برهانالدّین نَسَفی ، ابوالفضائل محمدبن محمد عبداللّه (متوفی 687) متکلّم حنفی، منطقدان و متبحّر در مسائل فقهیِ علم خلاف و جدل در قرن هفتم. به گفتة شاگردش، ابنفُوَطی (صَفَدی، ج 1، ص 282)، حدود 600 احتمالاً در نَسَفِ ماوراءالنهر به دنیا آمد و در 675 پس از سفر حج و زیارت مکه به بغداد رفت، و از آن زمان به بعد در آنجا مقیم شد و تا هنگام مرگ به تدریس اشتغال داشت. جَسد وی را در زیر قبّة آرامگاه ابوحنیفه در خیزُرانیه به خاک سپردند. دانسته نیست که استادان او چه کسانی بودهاند. از میان شاگردانش در بغداد میتوان از علامة حلّی عالم امامی مذهب نام برد که از وی اجازة روایت همة آثارش را دریافت کرد (مجلسی، ج 104، ص 66ـ 67). ظاهراً آوازة برهانالدین نسفی در اواخر عمر، به سرزمینهای دیگر نیز رسیده بود، زیرا علمالدین برزالی * ، محدث و مورخ سوری، در 684 از دمشق نامهای به او در بغداد نوشت تا از برهانالدین اجازهای به دستخط خود او دریافت دارد. ابنفوطی نحوة زندگی او را زاهدانه خوانده است.سهم عمدة برهانالدین در پیشبرد علم در زمینة جدل * بود. جدل رشتهای است که با جنبههای منطقی آرای فقهیِ مورد اختلاف سر و کار دارد. اصحاب مکتب رضیالدین نیشابوری، بویژه رکنالدین عمیدی * (متوفی 615 در بخارا)، این علم را بر مبنای تازهای قرار داده بودند. کتاب موجز او به نام مقدمة فی الجدل و الخلافِ و النظر ، که به المقدمة البرهانیة یا الفصول البرهانیة نیز معروف است، به رغم پیچیدگی آن، متن درسی متداولی گردید که طلاب آن را از برمیکردند. گذشته از حاشیهای که خود مؤلف بر این کتاب نوشته، دستکم چهار شرح دیگر آن نیز شناخته شده است. به نوشتة حاجی خلیفه (ج 2، ستون 180)، یکی از بهترین این شرحها به قلم شمسالدین سمرقندی بود که در 690 در ماردین به انجام رسید. شرح دیگری از شارحی گمنام موسوم به نُعمان خوارزمی موجود است. رسایل دیگر او که در زمینة خلاف و جدل در دسترس است عبارتاند از: منشأ النظر فی علم الخلاف (که خود مؤلف و اکملالدین بابَرتی ] متوفی 786 [ شروحی بر آن نوشتهاند)؛ دفع النصوص و النقوض ؛ التراجیح ؛ تعارضات (یا المختصر فی التراجیح )؛ القوادح الجدلیة . برهانالدین در رسالة اخیر ادعا میکند که خطای بسیاری از مطالبی را که جدلیّون متأخّر مطرح کردهاند به اثبات رسانده است. ابنخلدون از او به عنوان یکی از مدرسانی نامبرده که تا حدی از مشرب عمیدی پیروی کردهاند (ص 457 ـ 458)، اما تا زمانی که مباحث او با آثار جدلی متقدّم در زمینة جدل بهطور منظم مقایسه نشود، میزان اصالت نظر او را نمیتوان ارزیابی کرد. علاقة برهانالدین به نکتههای محل اختلاف در فقه عملاً به مکاتب ابوحنیفه و شافعی محدود میشد.آثار فلسفی برهانالدین نسفی یعنی شرحی بر کتاب الاشارات ابنسینا و رسالة فی الدور و التسلسل ، از میان رفتهاند. از دیگر آثار او چنین بر میآید که نظر او نسبت به فلسفه، چون نظر غزالی، کاملاً منفی بوده است. البته در این مورد منطق را میتوان استثنا کرد. با وجود اینکه در فقه از مذهب حنفی پیروی میکرد، بیگمان در علم کلام به اشعریان گرایش داشت و از ستایشگران غزالی و فخرالدین رازی بود. شرحی که تحت عنوان شرح الرسالة القدسیة بادلتها البرهانیة بر الرسالة القدسیة غزالی نوشته و خلاصههای او از المقصد الاَقصی (الاسنی') فی اسماءِاللّه الحُسنی' ( رجوع کنید به ماخ، ص 208) و تفسیر کبیر فخررازی از میان رفته است. برهانالدین در شرح الاسماء الحسنی ، که موجود است و در آن به بحث کلامی دربارة صفات و اسماء قرآنی خدا پرداخته است، از المقصد الاقصی نوشتة غزالی و لوامع البیّناتِ رازی به عنوان منابع اصلی خود نام برده است. از نقل قولهایی که از جنید، و دفاعی که از درستآیینی حسینبن منصور حلاج، کرده میتوان نگرش مثبت او را نسبت به تصوف دریافت. ظاهراً مطلع السعادة او از بین رفته است.منابع: ] ابنخلدون، مقدمةابنخلدون ، بیروت 1408/1988 [ ؛ ابنقطلوبغا، تاج التراجم فی طبقات الحنفیة ، چاپ افست بغداد 1962، ص 58 ؛ مصطفیبنعبدالله حاجیخلیفه، کشف الظنون ، بیروت 1410/ 1990، ج 1، ستون 95، 865، ج 2، ستون 1032، 1272، 1296،1720، 1756، 1798ـ1799، 1803، 1861؛ محمدبناحمد ذهبی، العبر فی اخبار البشر ، چاپ صلاحالدین منجد، کویت 1960ـ1966، ج 5، ص 346ـ347؛ خلیلبنایبک صفدی، الوافی بالوفیات ، ج 1، چاپ هلموت ریتر، استانبول 1931؛ عبدالقادربنمحمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئة فی طبقات الحنفیة ، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1398ـ 1399/ 1978ـ 1979، ج 3، ص 351؛ عمررضا کحاله، معجم المؤلفین ، دمشق 1957ـ1961، ج 11، ص 297؛ عبدالحیبن عبدالحلیم لکنوی، الفواید البهیة فی تراجم الحنفیة ، چاپ م. نعسانی، قاهره 1324/1906، 194ـ 195؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ، بیروت 1403/ 1983؛W. Ahlwardt, Verzeichnis der arabischen Handschriften der Kniglichen Bibliothek zu Berlin , Berlin 1887-1899, , 507, IV, 468-470; Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, I, 615, Supplementband, 1937-1942, I, 849; R.Mach, Catalogue of Arabic manuscripts ) Yahuda Section ) in the Garrett collection , Princeton 1977.