بغازکوی (یا بغازکویی ) پایتخت حتیان

معرف

امروزه‌مرکز ناحیه‌ای‌وابسته‌به‌ولایت‌چوروم‌در ترکیه‌
متن
بُغازکوی‌(یا بُغازکویی‌) پایتخت‌حتّیان‌، امروزه‌مرکز ناحیه‌ای‌وابسته‌به‌ولایت‌چوروم‌در ترکیه‌. در خَم‌رودِ قِزل‌ایرماق‌(هالیس‌ِ باستانی‌) و کنار رود بوداق‌اوزی‌قرار دارد. دو جاده‌غربی‌ـشرقی‌و شمالی‌ـ جنوبی‌از نزدیکی‌آن‌می‌گذرد. اسناد باستان‌شناختی‌، ازجمله‌الواح‌کاپادوکیه‌که‌به‌زبان‌غیر حتّی‌نوشته‌شده‌، نشان‌می‌دهد که‌بغازکوی‌در هزارة‌دوم‌پیش‌از میلاد مسکون‌بوده‌است‌. از اواخر قرن‌شانزدهم‌تا اوایل‌قرن‌پانزدهم‌پیش‌از میلاد از تاریخ‌بُغازکوی‌آگاهی‌در دست‌نیست‌؛ آنچه‌مسلم‌است‌این‌ناحیه‌پس‌از تشکیل‌دولت‌میتانی‌(اواخر قرن‌هفدهم‌پیش‌از میلاد) در شمال‌بین‌النهرین‌و شامات‌مدتی‌اهمیت‌خود را از دست‌داده‌بود. دولت‌جدید حِتّی‌که‌با سلطنت‌تودهالیة‌دوم‌آغاز شده‌است‌، تاریخی‌کاملاً شناخته‌شده‌دارد؛ و الواح‌فراوان‌و آثار کوچک‌و بزرگ‌هنری‌از آن‌دوره‌باقی‌مانده‌است‌. در آغاز قرن‌دوازدهم‌ق‌م‌، با یورش‌اقوام‌گوناگون‌به‌خاور نزدیک‌که‌به‌هجوم‌اژه‌معروف‌است‌، حکومتهای‌قدیم‌جای‌خود را به‌حکومتهای‌جدید دادند. بغازکوی‌، که‌در عصر حتّیان‌هَتوشش‌نامیده‌می‌شد، با این‌یورش‌سقوط‌کرد. پس‌از حتیان‌فریگیاییان‌در بغازکوی‌جای‌گرفتند.با کشف‌خرابه‌های‌بُغازکوی‌قدیم‌در آناطولی‌و حفریات‌علمی‌ثابت‌شده‌است‌که‌این‌خرابه‌ها روزگاری‌پایتخت‌حتیان‌بوده‌است‌. تکسیه‌(1250/1834)، هنگامی‌که‌نخستین‌بار به‌بقایای‌بغازکوی‌برخورد، آن‌را خرابه‌های‌شهر پتریا ـ که‌هرودوت‌از آن‌سخن‌گفته‌است‌ـ دانست‌؛ و همیلتن‌آن‌را خرابه‌های‌تاویوم‌، شهر غلاطیان‌، پنداشت‌. بارت‌(1274/ 1858)، مورتْمان‌(/1858)، پرو (1277ـ1278/ 1862)، شانْتْر (1311ـ1312/ 1893ـ1894) وینْکلر همراه‌با مکریدی‌و پوخْشْتَین‌(1324، 1325، 1329،1330/1906، 1907، 1911 و 1912) در این‌ناحیه‌، کاوشها و پژوهشهایی‌کرده‌اند و،بقایای‌ساختمانی‌و الواح‌چندی‌به‌خط‌میخی‌به‌دست‌آورده‌اند.دورة‌نوین‌این‌کاوشها را ـ در شناخت‌هنر، زبان‌، تاریخ‌قوم‌حتّی‌و ویژگیهای‌تمدن‌آن‌ـ مؤسسة‌باستانشناسی‌آلمان‌، شعبة‌استانبول‌(1310ـ1318ش‌/ 1931ـ1939) انجام‌داد.بُغازکوی‌به‌هنگام‌پایتختی‌قوم‌حتّی‌، شهری‌مستحکم‌بود و باروی‌آن‌، با دو دیوار بیرونی‌و درونی‌، کاملترین‌نمونة‌معماری‌نظامی‌زمان‌قدیم‌به‌شمار می‌رود. پایة‌هر دو دیوار از سنگهای‌یکپارچه‌تشکیل‌یافته‌و روی‌آن‌دیوار خشتی‌ساخته‌شده‌که‌دارای‌برجهای‌نگهبانی‌است‌.شهر چهار دروازه‌دارد؛ سه‌دروازه‌در مغرب‌و یکی‌در مشرق‌. در سمت‌چپ‌و راست‌این‌دروازه‌ها، برج‌نگهبانی‌قرار گرفته‌است‌. چارچُوبه‌دروازه‌ها از دو قطعه‌سنگ‌یکپارچه‌است‌و در قسمت‌بالا، طاقنمای‌نوک‌تیزی‌دارد. از دروازه‌های‌غربی‌، اصلانْلی‌قاپی‌(دروازة‌شیرنشان‌) مشهورتر است‌.