بَغایری، طایفهایترکاز طوایفمعروفایلگرایلیخراسان. تا اواخر دورةصفویهدر کتبو اسناد تاریخینامیاز بغایرینیامدهاست. وجهتسمیهو معنایآننیز دانستهنیست. ازینرو نمیتوانمیان ایننامو لقبپادشاهاناَللاّن(در قفقاز) کهدر قروننخستیناسلامی«بغایر» خواندهمیشدهاند (ابنرسته، ص174)، نسبتیقائلشد. با اینهمه، سابقةحضور آناندر برخیمناطقخراسانبهدورةایلخانیانمغولمیرسد، زیرا گرایلیها کهبغایرینیز تیرهایاز آناست، همراههلاکو (حک: 654ـ663) بهخراسانآمدهبودهاند (اعتمادالسلطنه، 1362ـ 1363ش، ج1، ص160). اینمردماز سهقرنپیشدر بخشهاییاز اسفراینو در بعضیروستاهاینیشابور و سبزوار زندگیمیکردند (استرآبادی، ص79ـ80؛ اعتمادالسلطنه، 1367ـ1368ش، ج1، ص524). از میزانجمعیتاینطایفهدر قرونگذشته اطلاعچندانیدردستنیست، امّا چونبعضیمورخانعصر نادرشاهافشار (حک: 1148ـ1160) بارها از «غازیانبغایری» نامبردهاند، میتوانپیبرد کهاینطایفهدر آنروزگار از جمعیتو نفوذ قابلتوجهیدر دستگاهحکومتبرخوردار بودهاست(مروی، ص152ـ153، 397، 438، 485، 887).باقرخانبغایری، در لشکرکشینادر بهسویسپاهاشرفافغان، از نخستینسردارانبود (مروی، ص153ـ154؛ استرآبادی، ص132ـ133). برخیاز سرانبغایریدر زمانافشاریانبهمنصبهاییاز قبیلسپهسالاریگرجستانو آذربایجانو حکومتفارسدستیافتند (مروی، ص460؛ باکیخانوف، ص150؛ کلانتر، ص35). دامنةقدرتو نفوذ سرانبغایریبهدورةزندیانو قاجاریاننیز کشیدهشد (ساروی، ص36؛ سپهر، ج1، ص9ـ10؛ غفاریکاشانی، ص105ـ106، 187ـ192؛ گلستانه، ص324؛ آذربیگدلی، ص375). در طولسلطنتفتحعلیشاهقاجار (1212ـ1250)، بعضی از امرایاینطایفه، چند بار بهدشمنیبا دولتقاجار برخاستند. مشهورترینآنانسعادتقلیخانبغایریو برادرانشبودند. ویسرانجام، در 1233 تسلیمشاهقاجار شد و قلعههایبامو صفیآباد را بهقوایقاجار تحویلداد (سپهر، ج1، ص180؛ مفتوندنبلی، ص328). بههنگامشورشچند سالةمحمدحسنخانسالار، فرزند اللهیارخانآصفالدولهو حاکمخراسانکهسلطنتایرانرا حقخود میدانست، گروهیاز امرایطایفةبغایریدر بسیاریاز جنگهایاو با قوایدولتیشرکتداشتند، اما پیشاز شکستقطعیشورشحسنخان، از او کنارهگرفتند و بهقوایدولتیپیوستند (سپهر، ج3، ص44؛ صدیقالممالک، ص87). قدرتامرایبغایریدر طولسلطنتناصرالدینشاهقاجار (1264ـ1313)، بتدریجکاهشیافتو پیشاز اینکهسلطنتاو منقضیشود، حکومتموروثینیز از خانوادة امرایبغایریخارجشد. جمعیتاینطایفهدر ایندورهدستکم200 ، 1 خانوار بود کهبیشاز نیمیاز آناندر صفیآباد و بقیهدر دهستانبامسکونت داشتهاند (ییت، ص344؛ حکیمالممالک، ص314). امروزهبازماندگاناینطایفهعلاوهبر بامو صفیآباد در مشهد و تهراننیز پراکندهاند (میرنیا، ص37ـ38).منابع: لطفعلیبیگآذربیگدلی، آتشکدةآذر ، چاپجعفر شهیدی، چاپافستتهران1337ش؛ ابنرسته، الاعلاقالنفیسة، ترجمةحسینقرچانلو، تهران1365ش؛ محمدمهدیبنمحمد نصیر استرآبادی، جهانگشاینادری، چاپعبداللهانوار، تهران1341ش؛ محمدحسنبنعلیاعتمادالسلطنه، مرآةالبلدان، چاپعبدالحسیننوائیو میرهاشممحدث، تهران1367ـ1368ش؛ همو، مطلعالشمس، چاپسنگیتهران1301ـ1303، چاپتیمور برهانلیمودهی، چاپافستتهران1362ـ1363ش؛ عباسقلیآقا باکیخانوف، گلستانارم، چاپعبدالکریمعلیزاده... ] و دیگران[ ، باکو 1970؛ محمدتقیحکیم، گنجدانش: جغرافیایتاریخیشهرهایایران، چاپمحمدعلیصوتیو جمشید کیانفر، تهران1366ش، ص341، 713؛ علینقیبناسمعیلحکیمالممالک، روزنامةسفر خراسان، چاپایرجافشار، تهران1356ش؛ محمد فتحاللهبنمحمدتقیساروی، تاریخمحمدی، یا، احسنالتواریخ، چاپغلامرضا طباطبائیمجد، تهران1371ش؛ محمدتقیسپهر، ناسخالتواریخ، چاپجهانگیر قائممقامی، تهران1337ش؛ ابراهیمبناسداللهصدیقالممالک، منتخبالتواریخ، تهران1366ش؛ ابوالحسنغفاریکاشانی، گلشنمراد ، چاپغلامرضا طباطبائیمجد، تهران 1369ش؛ محمدبنابوالقاسمکلانتر، روزنامةمیرزامحمد کلانتر فارس، چاپعباساقبال، تهران1362ش؛ ابوالحسنبنمحمدامینگلستانه، مجملالتواریخ، چاپمدرسرضوی، تهران1356ش؛ محمدکاظممروی، عالمآراینادری، چاپمحمدامینریاحی، تهران 1364ش؛ عبدالرزاقبننجفقلیمفتوندنبلی، مآثر سلطانیه: تاریخجنگهایایرانو روس، چاپغلامحسینصدریافشار، ] چاپافستتهران[ 1351ش؛ علیمیرنیا، پژوهشیدر شناختایلها و طایفههایعشایریخراسان... ، تهران1369ش؛ چارلز ادوارد ییت، خراسانو سیستان، ترجمةقدرتاللهروشنیزعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران1365ش.