بسطامی، عبدالرحمان بن محمدبن علیبن احمد، دانشمند و مؤلف قرن نهم. با تاریخ و ترسل و تصوف و داروشناسی و پزشکی و دانشهای دینی و علوم غریبه (حروف، اوفاق، جفر و...) آشنا بود؛ خطی نیکو داشت و به عربی شعر میسرود (طاشکبریزاده، ص46ـ47). از تاریخ دقیق ولادت او اطلاعی در دست نیست. زادگاهش را، بهاختلاف، بسطام (مدرس تبریزی، ج1، ص267)، انطاکیه (زرکلی، ج3، ص331) و خراسان (سرکیس، ج1، ستون564) دانستهاند. وی خراسانیالاصل بود؛ در قاهره تحصیل کرد و از استادانی چون شیخ عزّالدین محمدبن جماعه (در 807) بهرهمند شد (دانشگاه تهران. کتابخانة مرکزی، ج15، ص4126). بهجاهای مختلف سفر کرد و سرانجام به بورسه، که در آن هنگام پایتخت و اقامتگاه سلاطین عثمانی بود، رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند. او در 858 در بورسه درگذشت و همانجا مدفون شد (طاش کبریزاده، همانجا؛ زرکلی، همانجا). سلطان مراد دوم (حک: 825ـ 855) به او عنایت داشت و بسطامی چند اثر خود را به وی تقدیم کرد. ] شمسالدین محمد [ فَناری، دانشمند معروف ] متوفی 834 [ ، از محضر وی استفاده کرده است. دربارة بسطامی حکایات شگفتانگیزی نقل شده است (طاشکبریزاده، ص46).برخی عنوان «بسطامی» را نشانة مشرب او ـ و نه زادگاهشـ دانستهاند (همانجا) و برخی وی را از درویشان حروفی شمردهاند ( دائرةالمعارف الاسلامیة ، ذیل «البسطامی، عبدالرحمنبن محمد»). ولی اگر حروفیان را پیروان فضلالله استرآبادی بگیریم، این نسبت به بسطامی درست نمینماید؛ زیرا حروفیه در قلمرو عثمانی بسختی مورد تعقیب و آزار بودند و با جایگاهی که بسطامی در آنجا داشت نمیتوان وی را از زمرة ایشان پنداشت؛ هر چند وی نیز همانند بسیاری از صوفیان برای حروف و ترکیبات آن معانی رمزی و باطنی و عرفانی قائل بوده و آثار متعددی در این باره تألیف کرده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله).بسطامی حنفی مذهب و وابسته به دستگاه خلافت عثمانی بود، اما به اهل بیت و امامان شیعه علیهمالسلام نیز دلبستگی داشت. در آثارش از امام علی و فرزندان امامِ او تا امام صادق علیهمالسلام با ستایش بسیار یاد کرده و ایشان را وارثان انبیا در دانش حروف شمرده است و با نقل تفسیر حدیثی منسوب به امام صادق علیهالسلام از زینالکافی، بهعلم و آگاهی ایشان بهآنچه در لوح محفوظ ثبت است و تأویل آیات قرآن مجید و مانند آن قائل شده است. وی در شعری عربی، امام مهدی عجلالله تعالی فرجه را، با استناد به روایتی از امام رضا علیهالسلام، از نسل امام حسین علیهالسلام دانسته است (قندوزی، ج3، ص198ـ200، 202، 337).بسطامی به فرهنگ ایران باستان نیز توجه کرده است؛ زردشت «آذربیجانی» را از شمار دانایان بهرازهای حروف دانسته و تصریح کرده که بزرگترین صحابی وی، جاماسب حکیم، علماسرار حروف را از او فرا گرفته است (همان، ج3، ص198).تمامی آثار بسطامی به عربی است که عبارتاند از: الفوائح المسکیة فی الفواتح المکیة ، دایرةالمعارف گونهای در تصوف که در آن بیش از صد علم توضیح داده شده است (طاش کبریزاده، همانجا). وی تألیف این کتاب را در مکه آغاز کرده و در 844 بهپایان رسانده و «مبانی دیباچة بابهای آن را از کانهای گنجینههای الفتوحات المکیه» پرداخته و در عینحال در آن به هماوردی با فتوحات مکیة ابنعربی برخاسته است. ابتدا قرار بوده که کتاب مشتمل بر یکصد باب و هر باب بر چند فن باشد، اما مؤلف تنها سی باب را به انجام رسانده و آن را به سلطان مراد دوم تقدیم کرده است. نسخههای خطی متعددی از این کتاب موجود است (حاجیخلیفه، ج2، ستون 1293ـ1294؛ زرکلی، همانجا؛ زیدان، ج2، جزء 3، ص262)؛ الدرةاللامعة فیالادویةالشافیة ، در خواص داروهای مختلف در ده فصل (حاجیخلیفه، ج1، ستون 743)؛ نظمالسّلوک فی تواریخ الخلفاء والملوک ، تاریخ اسلام از آغاز هجرت تا 806 به اختصار (همان، ج2، ستون 1963)؛ درةالمعارف ، که سلیمان قندوزی حنفی در ینابیعالمودة (ج3، ص195ـ202) گزیدههایی از آن را که دربارة پیشینة علم حروف و پیشوایان آن است آورده و از مؤلف با عنوان «داناترین دانایان روزگار خویش در دانش حروف» یاد کرده است؛ مناهج التوسّل فی مباهج التّرسل ، که آن را بر 46 لطیفه مرتب ساخته و در هر لطیفه مکتوبی ذکر کرده و به دنبال آن نکتهای و حکایتی آورده است. نسخههای خطی و چاپی این کتاب موجود است (زیدان، همانجا؛ سرکیس، ج1، ستون 564ـ565)؛ الدرر فیالحوادث والسیر ، تاریخی مختصر بهترتیب سالها از وفات پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم تا سال 700. وی این کتاب را در بورسه به سلطان مراد تقدیم کرد. نسخة خطی آن به نام وفیات علی ترتیبالاعوام در لیدن موجود است (زیدان، همانجا)؛ تراجمالعلماء ، مشتمل بر زندگینامة دانشمندان از مؤلف کلیله و دمنه تا طبری و جوهری. نسخة خطی این کتاب موجود است (همانجا)؛ مختصر جهینة الاخبار فی ملوکالامصار ، که نسخة خطی آن موجود است (زرکلی، همانجا)؛ دو شرح بر اللمعةالنورانیة فیالاورادالربانیة تألیف ابوالعباس احمد قرشی بونی (متوفی622)، در شرح اسم اعظم. یکی از این دو شرح در 841 بهانجام رسیده و نسخة خطی آن در کتابخانة دانشگاه تهران موجود است (دانشگاه تهران. کتابخانه مرکزی، ج15، ص4126ـ4127)؛ وصفالدواء فی کشف آفات الوباء ، مشتمل بر مقدمه، چهار باب و خاتمه در اخبار نبوی و ادعیه و اسرار حروف و اعداد و اسرار نباتات و فواید حیوانی و معدنی. این کتاب بهفارسی ترجمه شده و نسخة خطی ترجمة آن موجود است (منزوی، ج1، ص764ـ765)؛ درةالفنون فی رؤیة قرةالعیون ، در چشم پزشکی (حاجیخلیفه، ج1، ستون 742). وی علاوه بر اینها، آثار دیگری نیز داشته که نسخههای خطی بعضی از آنها موجود است (بغدادی، ج1، ستون 531ـ532؛ آقابزرگ طهرانی، ج5، ص120، ج12، ص169، ج21، ص299؛ کحاله، ص362؛ عواد، ص193).گفتنی است که مؤلف دیگری نیز به نام عبدالرحمان بسطامی وجود داشته که کتابی در علم تجوید بهفارسی تألیف، و آن را بهاورنگ زیب (حک: 1069ـ 1118) تقدیم کرده است (منزوی، ج1، ص134).منابع: محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین ، ج1، در حاجیخلیفه، کشفالظنون ، ج5، بیروت 1410/1990؛ مصطفیبن عبدالله حاجیخلیفه، کشفالظنون ، بیروت 1410/1990؛ دانشگاه تهران. کتابخانة مرکزی، فهرست نسخههای خطی کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، نگارش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ج15، 1345ش؛ دائرةالمعارف الاسلامیة ، قاهره ] تاریخ مقدمه 1969 [ ، ذیل «البسطامی، عبدالرحمنبن محمد» (نوشتة ابراهیم زکی خورشید و م. اسمیت)؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام ، بیروت 1986؛ جرجیزیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة ، بیروت 1983؛ یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة ، قاهره 1346/1928؛احمدبنمصطفی طاش کبریزاده، الشقائق النعمانیة ، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول 1405؛کورکیس عواد، «ذخائرالتراث العربی فیمکتبة چستربیتیـ دبلن»، المورد ، ج7، ش1 (1398)؛ سلیمانبنابراهیم قندوزی، ینابیعالمودّة لِذویالقربی ، چاپ سیدعلی جمال اشرف حسینی، قم1416؛ عمررضا کحاله، المستدرک علی معجم المؤلفین ، بیروت 1408/ 1988؛ محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب ، تهران 1369ش؛ احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان ، اسلامآباد1362ـ1370 ش.