بطنان

معرف

«وادی‌» = [ دره‌ ] ای‌ در سی‌ کیلومتری‌ مشرق‌ حلب‌
متن
بُطنان‌ ، «وادی‌» = [ دره‌ ] ای‌ در سی‌ کیلومتری‌ مشرق‌ حلب‌. چشمه‌های‌ این‌ وادی‌ به‌ نهر بزرگی‌ به‌ نام‌ نَهرالذَهَب‌ می‌ریزند و این‌ نهر به‌ سوی‌ جنوب‌ سرازیر شده‌ در دریاچة‌ نمک‌ جَبّول‌ فرو می‌رود. این‌ اوضاع‌ طبیعی‌ موجب‌ آبادانی‌ دهکده‌هایی‌ شده‌ که‌ کار عمدة‌ ساکنان‌ آن‌ پرورش‌ درختان‌ میوه‌ و کشت‌ پنبه‌ است‌. مهمترین‌ آنها «بازار ـ شهر»های‌ باب‌ و بُزاعه‌ است‌. بطنان‌ که‌ به‌ فاصلة‌ یک‌ روز راه‌ از درة‌ رود قُوَیق‌ ] «گوگ‌ سوی‌» امروزی‌ [ قرار داشته‌، همیشه‌ توقفگاه‌ مسافران‌ شهرهای‌ اِدِسا ] =رُها [ و رَقّه‌ بوده‌ است‌، و درآمد نمکزار جَبّول‌، پیوسته‌ منبع‌ مالی‌ شایان‌ توجهی‌ برای‌ فرمانروایان‌ و حکّام‌ شمال‌ سوریه‌ به‌ شمار می‌رفته‌ است‌.بنابر ریشه‌شناسی‌ رایج‌، بطنان‌ از ریشة‌ بطن‌ و به‌معنای‌ «زمینهای‌ پست‌» است‌، اما در واقع‌ این‌ اسم‌ علاوه‌ بر بتنئیِ روم‌ شرقی‌ و بتنئة‌ رومی‌، امیرنشین‌ پتن‌ را به‌ یاد می‌آورد.وادی‌ بطنان‌، که‌ حبیب‌بن‌ مَسلَمه‌ * آن‌ را گشود، چیزی‌ نگذشت‌ که‌ زیر نفوذ مرکز جدید (شهر حلب‌) رفت‌ و از آن‌ پس‌ نقشی‌ فرعی‌ یافت‌. در 70، خلیفه‌ عبدالملک‌ ] مروان‌ [ ، هنگام‌ جنگ‌ با مُصعَب‌بن‌ زُبَیر، زمستان‌ را در این‌ درّه‌ گذراند. در 289 ظهور قرمطیان‌ در آن‌ ناحیه‌، مصیبتهایی‌ به‌ بار آورد. در 365، به‌ هنگام‌ فرمانروایی‌ سیف‌الدّوله‌ ] حمدانی‌ [ ، نیکفوروس‌ فوکاس‌ بطنان‌ را تاراج‌ کرد. در زمان‌ بَنی‌ مِرداس‌، این‌ وادی‌ صحنة‌ مبارزاتی‌ آشفته‌ بود، و در 472، به‌ زیر سلطة‌ تُتُش‌ ] ابن‌الب‌ ارسلان‌ [ در آمد. جنگهای‌ صلیبی‌ و افتادن‌ رُها و انطاکیه‌ به‌ دست‌ فرانکیها به‌ دورة‌ آشوبی‌ در این‌ وادی‌ انجامید که‌ در 491ـ492 با تاخت‌ و تاز ارامنه‌، که‌ مسلماً با محاصرة‌ انطاکیه‌ رابطه‌ داشت‌، آغاز شد. واکنش‌ سریع‌ سلجوقیان‌ حلب‌ در قلع‌ و قمع‌ فداییان‌ اسماعیلی‌، اجتماع‌ بزرگ‌ آنان‌ را در ] شهر [ باب‌ برانداخت‌. در 518 شهر ] باب‌ [ به‌ فرمان‌ یوسِلین‌، امیر تَلّ باشِر، به‌ آتش‌ کشیده‌ شد. در 532، بزاعه‌ و باب‌ به‌ دست‌ امپراتوری‌ یوحنای‌ دوم‌، از سلسلة‌ کومننوس‌ افتاد. ورود نورالدین‌ ] محمود زنگی‌ [ به‌ حلب‌ امنیت‌ را به‌ آنجا باز گرداند. آشنایی‌ ما با این‌ دوره‌ از تاریخ‌ بطنان‌ از طریق‌ توصیفهایی‌ است‌ که‌ بیشتر آنها نظیره‌نویسی‌ جغرافی‌دانانِ مسلمان‌ است‌ (منقول‌ در لسترنج‌ و دوسو ).در زمان‌ فرمانروایی‌ ممالیک‌، بطنان‌ از صحنة‌ سیاسی‌ ناپدید شد. دو «جُندی‌» از ممالیک‌، که‌ نائب‌ حلب‌ آنان‌ را منصوب‌ کرده‌ بود، این‌ ناحیه‌ را اداره‌ می‌کردند؛ یکی‌ از آنان‌ امور شهرهای‌ باب‌ و بزاعه‌، و دیگری‌ امور حوالی‌ جبّول‌ را بر عهده‌ داشت‌. ترکهای‌ عثمانی‌ آن‌ ] ناحیه‌ [ را به‌ «قضا» تبدیل‌ کردند و «قائم‌ مقامی‌» تابع‌ پاشای‌ حلب‌ بر آن‌ گماردند تا بر کار استخراج‌ کانهای‌ نمک‌ جبّول‌ نظارت‌ کند (این‌ کانها در اواسط‌ سدة‌ سیزدهم‌، سالانه‌ چهارصد تا پانصدهزار پوند درآمد نصیب‌ خزانه‌ می‌کرد). قائم‌مقام‌ در باب‌ اقامت‌ می‌کرد که‌ در آن‌ روزگار شش‌ هزار تن‌ جمعیت‌ داشت‌.