بروسهلی ، محمّدطاهر، شرححالنویس و کتابنامهنگار تُرک که بیشتر بهعنوان نویسندة کتاب عثمانلی مؤلفلری ] مؤلّفان عثمانی [ مشهور است. در1278، در بروسه ] بورسای امروزی [ بهدنیا آمد. تحصیل خود را در همین شهر آغاز کرد و پس از اتمام مدرسة علوم سیاسی (رشدیة مُلکیه) در 1292، وارد مدرسة متوسّطة نظامِ بروسه شد و همزمان، در مدرسة دیگری نیز، نزد خواجه علی نیکدهای، به تحصیل خصوصی پرداخت. در علاقة محمّدطاهر بهتاریخ و ادبیات، پدرش رفعتبیگ سهم مهمّی داشت که خود به تصوّف و تاریخ و ادبیات دلبسته بود و دیوان مختصری داشت (بروسه لی، ج 2، ص 204). از شوال 1297 تا رمضان 1300 در دانشکدة افسری بود (وحیی، ص 191؛ قس محمّد اسعد، ص 635). در محرّم 1301 در مدرسة نظامِ شهر مَناسْتِر به تدریس جغرافیا، و همزمان، در مدرسة علوم سیاسی به تدریس تاریخ و فن خطابه پرداخت. وی که از دورة تحصیل در مدرسة نظام به اهل تصوّف و عرفان خاصّه به محییالدّینبن عربی، دلبسته و درحلقة مریدان حریریزاده، مؤلّف تبیانُ وسائلِ الحقائق ، بهملامیّه (ملامتیّه ثانی) گرویده بود، در این زمان از چهرههای شاخص این طریقت شمرده میشد. در نخستین سـال اقامتـش در مناستر، با سید خواجهمحمّد نوریِ عربی مَلامی، در استرمجه دیدار و بیعت کرد و دو سال بعد، از او اجازت ارشاد گرفت. بعد از وفات این شیخ (27 ربیعالثّانی 1305)، بروسهلی از پیشوایان طریقت ملامتیه به شمار میآمد؛ و از اینجا بود که به فکر گردآوری شرح حال متصوّفان، از جمله پدر خود و شیخ خویش، افتاد، و این تحقیق را به ترجمة احوال علما و شعرا نیز تعمیم داد و به انتشارِ دستآوردهای خود در نشریات پرداخت.بروسهلی در طول زندگی خود با سمتهای معلّم و مدیر مدرسههای نظام شهرهای مناستر، اسقوب ، سلانیک و ازمیر خدمت کرد و یک بار نیز، بهنامزدی حزب اتّحاد و ترقّی، نمایندة شهر بروسه در مجلس مبعوثان شد که پس از اعلان مشروطیّت دوم عثمانی، در 23 ذیقعدة 1326 در استانبول گشایش یافته بود. اما چون طبعش به سیاست سازگار نبود، در اوایل1330 از این سمت کناره گرفت. او، در مدّت اقامت خود در استانبول با ادیبان مشهور زمان، از جمله علی امیری و ابنالامین محمود کمال، آشنا شد و بعدها (1332) به عضویت هیئت معاونت انجمن تاریخ عثمانی و عضویت افتخاری شاخة تُرکیّات انجمن علوم ترک برگزیده شد (تورک بیلگی درنگی، ص 647). در 1333، در کنار محقّقان نامدار داخلی و خارجی، از جمله ولد چلبی، خلیل ادهم، فن مولر و فریدریش گیزه و دیگران، عضو افتخاری انجمن تتبّعات اسلامیّه و ملیّه شد.بروسهلی پس از سالها تحقیق و تتبّع، در 6 آبان 1304، در استانبول درگذشت و در ناحیة اُسکُدار در حظیرة خانقاه عزیزمحمود هُدایی (از مشایخ جلوتیه؛ متوفی1038) بهخاک سپرده شد (روزنامة جمهوریت ، ش 25، 10ربیعالثانی، 1344).