برزش آبادی سید شهاب الدین عبدالله بن عبدالحی مشهدی

معرف

عارف‌ قرن‌ هشتم‌ و نهم‌ هجری‌ (برزش‌آباد دهی‌ است‌ از دهستان‌ تَبادَکان‌ مشهد؛ رزم‌آرا، ج‌ 9، ص‌ 53)
متن
بُرزِش‌آبادی‌ ، سیّد شهاب‌الدین‌ عبدالله‌بن‌ عبدالحیّ مشهدی‌، عارف‌ قرن‌ هشتم‌ و نهم‌ هجری‌ (برزش‌آباد دهی‌ است‌ از دهستان‌ تَبادَکان‌ مشهد؛ رزم‌آرا، ج‌ 9، ص‌ 53).برزش‌آبادی‌ از اقطاب‌ ذهبی‌ و مرید و خلیفة‌ خواجه‌ اسحاق‌ خَتْلانی‌، عارف‌ قرن‌ هشتم‌ هجری‌، بود و بدین‌سبب‌ به‌ «اسحاقی‌»، «ختلانی‌» و «مجذوب‌» نیز شهرت‌ یافته‌ است‌؛ همچنین‌ از مقطع‌ یکی‌ از غزلهایش‌ معلوم‌ می‌شود که‌ از سادات‌ حسینی‌ نیز بوده‌ است‌ (برزش‌آبادی‌، ص‌ 52). عبدالله‌ ختلانی‌، عارف‌ قرن‌ نهم‌ و مرجوع کنید به لف‌ شرح‌ لمعات‌ عراقی‌ و جز آن‌ به‌احتمال‌ زیاد همین‌ برزش‌آبادی‌ است‌؛ و آثار به‌دست‌ آمده‌ بر این‌ امر گواهی‌ می‌دهد، اگرچه‌ برخی‌ عبدالله‌ ختلانی‌ و برزش‌آبادی‌ را دو تن‌ دانسته‌اند (آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 9، قسم‌ 3، ص‌ 696، ج‌ 18، ص‌ 138؛ نفیسی‌، ج‌ 1، ص‌ 284، 320).برزش‌آبادی‌ در حلقة‌ مریدانِ خواجه‌ اسحاق‌ ختلانی‌ بود، تا اینکه‌ خواجه‌ اسحاق‌ خرقة‌ پیر خود میرسیدعلی‌ همدانی‌ را بر تن‌ مرید خود سید محمد پوشانید، و او را «نوربخش‌» نامید، و بر مسند پیری‌ و ارشاد نشانید، و مریدان‌ را به‌بیعت‌ او فرمان‌ داد، برزش‌آبادی‌ از این‌ کار سرباز زد و خواجه‌ اسحاق‌ پس‌ از آگاهی‌ از تمرد او، گفت‌ : «ذَهَبَ عبدالله‌» (شوشتری‌، ج‌ 2، ص‌ 143ـ144؛ معصوم‌ علیشاه‌، ج‌ 2، ص‌ 344؛ شیروانی‌، ص‌ 292؛ خاوری‌ ، ص‌ 101ـ 105). مریدان‌ خواجه‌ اسحاق‌ کلام‌ وی‌ را دو گونه‌ تفسیر کردند : برخی‌ گفتند مقصود آن‌ است‌ که‌ وی‌ از زمرة‌ مریدان‌ خارج‌ شد و پیروان‌ عبدالله‌ گفتند مقصود آن‌ است‌ که‌ عبدالله‌ طلا شد. پس‌ از شهادت‌ یا درگذشت‌ خواجه‌ اسحاق‌ ختلانی‌، برزش‌آبادی‌ بر مسند ارشاد ذهبیه‌ نشست‌ (شوشتری‌، ج‌ 2، ص‌ 145؛ خاوری‌، ص‌ .25). برزش‌آبادی‌، شیخ‌ رشیدالدین‌ بیدآبادی‌ (یا بیدآوازی‌) را خلیفة‌ خود کرد و وی‌ پس‌ از درگذشت‌ پیر خود جانشین‌ او شد (خاوری‌، ص‌ 255؛ معصوم‌ علیشاه‌، همانجا).تاریخ‌ دقیق‌ درگذشت‌ برزش‌آبادی‌ روشن‌ نیست‌؛ خاوری‌ گوید : «مرحوم‌ راز در همین‌ تذکره‌ دو تن‌ از مشایخ‌ همنام‌ را با یکدیگر آمیخته‌اند : سیدعبدالله‌ برزش‌آبادی‌ (متوفی‌ حدود 890) با سید عبداللّ'ه‌... بلیانی‌» (خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 251، پانویس‌ 1). همو ضمن‌ گزارش‌ یکی‌ از خلفای‌ برزش‌آبادی‌، می‌گوید :... و خلیفه‌ پس‌ از برزش‌آبادی‌، شیخ‌ رشیدالدین‌ بیدآبادی‌ است‌؛ وی‌ میان‌ سالهای‌ 850 تا 860 که‌ سال‌ ارتحال‌ پیر و مرادش‌ بوده‌، صاحب‌ طومار و مسند گردیده‌ ... (خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 255). همانگونه‌ که‌ آشکار است‌، اختلاف‌ 850 تا 890 چهل‌ سال‌ است‌؛ از سوی‌ دیگر برزش‌آبادی‌ شرح‌ لمعات‌ خود را در 864 انجام‌ داده‌ است‌، و این‌ تاریخ‌ با سال‌ ارتحالی‌ که‌ خاوری‌ برای‌ پیر بیدآبادی‌ یاد می‌کند، سازگاری‌ ندارد. سعید نفیسی‌ درگذشت‌ عبدالله‌ ختلانی‌ را 893 یاد کرده‌ که‌ با 890 سه‌ سال‌ اختلاف‌ دارد، و این‌ هم‌ گواه‌ دیگری‌ است‌ بر اینکه‌ عبدالله‌ ختلانی‌ همان‌ برزش‌آبادی‌ است‌ و بدین‌ترتیب‌ برزش‌آبادی‌ در محدودة‌ 890 تا 893 درگذشته‌ است‌، و لاکن‌ هیچکدام‌ از این‌ تاریخها قطعیت‌ ندارد. در تعلیقات‌ روضات‌الجنان‌ ابن‌کربلائی‌ تبریزی‌ آمده‌ است‌ که‌ قبرش‌ در بیرون‌ دهکدة‌ برزش‌آباد هم‌اکنون‌ معروف‌ و زیارتگاه‌ است‌ (ص‌ 582).