بَقیبن مَخْلَد ، ابوعبدالرحمان، محدّث و مفسّر مشهور قُرطبی (201ـ276) از خاندانی شاید اصلاً عیسوی. مانند بسیاری از مسلمانان اندلس بهشهرهای عمدة مشرق مسافرتو در آن بلاد با شماری از زعمای «مذاهب» گوناگون، بویژه ابنحنبل، معاشرت کرد. چون به قرطبه بازگشت، در مسائل عقیدتی چندان استقلال نشان داد (گرچه بعضی او را شافعی شمردهاند، و بعضی نیز گفتهاند که او عقاید ظاهریه را به اندلس آورد.) و با اصل «تقلید» چندان مخالفت نمود که دیری نگذشت با عداوت فقهای مالکی روبرو شد؛ حتی چیزی نمانده بود که به اتهام بدعتگذاری بهمرگ محکوم شود، اما بر اثر دخالت امیرمحمد اول (حک :238ـ273) نجات پیدا کرد واز وی اجازه یافت که آزادانه به تعلیم گزینشی خود بپردازد. آثار عمدة او، که همه مفقود شدهاند، عبارت بودند از تفسیری بر قرآن که ابنحزم آن را از تفسیر طبری برتر دانسته است، و «مُسنَد»ی که احادیث در آن حسب موضوع و در ذیل نامهای صحابهای که آنها را روایت کرده بودند و بهترتیب الفبایی آن نامها تنظیم شده بود.بقی، که امیرعبداللّه زاهد شرح احوال او را نوشته است، در اواخر عمر از شهرتی بهپارساییِ نزدیک به قِداست برخوردار بود، و ابنحَزْم او را در زمینة روایت حدیث، همتای بخاری و دیگر محدثان نامدار دانسته است.منابع : ابن بشکوال، کتاب الصلة فی اخبار ائمة الاندلس ، چاپ کودر، مادرید1883، ش 277؛ ابن عذاری، کتاب البیان المغرب ، چاپ کولن و لوی ـ پرووانسال، لیدن1948ـ1951، ج 2، ص 112 به بعد؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق ، ج 3، ص 277ـ282؛ محمدبن حارث خشنی، القضاة ، فهرست؛ احمدبن یحیی ضبّی، بغیةالملتمس فی تاریخ رجال اهل الاندلس ، چاپ کودیرا و ریبیرا، مادرید 1885، ش 584؛ احمدبن محمدمقرّی، نفحالطّیب ، لیدن1855ـ1861، فهرست؛ علیبن عبدالله نباهی، مرقبة ، جاهای متعدد؛M. Asصn Palacios, Abenmasarra y su escuela, 29, n. 2, 4;Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942, I, 271; I. Goldziher, Muhammad nische Studien, Halle 1888-1890, II, 260; idem, Z ¤ ہhiriten , 115; Ibn H ¤ azm, Risa ¦ la , tr. Pellat, in al-Andalus , 1954, ch. 17, 35; H. Laoust, La profession de foi d’Ibn Bat ¤ t ¤ a , Damascus 1958, xx, note; E. Lإvi- Proven al, Histoire de l’Espangne musulmane , Leiden- Paris 1950-1953, index.