بَرَوَه ، شهر ساحلی در سومالی. بیشتر سکنة آن از قبیلة تونی از سومالیان دِگِل اند که قوم اَجُران را از آنجا راندندو جای آنان را گرفتند و با اقوام گَلَة ناحیة بُران درآمیختند. خاک آن نسبتاً حاصلخیز است. از این شهر پوست و غلاّ تو کره به بازار عرضه میشود و چرمسازی در آن رونق دارد.بَرَوَه ممکن است همان «باوَری» یاقوت باشد که صادرکنندةعنبر بوده، یا «بروة» ادریسی (گونة دیگر آن «مروه») که درمرز سرزمین کفّار واقع بوده است، ولی سایر جغرافیدانان مسلمان از آن نام نبردهاند. بَرّوس ، به نقل از یکی ازکتب تاریخ وقایع کلوه * که مفقود شده است، میگوید که زیدیهای الاَحْسا * این شهر را بیدرنگ پس از مَقدیشوبنا نهادند؛ یکی از راویانِ محلیِ استیگند مؤلف کتاب ) سرزمین زنج ( بنای آن را به خلیفه عبدالملکبن مروان در 77نسبت میدهد. در قرن هشتم، این شهر تابع حکومت پات بود. چینیها در حدود 821/1418 به «پو لا وا » سفر کردهاند.در 909/ 1503، دوازده شیخی که رویی لورنسو راواسکو به اسارت گرفت بروه را خراجگزار پرتغال کردند. در 912/ 1507، تریستائوداکونها و آلبوکرک به این شهر هجوم بردندو آن را به آتش کشیدند؛ بروه چهار تا شش هزار مدافع گردآورد و غنایم گرانبهایی فراهم کرد و موقتاً نضج گرفت،ولی پس از ترقی اقوام گَلَه رو به اضمحلال نهاد. سیادتپرتغال بر این شهر گاه گاه به رسمیت شناخته میشد.نویسندگان پرتغالی آن را کشوری جمهوری خواندهاند که حکومت آن با دوازده تن از شیوخ است؛ گییَن به وجود شورایی از رؤسای پنج قبیلة سومالیایی و دو قبیلة عرب و سلطانی اشاره میکند که برای مدت هفت سال انتخاب میشده و، بهطوری که گیین شنیده، رسم براین بوده است که پساز پایان بود که در حدود 1238/1822 مدعی حق فرمانروایی برمزرویی ها شدند، ولی خراج آن گاهی به سران قبایلسومالی پرداخت میشد. در 1292/1875 مدت دو ماه به تصرّف مصریها در آمد. انگلیس و آلمان در 1303/1886 طی اعلامیة مشترکِ خود، حکومت بوسعیدیان را بر این شهر به رسمیت شناختند. سه سال بعد، ایتالیا زمینهای ساحلی را تحتالحمایة خویش خواند و در نتیجه بروه نیز به زیر تسلّط آن کشور درآمد ( رجوع کنید به سومالی). عملیات بندرسازی در آنجا آغاز شد با این امید که روزی بندرگاه تمام ناحیة جُب شود، ولی این عملیات ادامه نیافت.منابع : محمدبن محمد ادریسی، ] الکتاب نزهةالمشتاق فیاختراق الا´فاق ، قاهره ] بیتا. [ ، ج 1، ص 58 [ ؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، ج 1، ص 485؛Beccari, Rerum A ¦ ethiopicarum Scriptores , vol. x, 382; R. Coupland, East Africa and its invaders and the exploitation of East Africa; Guida dell’ Africa Orientale Italiana ; C. Guillain, Documents sur l’histoire, la gإographie et le commerce de l’Afrique orientale , tom. I, 572-573, tom. Iii, 158 ff.; J. Afr. S. , (1914-1915), 158; Ming S ¤ hih , ch. 326; G. Piazza, La regione di Brava nel Benadir ; F. Storbeck, “Die Berichte der arabischen Geographen des Mittelalters دber Ost-Afrika", in MSOS , 17 (1914), 97-169; J. Strandes, Die Portugiesenzeit von Deatsch- und Englisch ; Ost-Afrika,(شامل ارجاعات مهم پرتغالی است) ; T`oung Pao 1933, 297 and 1938-1939, 354.