برکشلی ، مهدی، محقق در موسیقی نظری و مبانی فیزیکی آن (1291ـ1366 ش). در خانوادهای مذهبی و اهل علم زاده شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان توفیق گذراند و دورة متوسطه را در 1309 ش در دبیرستان شرف بهپایان رساند (برکشلی، 1367 ش، ص36). نخستین معلم موسیقی او اسماعیل زرینفر بود که دو سال و اندی نواختن ویولون (در موسیقی ایرانی) را بهاو آموخت (نصیریفر، ج 1، ص 58). در 21 سالگی دورة لیسانسِ رشتة فیزیک و شیمی را در شعبة علمی دارالمعلمین عالی (که بعدها جزو دانشگاه تهران شد) تمام کرد و بهتدریس در دبیرستانهای دارالفنون و ثروت پرداخت. در این مدت، برکشلی بهآموختن بُعدِ نظری و عملی موسیقی، نزد علینقی وزیری ادامه داد و ضمن آشنایی با نظریة جدید او دربارة موسیقی ایرانی، نواختن ویولون (بیشتر در زمینة موسیقی ایرانی و با پایهها و مایههایی از اصول نظری ـ علمیِ موسیقی اروپایی و کار با ارکستر را فراگرفت. وی تنها کسی بود که از مدرسة خصوصی وزیری (مدرسة عالی موسیقی)، موفق به دریافت دیپلم عالی شد (برکشلی، همانجا). همچنین در ارکستر «انجمن موسیقی ملی» که روحالله خالقی در 1323 ش تأسیس کرده بود، سمت نوازندة ویولون و آهنگساز داشت (نغمههای زیبا، ص22). او دورة مقدّماتی ردیف مجلسی موسیقی ایرانی را نیز نزد ابوالحسن صبا آموخت. برکشلی در 1325 ش برای ادامة تحصیل بههمراه عدهای بهفرانسه اعزام شد. در پاریس علاوه بر مطالعه در مرکز بینالمللی مطالعات تعلیم و تربیت، در رشتة فیزیک دانشگاه سوربن بهتحصیل پرداخت و در 37 سالگی با درجة دکتری دولتی علوم فارغالتحصیل شد. همچنین مدتی در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه ( C.N.R.S ) در رشتههای تخصصی صداشناسی (آکوستیک) مشغول بهکار شد و در 1332 ش از دانشگاه اِکسمارسی دکتری تخصصی در رشتة علوم آکوستیک اخذ کرد (برکشلی، همانجا؛ «ناشناختهتر از آنچه بود...»، ص 60). در این مدّت، بهدلیل اشتراک رشتههای فیزیک و موسیقی در مبحث اصوات و ارتعاشات، بهشناخت مختصات فیزیکی گامها و دیگر جنبههای علمی موسیقی همت گماشت. همچنین دربارة تاریخ و ویژگیهای موسیقی سنتی ایران و آثار موسیقیدانان قدیم ایرانی به تحقیق و تألیف پرداخت. وی دانستههای خود را در زمینة «ردیف» موسیقی در سی صفحة گرامافون (78 دور) در صداخانة ملّیِ پاریس، ضبط کرد (برکشلی، 1355 ش، ص 144؛ همو، 1342ـ1343 ش، ج 1، ص 897). این صفحهها در ایران موجود نیست. پس از بازگشت به ایران، در 1333 ش بازرس تعلیماتی وزارت فرهنگ (بعدها وزارت آموزش و پرورش) شد و برای توسعة ادارة کل هنرهای زیبا طرحهایی چون تأسیس سازمان فولکلور و صداخانة ملی و تأسیس دورة عالی موسیقیشناسی در هنرستان عالی موسیقی ملّی ارائه داد. چندی بعد، در دانشکدة علوم دانشگاه تهران بهتدریس در شاخههای مختلف رشتة فیزیک پرداخت. وی در اوایل دهة 1350 ش بهسمت مدیریت گروه فیزیک دانشکدة علوم منصوب شد (همو، 1367 ش، ص 36). فعالیتهای دیگر او در این دوره، علاوه بر تدریس در دانشگاهها و