بروجردی،اسدالله بنعبدالله، مشهوربه حجةالاسلام، از مجتهدان بزرگ امامیة قرن سیزدهم. در بروجرد به دنیا آمد و بعد از طی مدارج علمی، در همان شهر به تدریس و تصدی امور دینی پرداخت و در1271 در گذشت (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ص 190؛ همو، 1363ـ1367 ش، ج 3، ص 1767). از دوران و محل تحصیل او اطلاع چندانی در دست نیست، و فقط جاپلقی او را در شمار معاصران خود، که نزد سید محمد مجاهد و سید ابوالقاسم نهاوندی درس خوانده است، نام میبرد. خوانساری و آقابزرگ طهرانی نیز به شاگردی او نزد محقق (میرزای) قمی اشاره و همة مؤلفان بر دانش بسیار و دقت نظر او در مباحث فقه و اصول تصریح کردهاند (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ص 189؛ امین، ج 3، ص 286؛ خوانساری، ج 1، ص 101؛ آقابزرگ طهرانی، 1404، ج 2، قسم1، ص 128). در روزگار او بروجرد مرکزیت علمی یافت و شاگردان بسیاری در درس او حاضر میشدند. اعتمادالسلطنه (1363 ش، ص 194، 230ـ231، 233) عدهای از علما را که از شاگردان او بودهاند نام میبرد: شیخ عبدالرحیم بروجردی، شیخ محمدرحیم بروجردی، شریفالعلماء بیغَشی، شیخ علی بروجردی، سیّد ضیاءالدین بروجردی، ملااحمد خوانساری و ملامحمّدتقی گلپایگانی. آقابزرگ طهرانی (1404، ج1، قسم1، ص151، ج 2، قسم 1، ص 159، قسم 2، ص 673) علاوه بر این افراد، از ملااسماعیل بروجردی و سیّد ضیاءالدین طباطبایی بروجردی و اورنگزیب میرزا قاجاری نیز یاد میکند. اعتمادالسلطنه، همچنین، شیخ مرتضی انصاری را از کسانی میداند که در بروجرد از افادات علمی حجةالاسلام بهره برده و در دوران ریاست علمی خود نظریات او را نقل میکرده است (1363 ش، ص 189؛ امین، همانجا). ملاعلیاصغر نیر بروجردی نیز در شرح حال خود نوشته است که نزد حجةالاسلام درس خوانده است.حجةالاسلام بروجردی در فقاهت، مشربی مکاشفهآمیز داشته و قائل به انفتاح باب علم بوده (در برابر نظریة انسداد باب علم) و فتاوی او نیز غالباً در حال تغییر بوده است (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، همانجا؛ قمی، ص 43؛ آقابزرگ طهرانی، 1404، ج 2، قسم 1، ص 128). بر عبادت و ریاضت اهتمامی بسیار داشته و در برخی منابع کراماتی از او نقل شده است. وی علاوه بر مُکنت مالی، حرمت و نفوذ اجتماعی بسیاری نزد همة طبقات داشته است. تنها تألیف او تعلیقهای بر قواعد الاحکام است (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ص 190؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 6، ص 170(.خوانساری (همانجا)، او را سرسلسلة علمی خاندانش میداند. فرزند ارشد او میرزا داوود، داماد پسر سید بحرالعلوم و سه فرزند دیگرش میرزاضیاءالدین و میرزاعسکری و میرزا محمدمهدی از افاضل عصر خود بودهاند (آقابزرگ طهرانی، 1404، ج 1، قسم 3، ص 1271، ج 2، قسم 2، ص 673ـ674). بروجردی همچنین با دختر استادش محقق (میرزای) قمی ازدواج کرده (خوانساری، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، 1404، ج2، قسم1، ص128؛ تنکابنی، ص 182) و از او سه فرزند به نامهای جمالالدین محمد، فخرالدین محمد و نورالدین محمد داشته و در اجازهای که برای آنان نوشته، به اجتهادشان تصریح کرده است (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ص 190؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 1، ص 146). آقاجمالالدین، در فقه و حدیث و تفسیر توانا بود و بیانی رسا داشت. چند سال در مشهد زیست، سپس در تهران سکنا گزید و در 1302 درگذشت. فرزند او، میرزا علیاکبر بروجردی * نیز عالم بود و جانشین پدر شد. آقا فخرالدین در بروجرد ماند و گذشته از مقامات دینی، به شعر و عرفان گرایش داشت. آقا نورالدین از شاگردان شیخ انصاری بود و در دوران تحصیل درگذشت. شیخ علی بروجردی یکی از نوادگان حجةالاسلام در سامرا از شاگردان میرزای شیرازی بود و بعد از کسب مراتب علمی به بروجرد بازگشت (آقابزرگ طهرانی، 1404، ج 1، قسم 4، ص 1296). برادر حجةالاسلام به نام مولی علی بروجردی و فرزند او، شریف، نیز اهل فضل بودند. آقابزرگ طهرانی (همان، ج 1، قسم 1، ص 215) مولی علی را داماد محقق (میرزای) قمی میداند؛ ولی گویا مولی علی بروجردی که داماد محقق قمی بود، غیر از برادر حجةالاسلام است؛ و منابعی که شرح حال مولی علی مجتهد بروجردی، داماد محقق قمی، را آوردهاند او را برادر حجةالاسلام ندانستهاند و به نظر میرسد که تشابه اسم، عامل اشتباه طهرانی شده باشد.منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983 (به نقل از المآثر و الا´ثار )؛ همو، طبقات اعلامالشیعة ، جزء 1: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، جزء 2: الکرام البررة ، مشهد 1404؛ محمد حسنبن علی اعتماد السلطنه، تاریخ منتظم ناصری ، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران 1363ـ1367 ش؛ همو، المآثر والا´ثار ، در چهل سال تاریخ ایران ، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران 1363 ش (نویسنده میگوید که خوانساری و جاپلقی و فرزندش و تنکابنی دربارة حجةالاسلام بروجردی اشتباهات بزرگ داشتهاند، ولی هیچ توضیحی نداده است)؛ محسن امین، اعیانالشیعة ، چاپ حسن امین، بیروت 1403/1983 (به نقل از روضات و المآثر و الا´ثار )؛ محمد مهدیبنمرتضی بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیة ، چاپ محمد صادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران 1363 ش، مقدمة مصححان، ج 1، ص 129؛ محمدبن سلیمان تنکابنی، کتاب قصص العلماء ، تهران ] بیتا. [ ؛ محمد شفیعبن علیاکبر جاپلقی بروجردی شفیعا، الروضة البهیة فیالطرق الشفیعیة ، چاپ سنگی تهران 1280، بدون صفحهشمار، اواخر کتاب؛ محمد باقربن زینالعابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات ، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم 1390ـ1392؛ عباس قمی، فوائد الرضویّه فی احوال علماء المذهب الجعفریّه ، ] بیجا.، بیتا. [ (به نقل از روضات )؛ محمدمهدی کشمیری، تکملة نجومالسماء ، قم ] تاریخ مقدمه 1397 [ ، ج 1، ص 110، 462 (به نقل از المآثر والا´ثار و الروضةالبهیة )؛ محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب ، تهران 1369 ش، ج 2، ص 25ـ26 (به نقل از المآثر و الا´ثار )؛ علی اصغربن علیاکبر نیر بروجردی، نورالانوار ، تهران 1275، شرححال مؤلف در پایان کتاب.