منابع‌: آثار کلی‌:R. Dussaud, Topographie historique de la Syrie antique et medievale , Paris 1927, 4, 240, 450, 470 ff., 491, 519, 522; G. Le Strange, Palestine under the Moslems , London 1890, 39. 62, 406, 426, 460; J. Sauvaget, Alep , Paris 1941, 12-13, 18, 20, 253, 261, note, 464, 716, 750.دورة‌ قدیم‌:E. Honigmann, Eve  ques et إve  chإs monophysites d'Asie antإrieure au VI e siإcle , Louvain 1951, 31; August Friedrich von Pauly, Paulys Real-Encyclopجdie der classischen Altertumswissenschaft , ed. G. Wissowa, W. Kroll, and K. Mittelhaus, Stuttgart 1894-1970, Munich 1973-1974, III, 125, 140, supp. I, 244-245; F. Sarre and E. Herzfeld, Archجologische Reise im Euphrat-und Tigris Gebiet , Berlin 1911, I, 114-119; Tchalenko, Villages antiques de la Syrie du Nord , Beirut 1957.قرون‌ وسطی‌:ابن‌جبیر، رحلة‌ ابن‌جبیر ، چاپ‌ ولیم‌ رایت‌، لیدن‌1852، ص‌251ـ252؛ ابن‌شحنه‌، الدر المنتخب‌ فی‌ تاریخ‌ مملکة‌ حلب‌ ، چاپ‌ سرکیس‌، بیروت‌1909، ص‌47ـ  48، 97، 156ـ157، 172ـ175؛ ابن‌عبدالحق‌، مراصد الاطلاع‌ ، چاپ‌ یونبول‌، لیدن‌1850ـ1864، ج‌1، ص‌159، 239، ج‌4، ص‌345؛ ابن‌عدیم‌، زبدة‌ الحلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب‌ ، چاپ‌ سامی‌ دهان‌، دمشق‌ 1951ـ1954، ج‌1، ص‌48، 88، 102، 151، ج‌2، ص‌61ـ 64، 90، 124، 175ـ177، 194ـ197، 206، 209، 214، 237، 264ـ269، 323؛ اسماعیل‌بن‌ علی‌ ابوالفداء، کتاب‌ تقویم‌ البلدان‌ ، چاپ‌ رینود و دیسلان‌، پاریس‌1840، ص‌267؛ محمدبن‌ ابی‌طالب‌ دمشقی‌، کتاب‌ نخبة‌ الدهر فی‌ عجائب‌ البرو البحر ، چاپ‌ مرن‌، سن‌پطرزبورگ‌ 1866، ص‌205؛ زکریابن‌محمد قزوینی‌، کتاب‌ عجایب‌ المخلوقات‌ و غرایب‌ الموجودات‌ ، چاپ‌ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن‌ 1848، ص‌178؛ یاقوت‌ حموی‌، معجم‌ البلدان‌ ، چاپ‌ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ‌1866ـ1873، ج‌1، ص‌603، 664، ج‌2، ص‌39، 200، 308؛Leone Caetani, Annali dell'Islam , Milano 1905-1926, III, note 279 ff.; Cl. Cahen, La Syrie du Nord ب l'إpoque des Croisades , Paris 1940, 213; M. Canard, Histoire de la dynastie des H'amda  nides de Jaz   ra et de Syrie, Algiers 1951, I, 825; idem, Saif ad Daula , Algiers 1934, 41, 120, 196, 268; Defrإmإry, Nouvelles recherches sur les Ismaإliens ou Bathiniens de Syrie , Paris 1855, 53; E. Honigmann, Die Ostgrenze des Byzantinischen Reiches (Vasiliev, Byzance et les Arabes,    ), Brussels 1935, 131-132.ممالیک‌ و ترکها:V. Cuinet, La Turquie d'Asie , Paris 1890-1895, II, 217 ff.; M. Gaudefroy-Demombynes, La Syrie ب l'إpoque des Mamluks , Paris 1923, 84, 92, 192; H. Guys, Statistique du Pachalik d'Alep , Marseilles 1853, 21, 26, 50-51, 132.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده