بِسِرمانها (به روسی: بسرمیانها، یا تاتارهای گلازُف )، گروه قومیِ کوچکی ساکن روسیة شمالی که با اودمورتها (واتیاکها ) قرابت دارند و دربارة منشأ آنها فرضیههای متضادی هست. برخی این قوم را از «فین»هایی (قومی اورال ـ آلتایی) میدانند که قومیت ترکی یافتهاند؛ و بعضی ایشان را از بلغارهای قدیمیِ کاما میدانند که عمیقاً تحتتأثیر زبان و فرهنگ اودمورتها قرار گرفتهاند.در سرشماری 1305ش/ 1926 شوروی ] سابق [ ، عدة بسرمانها 035 ، 10 تن بوده است که 195 ، 9 تن آنها در نواحی بالزینو و یوکامنسکوی ، در جمهوری خودمختارِ شوروی اودمورت، و 834 تن آنها نزدیک دهکدة اسلوبدسکوی ، در ملتقای رودخانههای ویاتکا و چپتزا در ناحیة کیروف سکنی داشتند. بسرمانها دوزبانهاند و، علاوه بر زبان اودمورتی،که بشدت از تاتاری متأثر است، در جمهوری خودمختار اودمورت به زبان روسی و در ناحیة کیروف به تاتاریِ قازانی نیز تکلم میکنند. عدهای از بسرمانها که در جنوبِ غربی با ترکهای قازان و در جنوب شرقی با ترکهای باشقیر همسایهاند به این لهجههای ترکی سخن میگویند. به قولی، بعید نیست که کلمة بسرمان تصحیفی از «بوسورمان» (= موسورمان/ موسولمان: مسلمان) باشد. بسرمانها تا سدة دهم/ شانزدهم مسلمان بودند، اما از 964/1556، به فرمان تزار روس، ایوان گروزنی، به اجبار، به دین مسیح درآمدند و در قرن یازدهم/ هفدهم رسماً مسیحی شدند و تا انقلاب اکتبرِ 1917 ارتدوکس شمرده میشدند، اما باطناً مسلمان باقی مانده بودند و بسیاری از آداب و سننِ اسلامی را رعایت میکردند؛ بویژه، مرسوم بود که در بستر مرگ، بعد از کشیش ارتدوکس ملای تاتار را به بالین بخوانند. در 1323/ 1905، بعد از اعلام آزادیِ دینی در روسیه، بیشتر بسرمانها آشکارا به اسلام بازگشتند.منابع:V. Belitzer, Problema proizkhojdeniya Besermyan , in Trudy Instituta Etnografii , Moscow 1917, I; Bolshaya Sovetskaya Entziklopediya, v, 1930, 721-722, s.v. "Besermyane" (by Negovitzin); Smirnov, Otc § et o 8 Arkheologic § eskom siezde, in Journal du Ministةre de l'Instruction Publique , St. Petersburg 1890, no. 269, 1-47.