برهانالدین تونی ، معروف بهبرهانالدین فاضل تونی، دولتمرد و لشکری قرن یازدهم و دوازدهم. فرزند ملامیر تونی و برادرزاده و داماد ملاعلاءالملک فاضلخان (نَخشَبی، ج 2، ص 14). در شوال 1073 به دعوت اورنگزیب (حک : 1068ـ 1118) از ایران به هندوستان رفت (وحید قزوینی ص 82 ـ 85) و به پاداش خدمات عمویش بهدربار شاهجهان (حک : 1037ـ 1068) و اورنگزیب، و بهسبب فضل و دانشِ خود، بهدربار اورنگ زیب راه یافت؛ چنانکه در آنجا هشتصد پیاده و 150 سوار زیر نظر او بودند (بختاورخان، ج 1، ص 298؛ اورنگآبادی، ج 3، ص 34 ـ 35). برهانالدین، در سالهای مختلف، به مناصب دیوانی پایتخت، شاهجهانآبادد: دیوانیِ تن، و خانسامانی پادشاه رسید و دو هزار پیاده و چهار صد سوار را در اختیار گرفت (اورنگآبادی، ج 3، ص 34ـ36) و در 1109، والی کشمیر شد. طی این سالها لقبهای قابل خان، اعتمادخان، و فاضلخان دریافت کرد. در 1111، اورنگ زیب به او پیشنهاد کرد که به نیابتِ شاهزاده معظم، حکومت لاهور را به دست بگیرد اما او قبول نکرد و در 1112 یا1113 در برهانپور درگذشت (همانجا؛ بدخشی، ص 14). برهانالدین فردی وظیفهشناس و با استعداد بود و همین خصایص مایة پیشرفت او شد. در زمان امارتش در کشمیر، مالیات بر غلّه و دامداری را لغو کرد. احداث مساجد، رباطها، باغها، سدها، سرایها، مدارس و حمامها، و همچنین، سدِ هفت چنار، خانقاه حسنآباد و جوگیلنگر در کشمیر از یادگارهای زمان اوست. موی مبارک منسوب به حضرت رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در عهد او به کشمیر آورده شد و امروز هم خانقاه موی مبارک، معروف به بَل شریف، مورد احترام مسلمانان شبه قاره است. به علما و مشایخ و شعرا احترام میگذاشت و آنان را به مجلس خود میخواند (کاظم محمد، ص 818). میرزا داراببیگ جویای تبریزی (متوفی 1118) مدّاح او، مثنویاتِ حسن معنی و تعریف چراغان دل را به تشویق وی سروده است.منابع: میرعبدالرزاق اورنگآبادی، مآثرالامراء ، ج3، کلکته1891؛ محمد بختاورخان، مرآةالعالم : تاریخ اورنگزیب ، چاپ ساجده س. علوی، لاهور 1979؛ محمدبن رستم بدخشی، تاریخ محمدی ، علیگره 1960، ص 14؛ کاظممحمد، عالمگیرنامه ، کلکته1868؛ محمداعظم شاه، تاریخ کشمیر اعظمی ، لاهور1303، ص190؛ محمدساقی مستعدخان، مآثر عالمگیری ، کلکته1871، ص369؛ محمدشریف معتمد نَخشَبی، اقبالنامه ، کلکته1865؛ محمدطاهربن حسین وحید قزوینی، انشا ، لکهنو 1260.