آثار شناخته‌ شدة‌ برزش‌آبادی‌: 1) دیوان‌ غزل‌ ، با تخلص‌ عبدالله‌. برخی‌ از غزلهای‌ او در پایان‌ رسالة‌ کمالیه‌ (برزش‌آبادی‌، ص‌ 50 به‌بعد) چاپ‌ شده‌ است‌ (آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 9، قسم‌ 3، ص‌ 696، ج‌ 1، ص‌ 320؛ هدایت‌، ج‌ 2، ص‌ 867؛ منزوی‌، ج‌ 3، ص‌ 1844)؛ 2) شرح‌ لمعات‌ عراقی‌ (سال‌ تألیف‌: 864). این‌ شرح‌ با عبارات‌ قوله‌ تألیف‌ شده‌ است‌ و شارح‌ به‌ اشعار خود استشهاد کرده‌ است‌ (نفیسی‌، ج‌ 1، ص‌ 384؛ صفا، ج‌ 3، بخش‌ 2، ص‌ 1198؛ برای‌ نسخه‌های‌ خطی‌ آن‌ رجوع کنید به منزوی‌، همانجا)؛ 3) کشف‌الحجاب‌ (نفیسی‌، همانجا)؛ 4) کمالیه‌ (سال‌ تألیف‌ : 827)، رساله‌ای‌ است‌ در سه‌ اشاره‌ به‌ فارسی‌، دربارة‌ مبانی‌ تصوف‌ و اصول‌ سیر و سلوک‌. این‌ اثر نخستین‌بار در 1350 به‌ کوشش‌ میرزا احمد تبریزی‌ مشهور به‌ «وحیدالاولیا» در شیراز به‌ چاپ‌ رسیده‌ و سپس‌ در 1346 و 1368 ش‌، به‌ کوشش‌ اصغر منتظرصاحب‌، تجدید چاپ‌ شده‌ است‌. برخی‌ از منابع‌ بغلط‌ سال‌ تألیف‌ کمالیه‌ را 1231 یا زمان‌ معاصر پنداشته‌اند (مشار، ج‌ 4، ص‌ 4138؛ دانش‌پژوه‌ و افشار، دفتر پنجم‌، ص‌ 219).منابع‌: محمدمحسن‌ آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذریعة‌ الی‌ تصانیف‌ الشیعة‌ ، چاپ‌ علی‌نقی‌ منزوی‌ و احمد منزوی‌، بیروت‌ 1403/1983؛ ابن‌کربلائی‌، روضات‌ الجنان‌ و جنات‌ الجنان‌ ، چاپ‌ جعفر سلطان‌ القرائی‌، تهران‌ 1344ـ1349 ش‌؛ عبدالله‌ برزش‌آبادی‌، کمالیه‌ ، چاپ‌ اصغر منتظر صاحب‌، شیراز 1368 ش‌؛ اسدالله‌ خاوری‌، ذهبیه‌: تصوف‌ علمی‌ ـ آثار ادبی‌ ، تهران‌ 1363 ش‌؛ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌ و ایرج‌ افشار، نسخه‌های‌ خطی‌ ، دفتر پنجم‌، تهران‌ 1346 ش‌؛ حسینعلی‌ رزم‌آرا، فرهنگ‌ جغرافیایی‌ ایران‌ (آبادیها) ، ج‌ 9: استان‌ نهم‌ (خراسان‌ )، تهران‌ 1329 ش‌؛ نورالله‌بن‌ شریف‌الدین‌ شوشتری‌، مجالس‌المرجوع کنید به منین‌ ، تهران‌ 1354 ش‌؛ زین‌العابدین‌بن‌ اسکندر شیروانی‌، بستان‌السیاحة‌، یا، سیاحت‌نامه‌ ، تهران‌ 1315؛ ذبیح‌الله‌ صفا، تاریخ‌ ادبیات‌ در ایران‌ ، ج‌ 3، بخش‌ 2، تهران‌ 1363 ش‌؛ خانبابا مشار، فهرست‌ کتابهای‌ چاپی‌ فارسی‌ ، تهران‌ 1350ـ1355 ش‌؛ محمد معصوم‌بن‌ زین‌العابدین‌ معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌ ، چاپ‌ محمد جعفر محجوب‌، تهران‌ ] تاریخ‌ مقدمه‌ 1318 [ ؛ احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌ ، اسلام‌آباد 1362ـ1370 ش‌؛ سعید نفیسی‌، تاریخ‌ نظم‌ و نثر در ایران‌ و در زبان‌ فارسی‌ تا پایان‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌ ، تهران‌ 1363 ش‌؛ رضاقلی‌بن‌ محمد هادی‌ هدایت‌، مجمع‌الفصحا ، چاپ‌ مظاهر مصفا، تهران‌ 1336ـ1340 ش‌.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده