بَرقی، ابوجعفر احمدبن محمدبن خالد، محدّث، مورّخ و مؤلف، امامی قرن سوم. او نامدارترین دانشمند خاندان برقی است. جدّ این خاندان در کوفه بوده و سپس به قم مهاجرت کرده است. تاریخ دقیق ولادت احمد برقی معلوم نیست ولی با توجّه به ندرت یا قلّتِ روایاتِ بیواسطة او از ابنابیعُمَیر (متوفی 217) و بزنطی (متوفی 221) و کثرتِ روایاتش از ابنفضّال و ابنمحبوب (هر دو متوفی 224) میتوان ولادت وی را پس از 200 دانست. ظاهراً روایات او از حَمّادبنعیسی و صَفوانبن یحیی، که در برخی احادیث بدون واسطهاند، با واسطهای مانند پدرش بوده است (برای احادیث رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 42، ج 6، ص 531؛ برقی، 1331 ش، ص 608؛ و برای اسناد برقی در کتب اربعه رجوع کنید به خوئی، ج 2، ص 390ـ415، 591 ـ 593، 628ـ 649، ج 16، ص 354ـ369).علمای رجال، برقی را از اصحاب امام جواد و امام هادی علیهماالسّلام دانستهاند (طوسی، رجال ، ص 398، 410؛ برقی، 1342 ش، ص 57، 59)، ولی روایت او از این دو امام در اسناد موجود به چشم نمیخورد، تنها در روایتی آمده است که وی به عسکر (= سامرّا) سفر کرده و در آنجا پیکی از جانب «رجل» نزدش آمده است. قرائن نشان میدهد که مراد از «رجل» امام هادی علیهالسّلام است (کشّی، ش 1053 ، طوسی، الغیبة ، ص 258(.برقی نزد دانشمندان بسیاری درس آموخت و از آنان روایت کرد. جز دانشمندان پیشین، وی از راویان کوفی چون اسماعیلبن مِهران، حسنبن علی وَشّاء، عبدالرحمانبن حَمّاد، عثمانبن عیسی، علیبن اَسباط، عَمروبن عثمان و محمدبن عبدالحمید عَطّار بسیار روایت کرده که نشان میدهد عمدة تحصیلات وی در کوفه بوده است. روایت فراوان برقی از محدّثان بغدادی، مانند داودبنقاسم بغدادی و محمدبن عیسی عُبَیدی و یعقوببن یزید، میرساند که وی ـ احتمالاً همزمان با سفر سامرّا ـ به بغداد نیز سفر کرده است. بعلاوه، در مشایخ او افرادی از اماکن مختلف مانند قم، ری، همدان، اصفهان، کاشان، قزوین، واسط، نهاوند، رامِشک، بصره، دیلم، جرجان، جبل، جاموران و حرّان به چشم میخورد که معلوم نیست برقی در چه شهری با آنها دیدار کرده است. او از نزدیک به دویست نفر نقل حدیث، و کتابهای بیش از صد نفر را روایت کرده که برخی چون حسینبن سعید خود دهها کتاب داشتهاند (برای فهرست مشایخ برقی رجوع کنید به خوئی، ج 2، ص 31ـ32، 226ـ227، 266ـ267).علمای رجال، برقی را به وثاقت و اعتماد ستودهاند (نجاشی، ش 182؛ طوسی، الفهرست ، ص 44، ص 200؛ علاّ مة حلّی، ص 14؛ قهپائی، ج 1، ص 138). با اینهمه، در میان مشایخ معروفِ او راویان تضعیف شدهای چون احمدبن محمد سیّاری، بکربن صالح، حسینبنعلیبنابی عثمان، محمدبن حسنبن شَمّون و محمدبنعلی کوفی ابوسمینه دیده میشوند. روایت وی از ضعفا و اعتمادش بر احادیث مرسل موجب شد که علمای معاصرش در قم بر وی خرده گیرند. احمدبن محمدبن عیسی، رئیس قمیان، به علت نامعلومی وی را از قم تبعید کرد، ولی پس از مدتی او را به قم بازگرداند و از وی پوزش خواست و حتی در تشییع جنازة برقی پابرهنه و بدون عمامه حاضر شد تا رفتار پیشین را جبران کند (علاّ مة حلی، همانجا؛ ابنداود حلّی، ص 229). به هر حال، در وثاقت و مقام علمی برقی نمیتوان تردید کرد. وی علاوه بر حدیث، در تاریخ و جغرافیا و ادب و شعر خبره بوده است. مسعودی در مقدّمة مروج الذهب (ج 1، ص 13) او را از مؤلّفان کتب تاریخی دانسته و مؤلّف تاریخ قم نکات جغرافیایی مربوط بهشهر قم و وجه تسمیة آن را از او نقل کرده است (قمی، ص 20ـ22، 25ـ26).برقی کتابهای بسیاری نگاشت که مهمترین آنها، محاسن ، مرجع دانشمندان بوده است (ابنبابویه، 1401، ج 1، ص 5). فهرستِ عناوین مباحث محاسن با تفاوتهایی، در رجال نجاشی (همانجا) و الفهرست شیخ طوسی (ص 44ـ45) و به نقل از آنها در معالم العلماء (ص 11ـ12) و معجم الادباء (ج 4، ص 133ـ135) آمده است. از اجزای محاسن تنها یازده باب (=کتاب) باقی مانده که رسالههایی است مشتمل بر احادیثی با مضامین کلامی، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و مطالب دیگر. با توجّه به فقدان بیشتر اجزای کتاب، نمیتوان دقیقاً از محتوای آن آگاه شد، ولی با توجه به نام و محتوای اجزای باقیماندة محاسن و گرایش غالبِ آن روزگار قم، میتوان گفت که بیشتر آنها کتب حدیثی در موضوعاتِ گوناگون بوده است. وجود عناوین رجالشناسی چون «طبقات الرجال» و عناوین تاریخی مانند «اخبار الامم»، «تاریخ»، «انساب» و «مغازی النّبی» در این مجموعه و تنوّع موجود در اسامیِ دیگر بابهای آن از جمله: «الشّعر و الشّعرا»، «النّحو»، «النّجوم»، «البُلدان و المساحه»، «الازاهیر» (شکوفهها)، «افانین» (هنرها)، «الحِیَل»، «الطِیَره» و جز اینها، شکل دایرةالمعارف گونة آن را نمایان میسازد.تعداد کتابهای محاسن را شیخ طوسی ( الفهرست ، همانجا) 98 و نجاشی (همانجا) نود ذکر کردهاند که، با حذف عناوین مشترک، بر روی هم حدود 120 کتاب است. ابنندیم (ص 276ـ277) تعداد آن را هفتاد و چند کتاب، و به نقلی هشتاد کتاب، ذکر کرده و سپس نام 42 کتاب را که نزد ابنهَمام بوده آورده است. مشابهتِ ترتیب این نامها با ترتیب موجود در رجال نجاشی ممکن است از ترتیب اصلی این مجموعه ناشی شده باشد. البته نام این آثار در کتاب ابنندیم به اشتباه در ذیل ترجمة محمدبن خالد برقی * آمده است.با وجود تصریح شیخ طوسی و نجاشی بهاینکه تألیفات برقی منحصر به محاسن نبوده است، نمیتوان آثار برقی را، جز کتابهای محاسن ، بهیقین شناسایی کرد. بعلاوه، بدرستی معلوم نیست که آیا هیچیک از کتابهای نام برده شده در فهرستِ محاسن کتاب مستقلی نیز بوده است یا خیر.جز اجزائی از محاسن ، کتابی به نام رجال برقی نیز در دست است که برخی آن را به محمدبن خالد و بیشتر به احمدبن محمدبن خالد نسبت دادهاند و به نام او نیز چاپ شده است. هر چند در اجزای محاسن نامهایی چون «الرّجال»، «الطّبقات» و «طبقات الرّجال» دیده میشود، قرائنی چند نشان میدهد که این کتاب بعدها تألیف شده و نوشتة علیبن احمدبن عبدالله از نوادگان برقی یا، به احتمال بیشتر، نوشتة پدر وی احمدبن عبدالله، نوة برقی، است که به سبب تشابه اسمی وی با نام جدش به برقی نسبت داده شده است ( رجوع کنید به تستری، ج 1، ص 45؛ شبیری، ج 2، ص 158ـ159؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله). اگر تعبیر ابنندیم (ص 276) دربارة رجال برقی (فیه ذکرُمَنْ رَوی' عن امیرالمؤمنین علیهالسّلام) درست باشد، ممکن است این باب از رجال موجود از برقی باشد و نوة او آن را تکمیل کرده باشد، همچنانکه علاّ مة حلّی (ص 191ـ195) فقط در باب اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام از رجال برقی نقل میکند.احمد برقی در آثار حدیثی جایگاه ویژهای دارد. در کتاب کافی و سایر کتب اربعه و کتب صدوق و دیگر محدثان احادیث او بسیار است. کلینی به توسط «عدّة من اصحابنا» از وی روایت میکند که عبارتاند از: علیبن ابراهیم؛ علیبن محمدبن عبداللّه، نوة دختری او؛ احمدبن عبداللّه، نوة پسری او؛ و علیبن حسن (علاّ مة حلّی، ص 272؛ تستری، ج 1، ص 591). از دیگر شاگردان وی عبداللّهبن جعفر حِمَیری، سعدبن عبداللّه، محمدبن یحیی عطّار، محمدبن حسن صفّار، علیبن حسین سعدآبادی را میتوان نام برد (برای اطلاعات بیشتر دربارة شاگردان او رجوع کنید به خوئی، ج 2، ص 32، 227، 267). شیخ طوسی در الفهرست حدود هشتاد شرح حال مؤلفان شیعه از برقی را به واسطة محمدبن جعفربن بُطّه نقل کرده است. نجاشی (ش 242، 683، 947)، برخی از شاگردان وی را در زمینههای غیر دینی نام برده و مینویسد که اسماعیلبن عبدالله نزد او رسوم کتابت آموخته است. ابنغضائری وفات برقی را در 274 و علیبن محمد ماجیلویه نواده و شاگردش وفات او را در 280 ذکر کرده که درستتر است (همان، ش 182).