بَشّار شَعیری ، ابواسماعیل، از غالیان شیعی قرن دوم. از زندگانی و تاریخ وفات او اطلاع درستی در دست نیست. در کوفه میزیست و از راه فروش جو امرار معاش میکرد، لقبش برگرفته از شغل اوست. شعیری میتواند منسوب به محلة «بابالشعیر» بغداد نیز باشد (مامقانی، ج1، بخش 2، ص20). در برخی منابع (کشّی، ص305؛ ابنطاووس، ص55) او را اشعری خواندهاند، اما در بیشتر منابع شعیری ذکر شده است (کشّی، ص398؛ مازندرانی حائری، ج2، ص148؛ مامقانی، ج1، بخش2، ص170؛ تستری، ج2، ص314)، و به احتمالی اشعری فردی است غیر از شعیری (مامقانی، همانجا).به گفتة کشی (ص398ـ400) امام صادق علیهالسلام بشار را لعن کرد، او را کافر و مشرک و شیطان خواند و از وی بیزاری جست، زیرا بشار قائل به آرای مذاهب باطل بود. همچنین طبق روایت دیگری، امام صادقعلیهالسلام بشار را به همراه مُغیرةبن سعید، بزیع، سرّی، ابوخطّاب، معمّر، حمزة بربری و صائدنهدی لعن کرده و ایشان را دروغگو و سست اندیشه شمرده است (کشّی، ص305؛ ابنطاووس، همانجا). بنابر قول حُصَینبن حمدان خَصیبی * ، رهبر علویان نُصَیریه، بشار راویِ مفضّلبن عمر جعفی، از پیروان خطّابیه، است ( رجوع کنید به ماسینیون، ص44، پانویس4). در د. اسلام (چاپ دوم، ذیل ماده)، گفته میشود که به فحوای متنی متعلق به نصیریه، امام صادقعلیهالسلام برای بشار معانی باطنی بسمله را توضیح داده است.بشار در اباحیگری، تعطیل و اعتقاد به تناسخ با خطّابیه همعقیده بود. او قائل به الوهیت علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام بود، اما تنها الوهیت علیعلیهالسلام را ـبه دلیل اینکه او اولین امام استـ حقیقی میدانست و الوهیت سه تن دیگر را غیرواقعی (تلبیس) میپنداشت. به عقیدة او، محمد صلیاللهعلیهوآله عبد و علّی علیهالسلام ربّ بود. به این ترتیب، بشار برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله مقامی در حد سلمان فارسی ـکه قائلین به الوهیت پنج تن (مخمّسه) او را رسول حضرت محمّد صلّیاللهعلیهوآله میدانستندـ قائل بود (کشّی، ص399ـ400). فرقة منسوب به بشار را ـبه سبب اینکه او علی علیهالسلام را برتر از محمدصلیاللهعلیهوآلهوسلم میدانستـ عُلیائیه (عِلیاویه/ علباویه) خواندهاند. اما مخمّسه آنان را عُلیائیه خواندهاند، زیرا معتقدند که بشار پس از انکار الوهیت محمد صلیاللهعلیهوآله مسخ شد و به صورت پرندهای دریایی به نام عُلیاء در آمد. در روایتی از امام صادقعلیهالسلام نیز اشاره شده است که او شیطان زادهای است که از دریا خارج میشود و مردم را گمراه میسازد. اگر چه شهرستانی (ج1، ص293) عقاید بشار را به علبائیه نسبت میدهد، ولی ایشان را پیرو علباءبن ذراع خوانده است. اشعری (ص14) و بغدادی (ص252، 255ـ 256) یکی از فرق شیعی غالی را پیروان شریعی بر میشمارند که قائل به الوهیت پنج تناند؛ بعید نیست که این واژه نیز تصحیفی از شعیری باشد؛ هر چند احتمال میرود که مراد از این شریعی همان کسی باشد که شیخطوسی او را نخستین مدّعی با بیّت امام عصرـ عجلاللّه تعالی فرجه الشریفـ معرفی کرده است ( رجوع کنید به ص244، 254).منابع: ابنطاووس، التحریر الطاووسی ، المستخرج من کتاب حل الاشکال فی معرفة الرجال ، تألیف حسنبن زینالدین شهیدثانی، چاپ محمدحسن ترحینی، قم 1368ش؛ علیبن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیّین و اختلاف المصلّین ، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن 1400/ 1980؛ عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق ، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدتقی تستری، قاموس الرجال ، قم 1410؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل ، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره 1367ـ1368/ 1948ـ1949، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدبن حسن طوسی، کتاب الغیبة ، تهران ] تاریخ مقدمه 1398 [ ؛ محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال ، ] تلخیص [ محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348ش؛ محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال ، قم 1416؛ عبدالله مامقانی، تنفیح المقال فی علم الرجال ، چاپ سنگی نجف 1349ـ1352؛EI 2 , s.v. "Bash sha r Al -Sha` r " (by B. Lewis); Louis Massignon, Salmہn Pہk , Tours 1934.