بغداد، مکتب، نهضتمهمّیدر سبکنگارگرینسخههایخطیاسلامیکهدر اواخر قرنششمبهوجود آمد (گرچهتاریخکهنترینآثار باقیماندةاینمکتببهپیشاز قرنهفتمنمیرسد). اینمکتبدر دورهایکهخلفایعباسیمجدداً در بغداد قدرتیافتند، رونقگرفت. آثار اینمکتبکهوجوهممیز آنارائةچهرههایبا روحو گویایفردیبهجایچهرههاینوعیو قالبی، تجسّمحرکتو نیز توجهبهجزئیاتزندگیمعمولیاست، تا چهلسالپساز ویرانشدنبغداد بهدستمغولان (656) ادامهداشت.نخستیننمونههاینگارگریهایمکتببغداد تصاویریاستکهدر ترجمةعربیرسالةطبّیدیوسکوریدس(دیسقوریدوس)، بهنامالادویةالمفردة] یا کتابالحشایش[ ، متعلقبه621، آمدهاست(بخشهایمختلفایننسخةخطیدر چندینمجموعةخصوصیو موزهپراکندهاست). ایننقاشیها متضمنعناصر سنتیمکتببغداد، یعنیرنگهایتند، توجهیاستادانهبهطرحها و چهرههایبا روحاست. نگارگریهادر چارچوبمشخصیقرار نگرفته، بلکهمطالبمتنرا مصور کردهو غالباً در لابلایسطور نیز دویدهاست.نگارگریهاییکهبراینسخههایخطیمختلفمقاماتحریری، در فاصلة622 تا سقوطشهر بهدستمغولها در656، تهیهشدهاستاز جملةزیباترینآثار نقاشیهایاسلامیاست؛ زیباترین، کاملترینو سالمترینایننسخهها کهمتعلقبه634 استدر کتابخانةملیپاریسنگهداریمیشود.نقشدیباچةنسخهایاز رسائلاخوانالصفا ، متعلقبه686، نشانمیدهد کهعناصراصلیسبکمکتببغداد تا پایانمحفوظماندهاست. همینتصویر کهدر مسجد سلطانسلیماندر استانبولنیز موجود است، ضمنحفظهمةجنبههایتزیینیخود، واقعیترا با تمامجزئیاتنشانمیدهد. در اینتصویر کهمؤلفانکتابرا با کاتبانشاننشانمیدهد چهرهها بیشاز همهجلبنظر میکنند. دراوایلقرن هشتم،اینمکتبروبهافولنهاد و نقاشیاینخطّهرفتهرفتهبسیاریاز خصوصیاتمکتبهایمغولیرا بهخود گرفت] برایمکاتبکلامیو ادبیبغداد رجوع کنید به معتزله* ؛ نحو * [ .