بَشّار مَرغَزی ،شاعر پارسی گوی قرن چهارم. وی اهل مروِ خراسان بوده و نسبت مرغزی (=مروزی) او به همین جهت است. جزئیات زندگی و احوال مرغزی در تذکرهها نیامده است (نفیسی، ج1، ص24). به نوشتة بهار (ج1، ص378، حاشیه)، نام بشّار مصحّف بشگر است؛ زیرا در جُنگی خطی به خط محمد افضل سرخوش، پیش از قصیدة بشّار، ابتدا نام بشگر آمده و سپس شخص دیگری آن را تراشیده و به بشّار تبدیل کرده است؛ و نیز بدان سبب که ایرانیان نام بشّار بر کسی نمینهادهاند.از بشّار، تنها قصیدهای در وصف انگور و رَز در دست است، با این مطلع: «رز را خدای از قبل شادی آفرید/ شادی و خرمی رز آمد همه پدید.» این قصیده، که گواه قدرت شاعری و فصاحت و کمال سخن سرایی اوست (نفیسی، ج1، ص24؛ مصفّا، ص71ـ74)، در 31 بیت در مونس الاحرار محمدبن بدرالدین جاجرمی (ج2، ص470ـ471) ضبط شده و نام شاعر در نسخه بدلِ کتاب بشگر آمده است که نظر بهار را تأیید میکند. قصیدة بشّار پس از قصیدة خمریه رودکی سروده شده است و از قصاید مشهور زبان فارسی در وصف رز و انگور بهشمار میآید؛ چنانکه از متقدمان، منوچهری دامغانی مسمطات راجع به رز و انگور و خمریاتِ خود را به همین شیوه سروده است؛ و از متأخران ملک الشعرای بهار به روش او قصیدهای ساخته که گذشته از قدرت و ابتکار، در شکل و طرح و لفظ و وصف نیز از او تأثیر بسیار گرفته است (مصفّا، ص71).هدایت (ج1، ص440) بشّار مرغزی را با بشاربن بُرد * طخارستانی، شاعر ایرانی تازیگوی (مقتول در167) ـکه ابنخلکان (ص271ـ274) اشعار عربی او را در کتاب خود نقل کرده ـ به اشتباه یکی دانسته است.منابع: ابنخلکان، وفیاتالاعیان ، چاپ احسان عباس، بیروت 1968ـ1977؛ محمدتقی بهار، سبکشناسی ، تهران 1355ـ1356ش؛ محمدبن بدرالدین جاجرمی، مونسالاحرار فی دقائقالاشعار ، با مقدمة محمد قزوینی، چاپ میرصالح طبیبی، تهران 1337ـ1350ش؛ مظاهر مصفّا، پاسداران سخن : مجموعة اشعار از رودکی تا عصر حاضر ، ج1، تهران 1335ش؛ سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایرانو در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران 1363ش؛ رضاقلیبن محمد هادی هدایت، مجمعالفصحا ، چاپ مظاهر مصفّا، تهران 1336ـ1340ش.