دانشکدههای مختلف، بدینقرار بود : عضویت گهگاه در امور اداری موسیقی رادیو و ادارة هنرهای زیبا؛ عضویت و ایراد سخنرانی در گردهمآییهای مختلف داخلی و خارجی (نصیریفر، ج 2، ص 190)؛ نظارت بر کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ و هنر (همان، ج 2، ص 359)؛ تأسیس گروه موسیقی و گروه تئاتر در دانشکدة هنرهای زیبای دانشگاه تهران؛ تأسیس «انستیتوی تحقیقات موسیقیشناسی» در فرهنگستان ادب و هنر؛ تأسیس کمیتة ملی موسیقی یونسکو؛ ریاست کمیسیون ملی یونسکو در ایران و نیز ریاست انجمن فیزیک ایران؛ معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و آموزش عالی؛ عضویت در مجمع بینالمللی انجمن آکوستیکدانان آمریکا؛ و عضویت در انجمن آکوستیک گتگاتِ آمریکا و سازمان بینالمللی هنر فولکلور (وابسته به یونسکو).از برکشلی بیش از چهل مقاله در زمینههای صداشناسی، موسیقی و آموزش علوم شامل 23 مقاله بهزبانهای انگلیسی و فرانسه و بیش از بیست مقاله بهفارسی، یازده عنوان تألیف در زمینة فیزیک، مکانیک، پرتونگاری (رادیوگرافی) و موسیقی و چهار عنوان ترجمه و شرح متون کهن راجع بهموسیقی (منتشر ناشده) برجای مانده است ( رجوع کنید به «ناشناختهتر از آنچه بود...»، ص 60ـ61).آنچه برکشلی را در میان موسیقیدانان قبل و بعد از او متمایز میکند، تسلط او بر مبانیِ علمی غیرموسیقایی همانند فیزیک و آکوستیک است. وی در نتیجة این تواناییها و بهکارگیری روشهای علمی، به مقدمات جامعی از اصول اولیة جمالشناسی موسیقی سنتی (ردیف) دست یافت که جسته گریخته در آثار او منعکس شده است. محور اصلی تحقیقات وی برمبنای شناخت اصولِ پردگانی و مختصات فیزیکی نسبتهای فواصل مخصوص موسیقی ایرانی است که در کتاب مهم او گامها و دستگاههای موسیقی ایرانی مشهود است. این کتاب، حاصل بیش از دو سال پژوهش در آزمایشگاه دانشکدة فیزیک دانشگاه تهران است که در دورة تحصیل برکشلی در «دارالمعلمین عالی» زیرنظر دکتر محمود حسابی * انجام شد. منظور از این آزمایشها، حلّاختلاف علینقی وزیری و مهدیقلی هدایت بر سر تعیین فواصل در موسیقی ایرانی بود که بهعقیدة مهدیقلی هدایت، برپایة ثلث پرده ـ مطابق نظریات فارابی و صفیالدین اُرمَوی ـ بنا شده است، در حالی که علینقی وزیری طبق گام موسیقی اروپایی (گام باخ یا گام معتدل ) که دوازده نیم پرده است، فواصل موسیقی ایرانی را 24 ربع پردة مساوی میدانست که ابداع خود وی بود. پژوهشهای برکشلی نادرستی نظریة وزیری را ثابت کرد («استاد دکتر محمود حسابی...»، ص 11). شرح دقیقتر نتایج پژوهشهای او بهانضمام الحاق اصولی مقدماتی از جمالشناسی موسیقی سنتی قدیم (ردیف) دو سال پس از مرگش انتشار یافت (کیانی، ص 38ـ42، 151ـ190به اعتقاد برکشلی، ایران بویژه در دورة اسلامی خاستگاه اصلی موسیقی شرق بوده و گامِ موسیقی شرقی برپایة پردهبندی تنبور خراسان است که فارابی آن را مفصلاً تشریح (برکشلی، 1357 ش، ص60ـ75) و صفیالدین ارموی تثبیت کرده است (همو، 1366 ش، ص 47). برکشلی همچنین ثابت کرد که فارابی هشتصد سال قبل از