برهانالدین غریب ، شیخمحمد، مرید و خلیفة ممتاز خواجه نظامالدین اولیا (متوفی 725) و عارف معروف سلسلة چشتی. در هانْسی (در اتراپرادش کنونی) در 654 به دنیا آمد. کتاب قدوری را نزد عمویش خواند و کتاب نافع را از بر کرد و فقه و تفسیر و حدیث را فرا گرفت (صباحالدین عبدالرحمان، ص 279). برادر بزرگش، شیخ منتخبالدین (متوفی 659) ملقب به زر زرین زربخش، خلیفة شیخ فریدالدین گنج شکر (متوفی 664) بود و به حکم او برای ارشاد خلق به دیوگیر رفته بود (سرور لاهوری، ص 320). برهانالدین غریب در زهد و تقوی و کثرت بُکا در میان مریدان خواجه نظامالدین اولیا مقام خاصی داشت (میرخورد، ص 288) و به سماع هم علاقة فراوان پیدا کرده بود. در وجد و سماع راه و رسم ویژهای داشت، ازاینرو پیروانش، که از مریدان خواجه نظامالدین بودند، برهانی خوانده میشدند. خلفا و مریدان خواجه نظامالدین، و فضلای آن دوره و شاعرانی مانند امیرخسرو دهلوی (متوفی 725) و امیرحسن علای سجزی دهلوی، با او محشور و مأنوس بودند (همان، ص 288ـ289). شیخ نصیرالدین محمود چراغ دهلی (متوفی 757)، خلیفة ارشد خواجه نظامالدین اولیا، هنگام تحصیل در دهلی، در منزل شیخ برهانالدین اقامت داشت (همان، ص 289). برهانالدین غریب که مسئول آشپزخانة خانقاه خواجه نظامالدین اولیا بود (فاروقی، ص 172) به سبب علاقه و احترام به مرشد خود، تا هنگام مرگ هیچگاه به غیاثپور، محل خانقاه مرشدش، پشت نکرد (میرخورد، ص 288). با اینهمه یک بار میان آن دو، رنجشی پدید آمد که در پی آن، او را از خانقاه بیرون کردند. امّا پس از مدت کوتاهی به توصیة امیر خسرو دهلوی، خواجه نظامالدین اولیا وی را بخشید و به او اجازة تجدید بیعت داد (همان، ص 289ـ291). خواجه نظامالدین، به اصرار مریدان و خلفای خود، او را خلیفة خویش کرد (همان، ص 291ـ292). برهانالدین پس از مرگ مرشدش، از مردم بیعت میگرفت. او به دیوگیر (در هند جنوبی) رفت ولی طولی نکشید که در خلدآباد (در ایالت مهاراشترا) بهسال 730 درگذشت (فاروقی، ص 87) و همانجا دفن شد (میرخورد، ص 292؛ عبدالحق دهلوی، ص 94). بهگفتة صاحب شجرة چشتیه ، وفات وی در 741 بوده است (سرور لاهوری، ص 348). او اولین عارف چشتی است که به دکن رفت و در آنجا طریقت چشتیه را رواج داد (نظامی، ص 260). خانقاهش در دکن مرجع خلایق بود. پادشاهان دکن هم به او معتقد بودند. او از طرف علاءالدین حسن بهمنی (حک : 748ـ759) که بعدها به دست شیخ زینالدین، خلیفة معروف او، بیعت کرد (همانجا) ده من نقره و پنج من طلا برای ثواب میان نیازمندان توزیع کرد (فرشته، ج 2، ص 277). شهر برهانپور، در ایالت مادیاپرادش، به نام او آباد شده است (عبدالحق دهلوی، همانجا).خواجه حمّادبن عماد کاشانی، سخنان او را به نام احسن الاقوال (نظامی، ص206) گردآورده که متضمّن برخی رویدادهای زندگی شیخ فریدالدین گنج شکر و خواجه نظامالدین اولیاست که در آثار دیگر نیامده است (فاروقی، ص 99). علاوه بر این، مجدالدین برادر خواجه حمّاد کاشانی، سخنان و کرامات شیخ برهانالدین را در دو کتاب دیگر، به نامهای غرائب الکرامات و بقیةالغرائب (همان، ص 86) نقل کرده و خواجه رکنالدین دبیر نیز سخنان او را در نفائس الانفاس گرد آورده است. همچنین یکی از مریدان شیخ زینالدین شیرازی از خلفای شیخ برهانالدین به نام شیخ حسین سخنان وی را در کتابی گرد آورده و هدایتالقلوب نامیده است (سرور لاهوری، همانجا).گفتنی است که برهانالدین غریب ظاهراً همان برهانالدین ساوی است که مؤلف نزهةالخواطر (حسنی، ج 2، ص 15) او را در زمرة مشایخ قرن هشتم آورده است.منابع: عبدالحی حسنی، نزهةالخواطر و بهجةالمسامع و النواظر ، حیدرآباد دکن 1382ـ1410/ 1962ـ1989؛ غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا ، کانپور ] بیتا. [ ؛ صباحالدین عبدالرحمان، بزم صوفیه ، اعظم گره؛ عبدالحقبن سیفالدین عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرار الابرار ، دهلی ] بیتا. [ ؛ نثار احمد فاروقی، نقد ملفوظات ، دهلی 1989؛ محمد قاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته ، ج 2، نولکشور 1281؛ محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء ، لاهور 1398/1978؛ خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت ، دهلی.