از بروسهلی آثار متعددی برجای مانده که اغلب آنها به چاپ رسیده است، از جمله ترجمه حال و فضائل شیخاکبر محییالدین بن عربی (استانبول 1316)؛ دلیل التفاسیر (1324)؛ منتخبات مصاریع و ابیات (1328)؛ مجموعه ضروب امثال عربیه و فارسیه (چاپ نشده) و عثمانلی مؤلفلری (مؤلّفان عثمانی)، ج 1، استانبول1333/1915؛ ج2، 1338/1920؛ ج 3، 1343/1924). که مهمترین و پرحجمترین اثر بروسهلی بهشمار میآید و حاصل بیست تا بیستوپنج سال تلاش و تحقیق مداوم اوست. وی ابتدا این کتاب را «عثمانلی ارباب کمال و معارفی» (ارباب کمال و معارف عثمانی) و سپس «مرآت» نامید، ولی بعد به عثمانلی مؤلفلری تغییر عنوان داد. اثری است در سه جلد و 1240 صفحه که شرح حال و آثار اندیشمندان و هنرمندان صاحب تألیف ترک را از آغاز حکومت عثمانی تا اواخر نیمة اول قرن چهاردهم در بر دارد و در واقع دانشنامهای است در هفت فصلِ «مشایخ، علما، شعرا و ادبا، مورخین، اطبّا، ریاضیون، جغرافیّون» که مؤلّف برای تدوین آن، گذشته از تمامی کتابخانههای عمومی، بسیاری از کتابخانههای شخصی کتابدوستان معروف مقیم بالکان تا قونیه را بررسی کرده یا با مکاتبه از صاحبان آنها معلومات خواسته است. این کتاب با وجود انتقاداتی که بر قالب و محتوای آن وارد است، از منابع معتبر تحقیقی به شمار میآید. احمد رمزی، کتابدار کتابخانة سلیم آغای اُسْکُدار، نمایهای بر این اثر بهنام «مفتاح الکتب و اسامی مؤلفین فهرستی» (...فهرست اسامی مؤلّفان) نوشته که کار مراجعه به آن را آسان کرده است. عثمانلی مؤلفلری در 1350 ش/ 1951، در انگلستان و آلمان همراه با «مفتاح الکتب و...» به چاپ افست رسیده است.علاوه بر این، اشعار صوفیانهای با تخلّص «طاهر» نیز از او بر جای مانده است (گولپینارلی، ص 329ـ330).منابع : محمّد اسعد، مرآت مکتب حربیه ، استانبول1310؛ محمّدطاهر بروسهلی (طاهر بک)، عثمانلی مؤلفلری ، استانبول1333ـ1342؛ «تورک بیلگی درنگی»، در بیلگی ، ش 6 (نیسان1330)؛ فاتح کریماوف، استانبول مکتبلری ، اورنبورگ 1913، ص 437ـ 438؛ محمّد فؤاد کوپریلی، «بروسهلی طاهربیگ»، تورک ییلی ، سال دوم، ش 22 (8 آغسطس 1329)، ص 768ـ770؛ کاظم نامی ] دورو [ ، «تورکجه صرفک موجدی»، تورکییلی ، سال اول، ش 24 (5 تشرین اول 1328)، ص 748ـ 749؛ معلّم وحیی، مسلمانلق و تورکلیگی یوکسلتمگه چالیشانلردن: بروسهلی طاهربیگ ، استانبول 1335؛Yusuf Ak uraog § lu, “Tدrklدk Fikri, Tدrk دlدk Cereyan , Tدrk Ocaklar ", Tدrk Y l , (1928) 366-369; Babinger, GOW , (1927) 406-409; Banarl , RTET , (1978), II, 1078; Muallim M. Cevdet, "Osmanl Mدellifleri ve Zeyli Miftہhu’l- kدtدb ve Esہmi-I Mدellif n Fihristi”, in Osman Nuri Ergin, Muallim M. Cevdet’in Hayat , Eserleri ve Kدtدphanesi , Istanbul 1937, 449-453; Osman Nuri Ergin, Muallim M. Cevdet’in Hayat , Eserleri ve Kدtدphanesi , Istanbul 1937, 23, 392-398; Abdدlbہki Gخlp narl , Mela m lik ve Melہm ler , Istanbul 1931, 328-330, 357; Martin Hartmann, Unpolitische Briefe aus der Tدrkei , Leipzig 1910, 94-95, 158, 173-179, 217-218; Kہmil Kepeciog § lu, Bursa Kدtدg § u , Bursa Eski Yazma ve Basma Eserler Ktp., Genel bl. Nr. 4519, IV, 249; Kocatدrk, Tدrk Edebiyat Tarihi (1970), 788-789 Levend, ibid (1973), 446-447.