یوهان سباستیانباخ، نظریة تعدیلِ مساویِ فواصل گام را پیشنهاد کرده بوده است، و این تأکید بر تقدّم، بهمعنای تأکید بر تجویز این نظریه برای موسیقی شرقی است (همو، 1357 ش، ص 154ـ158)؛ چرا که در عینحال، وی از فارابی نقل میکند که توافق صداها و ملایمت ابعاد که براحساس طبیعی استوار است باید پایه و اساس گرفته شود نه عوامل مصنوعی، و این بحث در قضیة کاربرد نسبت معروفِ256243 که اصطلاحاً بقیه نامیده میشود، بهنتیجه رسیده است (همو، 1366 ش، ص 47ـ48). این نظریه در حقیقت مؤیّد نظریة هلمهولتس (فیزیکدان آلمانی) در پژوهشِ فواصل گام طبیعی است و نشان میدهد که ایرانیان از دیرباز بهفواصل گام طبیعی آشنایی کامل داشتهاند و در تبیین مبانی نظری و اجرای عملی، از آن انحراف حاصل نمیکردهاند (کیانی، ص 187). حاکمیت این موضوع در موسیقی سنتی ایران که وابسته بهبخش فرهنگ رسمی ـ غیربومیِ برخاسته از تمدن ـ شهرهای بزرگ ایران است، تا حدود هفتاد سال پیش برقرار بود؛ تا اینکه ورود و حاکمیت نظریههای جدید، که برخاسته و تقلیدی از اصول نظری ـ علمیِ موسیقی اروپایی بود، مسائل جدیدی پیش آورد. با اینحال، هنوز در بیشتر نقاطی که موسیقی مقامی ایران بهصورت دست نخورده اجرا میشود، بخصوص منطقة خراسان، این اصول قابل حس و سنجش است.برکشلی به زبان و مظاهر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی علاقة خاصّی داشت و تحت تأثیر استادش، محمود حسابی، به واژهیابی و واژهسازیهای علمی با بهرهگیری از مشتقاتِ ابداعی زبان فارسی ـ به شیوة فرهنگستان ـ توجه میکرد. پیشنهاد نامگذاری گام تعدیل مساوی نیمپردهها بهنام فارابی، انتخاب نامهای «فار» و «فاراب» برای واحد سنجش لگاریتمی موسیقی (معرف نسبتی برابر 00209ر0 لگاریتم که پیشنهاد فارابی بوده است؛ برکشلی، 1357 ش، ص 195ـ196) که در 25 اسفند 1353 بهتصویب انجمن فیزیک ایران رسید، نمونههایی از این امر است (همو، 1366 ش، ص 48؛ همو، 1357 ش، ص 196(سرانجام برکشلی در صبحگاه 29 دی 1366 درگذشت و در قبرستان امامزاده عبداللّه رِی بهخاک سپرده شد.منابع: «استاد دکتر محمود حسابی : رهگشای فیزیک نوین در ایران»، کیهان فرهنگی ، سال 4، ش 7 (مهر 1366)؛ مهدی برکشلی، اندیشههای علمی فارابی دربارة موسیقی ، تهران 1357 ش؛ همو، «فرهنگ و تمدن : حقایق متمایز»، کیهان فرهنگی ، سال 5، ش 10، (دی 1367)؛ همو، گامها و دستگاههای موسیقی ایرانی ، تهران 1355 ش؛ همو، «موسیقی»، در ایرانشهر ، تهران 1342ـ1343 ش؛ همو، «نفوذ علوم و هنرهای اسلامی بر فرهنگ غرب»، کیهان فرهنگی ، سال 4، ش 12 (اسفند 1366)؛ مجید کیانی، هفت دستگاه موسیقی ایران ، تهران 1368 ش؛ لارنس کینزلر، آر. فرای آستین، مبانی آکوستیک ، ترجمة ضیاءالدین اسمعیلبیگی و مهدی برکشلی، تهران 1364 ش؛ «ناشناختهتر از آنچه بود : مرحوم دکتر مهدی برکشلی»، کیهان فرهنگی ، سال 4، ش 11 (بهمن 1366)؛ حبیباله نصیریفر، مردان موسیقی سنتی و نوین ایران ، تهران 1369ـ1371 ش؛ نغمههای زیبا : دومین نشریة انجمن موسیقی ملی ، تهران 1323 ش.