بَکَّر (بْهَکَّر [ابنبطوطه: بَکّار]) ، جزیرهای با قلعهاینظامی واقع بر صخرهای آهکی در میان رود سند که آن را با سگدی اسکندر یکی دانستهاند. این جزیره با پل بازویی به رهری و سَکّر متصل میشود. بکر از زمانی اهمیت سوقالجیشی فراوان یافت که آرُور، مرکز باستانی هندواندر سند، در اواسط قرن دوم به سبب تغییر مسیر رود سنداز رونق افتاد. این جزیره ظاهراً از ایام کهن دارای استحکاماتو پادگانی بوده است، زیرا گفتهاند که عربی به نام ابوتراب (متوفی 171) در گذشته، آنجا را فتح کرده است. هنگام فتحسند به دست محمدبن قاسم ثقفی در 92، این محل به بَهرور مشهور بود (ابوالفضل اشتباهاً آن را همان ارگ قدیمی اعراببه نام المنصوره دانسته است). نام بکر بار دیگر در 417،هنگام فتح آن به دست عبدالرّزاق، وزیر محمود غزنوی، ظاهر میشود. ناصرالدین قَباچه، حاکم اوچه، در 614 در این قلعه به محاصرة قوای شمسالدین ایلِتْمِش افتاد و هنگام فرار با قایق، در رود سند غرق شد. در 697، مغولها به آنجا هجوم بردند، ولی قوای نصرتخان، حاکم دستنشاندة علاءالدین محمد خَلْجی (حک : 694ـ716)، آنها را عقب راندند. این قلعه چندین بار در طول لشکرکشیهای محمدبن تُغْلُق و برادرزادهاش فیروز تغلق به سند، و همچنین در دورههای متأخر تاریخ آن دیار، اهمیت یافت. قلعه کلید تسلط بر سند سفلی تلقی میشد و چندین بار دست به دست شد.همایون، در حین فرار از طریق صحرای سند، در این محل اردو زد. اَرغونبیگ شاه فرمانروای تهتّه ، میرمحمود کوکُلتاش را به حکومت آنجا گماشت. در 982، اکبرشاه وی را در این مقام تنفیذ کرد، و بدینترتیب پنجاه سال بر آنجا حکم راند. برای مقابله با یورشهای تهدیدآمیز افراد قبیلة دِهَریجَه در 975، از «سادات» محلی برای تقویت قلعه استفاده شد. اندکی بعد، شاهبیگ شخصاً به آنجا رفت و زمینهای آن را به منظور ایجاد محل سکونت میان سرداران خود تقسیم کرد، و آنان نیز آجرهای ویرانههای شهر آرور و بعضی بناهای ترکها و سمّه ها را در اطراف بکر، برای ساختن خانههای خود تاراج کردند. در 962، این قلعه صحنة جنگ شدیدی میان محمود کوکلتاش و میرزا عیسیخان تَرخان، حاکم تهته، بود. در 1149، به تصرف نورمحمد کَلهُرا درآمد و بعداً افغانها آن را از نوادگان وی گرفتند و آنها نیز به نوبة خود آن را به میر رستمخان خیرپور واگذاشتند. با تسلط چارلز نپیر بر سند در 1255/1839، این محل نیز به تصرف انگلیسیها درآمد.شهر بکر که امروزه به پُرانا سَکَّر (سکَّرِ کهنه) مشهوراست، در نزدیکی این قلعه پدید آمد. در زمان اکبرشاه،باغهای میوة فراوان داشت و در قرن یازدهم، شمشیرهایش مشهور بود. این شهر، که بیشتر ساکنان آن «سادات» بودند، خصوصاً در قرن دهم مرکز علمی بزرگی بهشمار میرفت. از جمله علمای آنجا اینان بودند: میرمعصومِ نامی، صاحب تاریخ معصومی ، که تاریخی دربارة سند است (پونه، 1938)؛ شیخفرید بکّری * ، مؤلف ذخیرةالخوانین ، که تذکرهای است ممتاز ] در سه جلد، کراچی 1961-1974 [ و قاضی ظهیرالدین، نحوی، فقیه و لغوی.منابع : جواهر آفتاب چی، تذکرةالواقعات ، ترجمة اردو از معین الحق، کراچی 1955، ص 56 ـ59 و فهرست؛ ابنبطوطه، تحفة النظّار فی غرائب الامصار و عجائبالاسفارالمعروفة برحلة ابنبطوطه ، چاپ دفرمری و سانگینتی، پاریس 1853ـ 1858، ج 3، ص 115؛ محمد معصوم بکری، تاریخ سند المعروف به تاریخ معصومی ، چاپ عمربن محمد داود پوته، بمبئی 1938، فهرست؛ محمدبن قاسم ثقفی، چچنامه ، کراچی 1955، ص 287، 289، 420، 497؛ عطاملکبن محمد جوینی، کتاب تاریخ جهانگشای ، چاپ محمدبن عبدالوهاب قزوینی، لیدن 1911ـ1937، ج 2، ص 146؛ سیفبن محمد سیفی هروی، تاریخنامة هرات ، کلکته 1944، ص 250ـ252، 255، 259؛ گلبدن بیگم، همایوننامه ، لندن 1902، فهرست؛ مجمل الامکنه ، حیدرآباد 1353، ص 13؛ محباللّه، امصار سند (نسخةخطی فارسی)، ذیل «بهکر»؛ عثمانبن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری ، چاپ عبدالحی حبیبی، ج 1، کویته 1949، فهرست؛J. Abbot, Sind, Oxford 1924, 56-61; ـ Abd al-H ¤ am ¦ d Kh ¢ a ¦ n, The towns of Pakistan , Karachi 1950, 56-57; Abu 'l-Fa ¤ dl ـ Alla ¦ m ¦ , A ¦ ' ¦ n-i Akb r ¦ , tr. Gladwin II, 112; Alexander Burnes, Travel into Bokhara , London 1835, 256; Henry Cousens, Antiquties of Sind , Calcutta 1929, 142-149; Gazetteer of Sind B III 53-60; Goldsmid, The Syeds of Roree and Bukkur , Bombay 1855; Imperial Gazetter of India , IX, 47; Indian Antiquary , XXXIV, 144; Journal of Bombay Br. RAS , I (1843) 204; Journal of the Sind Historical Society , IV/3; Fredunbeg Kalichbeg, History of Sind , Karachi 1900-1901, II, 87; Nicolao Manucci, Storia do Mogor , tr. W. Irvine, London 1907-1908, I, 119-128; Oriental College Magazine , Lahore 1937, 74-76; G. H. Raverty, "Mihran of Sind", JASB (1892), 494n., 495n.; J. N. Sarkar, History of Aurangze ¦ b , I, 119-120; J. H. Sorley, Sha ¦ h ـ Abdul Lat ¦ f of Bhit , Oxford 1940, 77-80 and index; Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , London 1927- , I/2, 948-949; James Todd, The antiquities and annals of Rajast ¢ 'h ¢ an , London/New York 1914, 250; G. E. Westmacott in JRAS IX/II (1840), 1187 ff.