بُعد(1) ، نام فاصلة میان دو صوت موسیقیایی از لحاظ زیر و بمی. در گذشته به آن، «مَدّت» نیز میگفتهاند (فارابی، ص223؛ نصیرالدین طوسی، ص6) و امروزه آن را «فاصله » مینامند. موسیقیدانان قدیم، ابعاد را به دو نوع متّفق و متنافِر (متباین) تقسیم میکردند (فارابی، ص224؛ مراغی، ص21). امروزه بعد متّفق را فاصلة مطبوع ، و بعد متنافر را فاصلة نامطبوع میگویند. فارابی برای مثال بعد متّفق را فاصلة نغمة مطلق ] = دست باز سیم [ و نغمة سبّابة وَتَرِمَثنْی گفته است (همانجا). این فاصله را امروزه فاصلة هنگام یا اکتاو میگویند. در حدّ فاصل میان این دو نغمه، ابعاد ذوالاربع (فاصلة چهارم درست) و ذوالخَمس (فاصلة پنجم درست) نیز جزو ابعاد متفق به شمار میآمدهاند. فارابی دربارة ابعاد متنافر نیز نوشته است: فاصلة میان نغمة ] =نُت [ انگشت بِنصِر (بر روی سیمِ) مِثلَث و دست باز وَتَرِ مثنی، بعد متباین نامیده میشود (همانجا). در گذشته، به این فاصله «بقیّه» میگفتند و امروزه آن را «نیم پرده» یا «پردة کوچک» مینامند. در الموسیقی الکبیر انواع ابعاد، مانند بعد بقیّه و طنینی (یک پردة بزرگ)، تعریف، و دربارة گونههای هر یک مثالهایی ارائه شده و نام ابعاد، پس از هر دگوگونی، ذکر شده است (همان، ص225ـ247).در علم الادوار، ابعاد را به سه دسته تقسیم میکردند: 1)عِظام، دارای چهار بعدِ ذوالکلّ (فاصلة هنگام)، ذوالکل و الخَمس (دوازدهم درست)، ذوالکل و الاربع (یازدهم درست)، و ذوالکلّ مرّتَین؛ 2)اوساط، دارای دو بعدِ ذوالاربع (چهارم درست) و ذوالخَمس (پنجم درست)؛ 3)صِغار یا لحنی که به فاصلههای کوچکتر از ذوالاربع گفته میشد و جزو ابعاد غیرمتّفق (متباین/متنافر) بود. در میان ابعاد صغار، تنها بُعد ملایم بُعد طنینی یا دوم بزرگ است (خالقی، ص200ـ202).در قدیم، مناسبات میان ابعاد با اعداد نشان داده میشده و این عمل را «المُناسباتُ العددیّة البسیطةُ فی الابعادِ الصوتیّة» مینامیدند (فارابی، ص188). برای نمونه مناسبات عددی ابعاد یک ذوالکل (یک هنگام) چنین است:1)طنینی اول ( دو تا ر ) 98 مساوی 51 ساوار؛ 2)طنینی دوم ( ر تا می ) 98 مساوی 51 ساوار؛ 3)بقیة اول ( می تا فا ) 256243 مساوی 23 ساوار؛ 4)طنینی سوم ( فا تا سل ) 98 مساوی 51 ساوار؛ 5)طنینی چهارم ( سل تا لا ) 98 مساوی 51 ساوار؛ 6)طنینی پنجم ( لا تا سی ) 98 مساوی 51 ساوار؛ 7)بقیة دوم ( سی تا دو ) 256243 مساوی 23 ساوار؛ به نوشتة روحالله خالقی (ص202)، هر فاصلهای که اسمی نداشته، فقط با نسبت عددی تعیین میشده است، مانند نسبت 14+1 (برای سوم بزرگ) و 15+1 (برای سوم کوچک).منابع: روحالله خالقی، نظری به موسیقی ، تهران 1370ش؛ محمدبن محمد فارابی، کتاب الموسیقی الکبیر ، چاپ غطاس عبدالملک خشبه، قاهره ] بیتا. [ ؛ عبدالقادربن غیبی مراغی، مقاصد الالحان ، چاپ تقی بینش، تهران 1356ش؛ محمدبنمحمد نصیرالدین طوسی، رسالة فی علم الموسیقی ، چاپ زکریا یوسف، قاهره 1964.