرضا علیهالسلاماشارترفتهاست(همان، ص9ـ 10، 23، 48). بغدادیتألیف حدیقهرا در20شعباندر زاویةاحسائیةخالدیهدر بغداد بهپایانرساند (همان، ص122) و یکیدو ماهپساز آن، در زمانحیاتشیخخود، در گذشت.نسخههایخطیالحدیقةالندیةدر دمشق، دارالکتبالظاهریهنگهداریمیشود (دارالکتبالظاهریه، ج1، ص412ـ414) و بارها نیز چاپشدهاست؛ از جملهدر1313 در قاهره(مطبعةعلمیهدر 120 صفحه) در هامشاصفیالموارد کهآننیز در احوالشیخخالد است(همان، ج1، ص414؛ عوّاد، ج3، ص) و در1401 در استانبول، بهاهتمامحسینحلمی(بهصورتافست) از رویچاپیغیر از چاپقاهره.منابع: اسماعیلبغدادی، ایضاحالمکنون، ج1، در حاجیخلیفه، کشفالظنون، ج3، بیروت/1990؛ محمدبنسلیمانبغدادی، الحدیقةالندیةفیالطریقةالنقشبندیةو البهجةالخالدیة، در عبدالمجیدبنمحمدخانی، السعادةالابدیةفیما جاء بهالنقشبندیة، استانبول1401/1981؛ دارالکتبالظاهریة، فهرسمخطوطاتدارالکتبالظاهریة، التصوّف، چاپمحمد ریاضمالح، دمشق1398ـ1403/ 1978ـ1983؛ خیرالدینزرکلی، الاعلام، بیروت1989؛ کورکیسعوّاد، معجمالمؤلفینالعراقیین، بغداد1969؛ عمر رضا کحاله، معجمالمؤلفین، بیروت] تاریخمقدمه[ ؛ یسسنهوتی، الانوار القدسیةفیمناقبالسادةالنقشبندیة، مصر1344.