بَرْقوقیّه ، مدرسه و خانقاهی در قاهره، متعلق به قرن هشتم، امروزه معروف به جامع سلطان برقوق و المدرسة الظاهریة. ملکظاهر سیفالدین برقوق * (حک : 784ـ801)، از ممالیک برجی مصر، این بنا را در نخستین دورة سلطنت خود (784ـ791) در شارع بینالقصرین ساخت، و نام او و تاریخ بنا (788) در کتیبهای حک شده است (ابنتَغریبردی، ج 11، ص 240). شهرت آن به برقوقیّه، ظاهریّه و ظاهریّة برقوق به لحاظ انتساب به ظاهر برقوق است، و این غیر از مدارس ظاهریّهای است که حدود یک قرن پیش از آن تاریخ ملکظاهر بیبرس * در شهرهای دمشق و قاهره تأسیس کرد (غُنَیْمة، ص 139ـ140). مقریزی مدرسة برقوقیّه را از خانقاهها و جوامع به شمار آورده (ج 2، ص 245، 418) و اکنون محل اقامة نماز و مراسم مذهبی است (غنیمة، ص 145(.روز افتتاح، ملکظاهر در مدرسه حضور یافت و در ضیافت باشکوهی برای صوفیان آنجا راتبه مقرر کرد. برای تنظیم امور دستورهایی صادر کرد و برای تدریس مذاهب چهارگانه اهل سنت و درس تفسیر و حدیث و قراآت استادانی منصوب کرد (ابنتغری بردی، ج 12، ص 113؛ قَلْقَشَندی، ج 4، ص 364؛ سَخاوی، ج 3، ص 12؛ ابنعماد، ج 6، ص 299). مدرّسان برقوقیّه بیشتر دانشمندان ایرانی بودند که پس از هجوم و کشتار مغول، به شام و مصر رفتند و در آنجا به مناصب اِفتا و قضا و تدریس رسیدند.بنای بزرگ برقوقیّه به کاشیهای نفیس و سنگهای مرمر مزیّن است و از آثار باشکوه به جای مانده از عصر ممالیک در قاهره بهشمار میرود. ایوان قِبلی، بزرگترین ایوان مدرسه، به حنفیان اختصاص داشت و حجرههای مدرسان و طلاب، بیشتر بالای دو ایوان بحری و قِبلی بود (غنیمة، ص 145؛ ابنتغریبردی، ج 12، ص 113، ج 14، ص 43(.از استادان مشهور برقوقیّه : علاءالدینبن احمد سیرامی عجمی حنفی که نخست در شهرهای خوارزم و هرات و تبریز تدریس میکرد و سپس به بلاد شام رفت، و ملکظاهر او را به مصر فراخواند و ریاست صوفیه و تدریس مذهب حنفی در برقوقیّه را به وی سپرد. اعتقاد سلطان در حق او چندان بود که برایش سجاده میگسترد و وصیّت کرد که پس از مرگ، او را پایین قبر علاءالدین به خاک بسپارند و بر مزارش مدرسهای بسازند؛ و چنین کردند. پس از مرگ علاءالدین، سیفالدین سیرامی مرتبة تدریس یافت؛ او پدر شیخنظامالدین یحیی و جد شیخ عضدالدین عبدالرحمان، رئیس صوفیة برقوقیّه، بود (ابنتغری بردی، ج 11، ص 316ـ317، ج 12، ص 104؛ سیوطی، ج 2، ص 271؛ ابنعماد، ج 6، ص 299، 313). شهابالدین احمدبن ابییزید، معروف به مولانازاده سیرامی عجمی حنفی پدر مُحبالدینمولانازاده و نخستین مدرس حدیث در برقوقیّه (سیوطی، ج 1، ص 547؛ ابنتغری بَردی، ج 11، ص 383)؛ اوحدالدین رومی مدرس شافعیّه؛ شمسالدین مَکین مالکی مدرس مالکیّه؛ شیخ احمدزاده عجمی مدرس حدیث؛ صلاحالدین احمدبن اَعمی مدرس حنابله که از آغازِ گشایش مدرسه تصدی تدریس یافتند (ابنتغریبردی، ج 11، ص 283، ج 12، ص 138؛ سیوطی، ج 2، ص 271؛ ابنعماد، ج 6، ص 299)؛ جلالالدین ابوالفتح نصرالله تُسْتَری بغدادی از مشایخ مستنصریّة بغداد و پسرش مُحبالدینبن نصراللّه و قاضی جمالالدین ابوالمحاسن پسر محبالدین از مدرسان فقه و حدیث (ابنعماد، ج 7، ص 99، 349؛معروف، ج 1، ص 247ـ249)؛ سراجالدین عبداللطیف فُوَّی شافعی مدرس شافعی (ابنعماد، ج 7، ص 17)؛ فخرالدین ضریر بِرماوی شافعی، امام جامعالازهر و مدرس قراآت بَرقوقیّه (سیوطی، ج 2، ص 271؛ ابنتغریبردی، ج 14، ص 122؛ ابنعماد، ج 7، ص 121)؛ سیفالدین سیرامی حنفی که پس از کشتار مردم تبریز و به آتش کشیده شدن آن شهر به فرمان تیمور لنگ راهی حلب شد. ملکظاهر او را به قاهره خواند و ریاست صوفیة مدرسه را پس از علاءالدین سیرامی به وی سپرد، و پس از او پسرش نظامالدین یحیی عهدهدار این منصب شد (ابنتغری بردی، ج 11، ص 317). جلالالدین تَفتازانی شافعی و علمالدین بِلْقینی، استاد جلالالدین سیوطی؛ و سراجالدین بلقینی، مدرس تفسیر (سیوطی، ج 1، ص 444، ج 2، ص 271؛ سخاوی، ج 3، ص 312؛ ابنعماد، ج 7، ص 303، 307).منابع: ابنتغری بردی، النجومالزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة ، قاهره 1348ـ ؛ ابنعماد، شذراتالذهب فی اخبار من ذهب ، بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدبن عبدالرحمن سخاوی، الضوءاللاّمع لاِهل القرن التاسع ، قاهره 1354؛ عبدالرحمنبن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی اخبار مصر والقاهره ، قاهره 1299؛ محمد عبدالرحیم غنیمة، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی ، ترجمة نوراللّه کسائی، تهران 1372 ش؛ احمدبن علی قلقشندی، صبحالاعشی ، قاهره 1331؛ ناجی معروف،تاریخ علماءالمستنصریه ، بغداد 1384/1965؛ احمدبن علی مقریزی، کتاب الخطط المقریزیه ، لبنان ] 1959 [ .