جز پدر و برادران و برادرزادة برقی که از راویان حدیث بودهاند ( رجوع کنید به برقی * ، محمدبن خالد)، یکی دیگر از دانشمندان این خاندان احمدبن عبداللهبن احمدبنابیعبدالله برقی، نوة پسری برقی است که فرزندش علی (استادِ صدوق) و کلینی از او روایت میکنند. حسنبن حمزة علوی طبری نیز از او روایت کرده است (خوئی، ج 2، ص 135؛ ابنبابویه، 1363 ش، ص 655؛ مفید، ص 33، 317 ؛ نجاشی، ش 898). شیخ طوسی ( الفهرست ، ص 46) وی را به اشتباه نوة دختریِ برقی معرّفی کرده است (تستری، همانجا). غضائری (ص 189) به نقل از حسنبنحمزة علوی، مطلبی رجالی از برقی نقل کرده که آشناییِ وی را با علم رجال میرساند. یاقوت ( معجمالادباء ، ج 3، ص 102ـ103) ذیل عنوان احمدبن عبدالله، بهنقل از « تاریخ اصفهان » حمزة اصفهانی، وی را از رستاق برقرود و از راویان لغت و شعر در قم شمرده و از توطّن برادرزادة وی ابوعبدالله برقی در اصفهان سخن گفته است؛ ولی در معجم البلدان (ج 1، ص 575) ابوعبدالله برقی را خواهرزادة احمدبن عبدالله برقی دانسته است. معلوم نیست که این دو نفر کیستند، تنها میتوان گفت که از خویشاوندان احمد برقی بودهاند؛ هرچند محتمل است که احمدبن عبدالله تصحیف احمدبن ابیعبدالله بوده و مراد همان برقی معروف باشد. یکی دیگر از علمای خاندان برقی علیبن احمدبن عبداللهبن احمدبن ابیعبدالله برقی است. وی استادِ صدوق بوده و به واسطة پدرش و علیبن محمد ماجیلویه از احمدبن ابیعبدالله برقی نقل حدیث میکند (برای نمونه رجوع کنید به ابنبابویه، 1357 ش، ص 99، 103؛ همو، 1317، ص 152، 240).منابع: ابنبابویه، التوحید ، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ] تاریخ مقدمه 1357 ش [ ؛ همو، عیون اخبارالرضا ، چاپ عبدالغفار نجمالدوله، تهران 1317؛ همو، کمالالدین ، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1363 ش؛ همو، من لایحضره الفقیه ، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت 1401/1981؛ ابنداود حلّی، کتابالرجال ، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف 1392/1972، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ ابنشهرآشوب، معالم العلماء ، نجف 1380/1961؛ ابنندیم، کتاب الفهرست ، چاپ رضا تجدد، تهران 1350 ش؛ احمدبن محمد برقی، رجال ، چاپ محدث ارموی، تهران 1342 ش؛ همو، کتاب المحاسن ، چاپ محدث ارموی، قم ] تاریخ مقدمه 1331 ش [ ؛ محمدتقی تستری، قاموس الرجال ، ج1، قم 1410؛ ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث ، بیروت 1403/1983، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ محمدجواد شبیری، «ارتباط رجال شیخ و رجال برقی»، در مجموعة آثار سومین کنگرة جهانی حضرت رضا علیهالسلام ، مشهد 1370 ش؛ محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی ، نجف 1380؛ همو، الفهرست ، چاپ محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف 1380؛ همو، کتاب الغیبة ، تهران ] تاریخ مقدمه 1398 [ ؛ حسنبن یوسف علاّمه حِلّی، رجالالعلاّ مةالحِلّی ، نجف 1381/1961، چاپ افست قم 1402؛ حسینبن عبیدالله غضائری، تکمله رساله ابوغالب زُراری ، قم 1411؛ حسنبن محمد قمی، کتاب تاریخ قم ، ترجمة حسنبن علی قمی، چاپ جلالالدین طهرانی، تهران 1361 ش؛ عنایةالله قهپائی، مجمعالرجال ، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان 1384ـ1387، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال ] تلخیص [ محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش؛ محمدبن یعقوب کلینی، الکافی ، چاپ علیاکبر غفاری، بیروت 1401؛ علیبن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادالجوهر، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، مصر 1384ـ 1385/1964ـ 1965؛ محمدبن محمد مفید، کتاب الامالی ، چاپ حسین استادولی و علیاکبر غفاری، قم 1403؛ احمدبنعلی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر برجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407؛ یاقوت حموی، معجم الادباء ، بیروت ] بیتا. [ ؛ همو، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.