برنس (یا بورنس / برنوس )

معرف

بالاپوش‌ بلند دارای‌ کلاه‌ منگوله‌دار ( رجوع کنید به تصویر)
متن
بُرْنُس‌ (یا بورنُس‌ / بُرنوس‌)، بالاپوش‌ بلند دارای‌ کلاه‌ منگوله‌دار ( رجوع کنید به تصویر). بنا بر استنباط‌ دزی‌ (ص‌ 71) از شرح‌ دیوان‌ متنبّی‌، بُرنس‌ از قدیم‌ معرّف‌ نوعی‌ شبکلاه‌ یا عرقچین‌ بوده‌ است‌. در حدیثی‌ که‌ بخاری‌ از پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌و سلّم‌ نقل‌ کرده‌ (ج‌ 7، ص‌ 38)، «برانس‌» ـ به‌ صیغة‌ جمع‌ ـ در شمار پوششهای‌ ممنوع‌ برای‌ مُحرِم‌ ذکر شده‌ است‌. بر پایة‌ برخی‌ قراین‌ می‌توان‌ حدس‌ زد که‌ مقصود از برنس‌ در این‌ حدیث‌ نیز، کلاه‌ یا شبکلاه‌ بوده‌ است‌، گو اینکه‌ بعدها فقط‌ کلاه‌ دوخته‌ شده‌ به‌ جامه‌ و سپس‌، روپوش‌ بلند کلاه‌دار را بُرنس‌ نامیده‌اند (دزی‌، ص‌ 71ـ72).برنس‌ پوشاک‌ بیرونی‌ (روپوش‌) مردان‌ در ایران‌، مراکش‌، الجزایر، تونس‌ و مصر بوده‌ است‌. از وجود این‌ کلمه‌ در بیتی‌ از دیوان‌ خاقانی‌ (ص‌ 26) می‌توان‌ دانست‌ که‌ دست‌ کم‌ در سدة‌ ششم‌، برنس‌ نیز مانند زنّار از جامه‌های‌ خاص‌ مسیحیان‌ به‌ شمار می‌آمده‌، و فرهنگهای‌ برهان‌ قاطع‌ و آنندراج‌ (ذیل‌ واژه‌) این‌ مطلب‌ را تأیید می‌کند.برنس‌ در عربستان‌ صدر اسلام‌ به‌ معنی‌ کلاه‌ به‌ کار می‌رفته‌ است‌ و بربرهای‌ مراکش‌ نیز هنگام‌ فتح‌ سرزمینشان‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌. پوششهای‌ کلاه‌دار بر تن‌ داشتند (استلمن‌، د.اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «لباس‌»، ج‌ 5، ص‌ 743). در سدة‌ هشتم‌، ابن‌خلدون‌ را در مصر به‌ سبب‌ پوشیدنِ برنس‌ «مغربی‌» می‌خواندند. در مراکش‌ به‌ برنس‌ «زُلحَم‌» می‌گویند. زلحم‌ که‌ از پشم‌ دولا بافته‌ می‌شود، سنگین‌ و جلو سینة‌ آن‌ بسته‌ و قسمت‌ پایین‌ آن‌ باز است‌ ( رجوع کنید به تصویر)، ازینرو برای‌ اسب‌ سواری‌ مناسب‌ است‌. احتمال‌ دارد که‌ این‌ لباس‌ در اصل‌ رومی‌ بوده‌ و سپس‌ به‌ بربرها رسیده‌ باشد ( ) لباس‌ و زیورآلات‌ در جهان‌ عرب‌ ( ، ص‌ 28). امروزه‌ روی‌ لباس‌ عربی‌ نیز برنس‌ می‌پوشند. در 1292/1875 برنس‌ از صادرات‌ مراکش‌ به‌ الجزایر بوده‌ است‌ (را ، ص‌ 170). در تمسِّم‌ نوعی‌ برنس‌ موّاج‌ از پشم‌ شتر و موی‌ بز می‌بافتند که‌ آستر آن‌ شبیه‌ پوست‌ برّه‌های‌ قراگل‌ (مجعد) بود. در زمستان‌ رویة‌ پشمی‌ را به‌ سوی‌ داخل‌ و در تابستان‌ یا هنگام‌ بارش‌ آن‌ را به‌ طرف‌ بیرون‌ می‌انداختند، زیرا باران‌ از روی‌ آن‌ می‌گذشت‌ و در آن‌ نفوذ نمی‌کرد (دزی‌، ص‌ 73(. ترکها در الجزایر «بورنس‌ باشلق‌دار» بر شانه‌های‌ خود داشتند (همان‌، ص‌ 72(.در منابع‌ از رنگهای‌ مختلف‌ برنس‌ چون‌ سیاه‌، سفید، آبی‌ و سبز سخن‌ رفته‌ است‌. معمولاً مردان‌ به‌ جهت‌ متانت‌ و سادگی‌، برنسهای‌ سیاه‌ را بر می‌گزیدند؛ افراد متشخّص‌ روستاها و نیز کودکان‌ الجزایر به‌ رنگ‌ قرمز و اهل‌ علم‌ به‌ سفید تمایل‌ نشان‌ می‌داده‌اند. همچنین‌ یهودیان‌ مراکش‌ و فاس‌، برنس‌ سیاه‌ و سایر مردم‌، سفید یا قرمز می‌پوشیده‌اند. بعلاوه‌ یهودیان‌ و مسلمانان‌ هریک‌ به‌ نحوی‌ خاص‌ برنس‌ را بر بدن‌ می‌انداختند (همان‌، ص‌ 73ـ74). در دمشق‌ به‌ رختکن‌ حمام‌ برنس‌ می‌گویند (کور ، ص‌ 136(.منابع‌: محمدبن‌ اسماعیل‌ بخاری‌ جعفی‌، الصحیح‌البخاری‌ ، استانبول‌ 1981؛ محمدحسین‌بن‌ خلف‌ برهان‌، برهان‌ قاطع‌ ، چاپ‌ محمد معین‌، تهران‌ 1361 ش‌؛ بدیل‌بن‌ علی‌ خاقانی‌، دیوان‌ ، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌ 1368 ش‌؛ راینهارت‌ پیتران‌ دزی‌، فرهنگ‌ البسة‌ مسلمانان‌ ، ترجمة‌ حسینعلی‌ هروی‌، تهران‌ 1345 ش‌؛ محمد پادشاه‌بن‌ غلام‌ محیی‌الدین‌ شاد، آنندراج‌ : فرهنگ‌ جامع‌ فارسی‌ ، چاپ‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌ 1363 ش‌؛Costume et parure dans le monde arabe , Paris 1987; EI 2 , s.v. “Liba ¦ s,  : the Muslim West” (by Y. K. Stillman); Wided Kamel Kawar, Costumes dyed by the sun: Palestinien Arab national costumes , Tokyo 1982; Edward Rae, The country of the moors: a journey from Tripoli in Barbary to the city of Kairwa  n , London 1985.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده