بَرصیصا ، نام چهرهای شبه تاریخی، و زاهدی که، بنا به یکی از تفاسیر متأخّر، به اخبار آنتوان قدّیس مرتبط است. از دیدگاه داستانهای عامیانه، اخبارِ برصیصا باید چندین صورت به خود گرفته باشد؛ زیرا در دورهای متأخّر، ابنبَطوطه (ج 1، ص 38) بین طرابلس و اسکندریّه به قصرِ برصیصای عابد برخورده است، و این نامی است که دورة حیات آنتوان قدّیس و انزوای طولانی او را در قلعهای کهن (صِیصَت) به خاطر میآورد. اشتقاقِ آرامی نام برصیصا یادآور بالاترین مقام کلیسایی است؛ خواه صیصا به معنی سینهبند مرصّع کشیشِ اعظم تلقی شود، خواه کاکُلهای کلاه او.در اخبارِ اسلامی که از قرن چهارم گسترش بسیار یافته، برصیصا زاهدی است که پس از روزگارِ درازی زهد و ریاضت، تسلیم اغواگریهای مکرّرِ شیطان میشود و با وسوسة او وجودِ خدا را انکار میکند و پس از آن در نومیدیِ جاودانی رها میشود.این اشارات، از تفسیر آیة 16 سورة حشر است که در آن از منافقان فریبندة مرجوع کنید به منان سخن رفته است: کَمَثَلِالشَّیْط'انِ اِذْق'الَ لِلاْ ِنسانِ اَکُفُرْ فَلَمّ'ا کَفَرَ قالَ اِنّی بَریٌ منک انی اَخ'افُ اللهَ رَبَّالعالمین : «مانند شیطان که به انسان گفت کافر شو وچون او کافر شد، گفت من از تو بیزارم؛ من از پروردگارِجهانیان در هراسم.» در این آیه، از کلمة «انسان» دو تفسیر مختلف وجود دارد که طبری (ج 12، جزء 28، ص 32 و بعد) هر دو را عرضه کرده است: آیا مراد از آن شخص معینی استیا نوعِ انسان ؟چهار روایت نخست که طبری در تفسیر «انسان» به شخص معین نقل کرده، به مردی گوشه نشین اشاره دارند که یا راهب مسیحی است (ج 12، جزء 28، ص 33) یا مردی ناسک (رجلٌ من بنی اسرائیل، عابدٌ) یا کشیش نصرانی (قَسٌّ) قصّة این مردِپرهیزکار همه جا کم و بیش یکسان است؛ سه برادر،خواهر بیمار خود را به او میسپارند و به سفر میروند. راهب تسلیم وسوسههایِ شیطان میشود و دختر را میفریبد، سپس برای رهایی از رسوایی او را میکشد. برادران پس از بازگشت، نخست میپذیرند که خواهرشان به مرگ طبیعی مرده است،ولی شیطان در ررجوع کنید به یا جنایتِ راهب را بر آنان آشکار میسازد. راهب وحشت زده میشود. شیطان نزد او میآید و پیشنهاد میکند که او را نجات دهد و او نیز شیطان را سجده، وخدا را انکار کند. اما زمانی که مردِ شوریده بخت تسلیماین آخرین درجه از گناه میشود، شیطان او را ریشخند میکند (حشر: 16). پس از طبری، نامِ برصیصا در روایات ظاهر شدو آن را برای قهرمان این قصّه به کار بردند. مکدونالد، درد. اسلام ، چاپ اول (ذیل «برصیصا»)، این مآخذ را برشمرده است. ظاهراً نخستین مُرجوع کنید به لّفی که نامِ برصیصا را ذکر کردهابولیث سمرقندی (متوفی 375 یا 383) در تنبیهالغافلین (ص 226ـ 227) است، و ابومحمّد حسینبن فَرّاء بَغَوی (متوفی 516) از او پیروی کرده است.گولدزیهر و لندبرگ، در ) قصّة برصیصای راهب ( ، تاریخ شرح و بسط یافتن این قصّه را بتفصیل آورده و اشاره کردهاند که چگونه قزوینی (ج 1، ص 368)، ابْشیهی (ج 2، ص 284ـ285) و سیوطی (ج 6، ص 200) به قصّه پرداختهاند، و نیز میافزایند که ) چهل وزیر ( ، چاپ استانبول، 1303 (ص 120ـ126) شرح مبسوطی از این قصّه دارد که بمراتب مفصّلتر از آن است که پتی دولاکروا و گیب در ترجمة خود آوردهاند. این شرح و تفصیل یا از طریق اسپانیا یا از راه ترجمة ) چهل وزیر ( ، باید منشأ داستان بدفرجام لوئیسِ راهب به نام ) آمبروسیو یا راهب ( باشد که در آن جزئیات بتفصیل آمده و با ذوق روز سازگار شده است.منابع: علاوه بر قرآن؛ ] احمدبن محمد ابْشیهی، المستطرف فی کلّ فنّ مستظرف ، چاپ مفید محمد قمیحة، بیروت 1406/1986، چاپ افست قم 1368 ش؛ ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة ، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت 1407/1987؛ نصربن محمد سمرقندی، تنبیهالغافلین ، بیروت 1406/1986؛ عبدالرحمنبن ابیبکر سیوطی، الدُّرالمنثور فیالتفسیر بالمأثور ، قم 1404؛ محمدبن جریر طبری، جامعالبیان فی تفسیرالقرآن ، بیروت 1400ـ1403/ 1980ـ1983 [ ؛ زکریابنمحمد قزوینی، کتاب عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات ، چاپ فردیناند ووستنفلد، ویسبادن 1967؛A. Abel, Bars ¦ sa ¦ , le Moine qui dإfia le Diable , Bruxelles 1959 ; V. Chauvin, Bibliographie des ouvrages arabes et relatifs aux Arabes , Lille 1892, VIII, 128ff.; EI 1 , s.v. "Bars ¦ ¤ s ¤ a ¦ " (by Duncan B.Macdonald); Handwخrterbuch des Islam, s.v. "Bars ¦ ¤ s ¤ a ", (by Duncan B.Macdonald); IA, s.v. "Bers SA "; (by Duncan B. Macdonald).تکمله. ماجرای برصیصا در روایات شیعه نیامده و مفسران شیعه، از شیخ طوسی (متوفی 460) به بعد، همه آن را از منابع اهل سنت نقل کردهاند (طوسی، ج 9، ص 570؛ طبرسی، ج 9، ص 397؛ ابوالفتوح رازی، ج 11، ص 107؛ کاشانی، ج 9، ص 237؛ جرجانی، ج 10، ص 37).در برخی منابع، حدیثی از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهو سلّم، به نقل از عبیدبن رفاعه دارمی، در این باره نقلشده است (قرطبی، ج 9، جزء 18، ص 37؛ سیوطی، ج 6، ص 200)، لیکن در صحابی بودن او اختلاف است؛ مثلاً مسلمبن حجاج نیشابوری (متوفی 261) او را از طبقةاول تابعین ـ نه صحابه ـ قلمداد کرده است (ابنحجر عسقلانی، ج 7، ص 65، ش 133). بنابراین، به ظنّ قوی، روایت اومرسل است.روایاتی نیز که از ابنمسعود (متوفی 33)، ابنعباس(متوفی 68)، طاوس (متوفی 106)، نقل شده، از نظر علمای اهل سنت، ضعیف است ( دائرةالمعارف الاسلامیة ،ذیل «برصیصا»، تعلیقة احمد محمد شاکر)؛ خصوصاً کهبَغَوی (متوفی 516) در روایت خود، به نقل از ثعالبی میگوید که شیطانِ مأمور فریب برصیصا ابیض نام داشت، و این همان شیطان مأمور فریفتن پیامبران است و هم او بود که تصمیم داشت پیامبر اکرم صلّیاللّه علیهوآلهوسلّم را فریب دهد و به صورت جبرئیل درآمد تا وسوسههای خود را به صورت وحی به آن حضرت القا کند، ولی خود جبرئیل پیش آمد و او رادور کرد (ج 4، ص 322). قرطبی (متوفی 671؛ همانجا)، ابوالفتوح رازی (همانجا)، کاشانی (همانجا) و جرجانی (همانجا) نیز در نقل این حکایت از بغوی پیروی کردهاند. این روایت گذشته از اینکه با عصمت * پیامبران مخالف است با ایمن بودن وحی از دستبرد شیاطین نیز، که قرآن بر آن تصریح کرده (جن: 27ـ28)، منافات دارد.منابع: علاوه بر قرآن؛ ابنحجر عسقلانی، تهذیبالتهذیب ، ج 7، حیدرآباد دکن 1325؛ حسینبن علی ابوالفتوح رازی، تفسیر روحالجِنان و روحالجَنان ، چاپ ابوالحسن شعرانی و علیاکبر غفاری، تهران 1382ـ 1387؛ حسینبن مسعود بغوی، تفسیرالبغوی ، بیروت 1407؛ حسینبن حسن جرجانی، تفسیر گازر ، چاپ جلالالدین محدث اُرموی، تهران 1337ـ1341 ش؛ دائرةالمعارفالاسلامیة ، قاهره ] تاریخ مقدمه 1969 [ ؛ عبدالرحمنبن ابیبکر سیوطی، الدُّرالمنثور فیالتفسیر بالمأثور ، قم 1404؛ فضلبن حسن طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن ، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی طباطبائی، بیروت 1408/1988؛ محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن ، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکامالقرآن ، ج 9، بیروت 1966، چاپ افست تهران 1364 ش؛ فتحاللهبن شکرالله کاشانی، منهجالصادقین ، چاپ علیاکبر غفاری، تهران تاریخ مقدمه 1385 .