در معماری‌بغازکوی‌، درهای‌نظامی‌زیرزمینی‌و مخفی‌جایگاه‌ممتازی‌دارند؛ از آن‌جمله‌دری‌است‌که‌در طرفین‌آن‌،تصویر برجستة‌ابوالهول‌بالدار وجود دارد. شهر دارای‌قلعه‌هایی‌بوده‌که‌از آن‌میان‌، بیوک‌قلعه‌(قلعة‌بزرگ‌) که‌به‌رود بیوک‌قیه‌(صخرة‌بزرگ‌) مشرف‌است‌، اهمیت‌زیادی‌داشته‌و دیوارهای‌شمالی‌، شرقی‌و غربی‌آن‌در کاوشهای‌باستان‌شناسی‌کشف‌شده‌است‌. این‌قلعه‌در فرمانروایی‌حتّیان‌، مسکون‌بوده‌است‌. خانه‌های‌متعلق‌به‌این‌زمان‌، دو یا چند اتاقه‌اند.ساختمانهای‌دورة‌جدید حتّیان‌، مساحت‌زیادی‌دارند. در کاوشهای‌باستان‌شناسی‌، پنج‌باب‌از این‌ساختمانها کشف‌شده‌است‌؛ این‌بناها معبد، انبار، مخزن‌اسناد (آرشیو) و از این‌قبیل‌اند. بعلاوه‌، یک‌معبد در شمال‌و سه‌معبد در جنوب‌یافت‌شده‌است‌. از این‌میان‌، معبد بزرگ‌با 160 متر درازا و 130متر پهنا بر زمین‌هموار و مرتفعی‌ساخته‌شده‌و با اتاقهای‌تنگ‌و دراز و انبارهای‌آذوقه‌احاطه‌شده‌است‌. در ورودی‌معبد دروازه‌ای‌ستوندار است‌. در جنوب‌شرقی‌معبد، خانة‌هلنتوآ قرار گرفته‌که‌بنایی‌مذهبی‌است‌.عمر طبقات‌ساختمانهای‌قدیمی‌بغازکوی‌، به‌طور تقریبی‌، تعیین‌شده‌است‌. لوحه‌های‌برخی‌طبقات‌جزو الواح‌کاپادوکیه‌است‌و احتمالاً به‌2000 سال‌پیش‌از میلاد تعلق‌دارد. طبقات‌دیگری‌نیز وجود دارد که‌به‌دولت‌حتّی‌جدید، یعنی‌بین‌سالهای‌1450ـ1200ق‌م‌، متعلق‌است‌.پس‌از 1200ق‌م‌، فریگیاییها در بیوک‌قلعه‌سکونت‌ گزیدند. وجود نشانه‌های‌حریق‌در طبقات‌آخرین‌بناهای‌قوم‌حتّی‌که‌موجب‌سقوط‌پایتخت‌حتّیان‌شده‌است‌، فرهنگ‌حتّیان‌و فریگیاییها را از هم‌جدا می‌سازد. بناهایی‌که‌، با استفاده‌از ادوات‌ساختمانی‌بناهای‌حتّی‌، بر روی‌بقایای‌همان‌بناها ساخته‌شده‌اند در عمق‌دو متری‌زمین‌یافت‌می‌شوند. خانه‌ها یک‌یا دو اتاقی‌با پایه‌های‌سنگی‌و دیوارهایی‌احتمالاً خشتی‌بوده‌اند. این‌طرز ساختمان‌ظاهراً از 1200ق‌م‌شروع‌شده‌و تخمیناً تا اواخر قرن‌هشتم‌ق‌م‌ـابتدای‌معماری‌دورة‌جدید فریگی‌ـ ادامه‌یافته‌است‌از بناهای‌دیگر می‌توان‌از برج‌جنوبی‌، در جنوب‌بیوک‌قلعه‌؛ نشان‌تپه‌، در مغرب‌برج‌جنوبی‌؛ ساری‌قلعه‌(قلعة‌زرد)، در مغرب‌نشان‌تپه‌؛ و ینیجه‌قلعه‌(قلعة‌جدید)، در کنار دروازة‌شیرنشان‌نام‌برد.منابع‌:K. Bittel, Die Ruinen von Bog  azkخy , 1937; idem and H.G. Gدterbock, Bog § azkخy , Berlin 1935, I, 5-19; K. Bittle and R. Naumann, Bog § azkخy , Berlin 1938, I; H. Th. Bossert, Altanatolien , Berlin 1942, 36-39, 44-50; W. Hamilton, Researches in Asia Minor , London 1842, I; K. Humann and O. Puchstein, Reisen in Kleinasien und Nord-Syrien , Berlin 1890, 54f.; Mitteilungen der Deutschen Orient – Gesellschaft , 73 (1935), 74 (1936), 75 (1937), 76 (1938), 77 (1939); G. Perrot and Ch. Chipiez, Histoire de l’art dans l’antiquitإ , Paris 1887, IV, 596f.; O. Puchstein, H. Kohl, and D. Krencker, “Boghaskخi, die Bauwerke", Wissenschaftliche Verخflent-lichungen der Deutschen Orient-Gesellschaft , 19 (1912); Ch. Texier, Descripion de l’Asie Mineur , 1839, I, 209-233.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده