بَردیجی ، ابوبکر احمدبن هارونبن روح بردعی، محدث، فقیه و رجالی قرن سوم و چهارم . در حدود 230 در بردیج، از توابع بَرذعه در ارّان (جمهوری آذریایجان کنونی)، چشم به جهان گشود (کحاله، ج 2، ص 198؛ یاقوت حموی، ج 1، ص 556؛ ذهبی، 1403، ج 14، ص 122) و در رمضان 301 در 71 سالگی در بغداد دیده از جهان فروبست (خطیب بغدادی، ج 5، ص 195؛ بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 1، ص 949). بعضی از حفاظ و محدثان نسبت بردعی به احمدبن هارون را انکار میکنند و او را بردعی بردیجی مینامند (سمعانی، ج 2، ص 149ـ150؛ ابنعدیم، ج 3، ص 194). از سوانح زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. به گفتة معاصران و استادش، ابوسعید اشَجّ، بردیجی به شهرهای دیگر مسافرت میکرد و حدیث مینوشت (ذهبی، 1984، ج 2، ص 124؛ همو، 1413، حوادث و وفیات 301ـ310 ه ، ص 54). مسافرتهای او به اصفهان (ابونعیم، ج 1، ص 113؛ سزگین، ج 1، جزء 1، ص 326) نیز احتمالاً به همین منظور بوده است.ابوبکر بردیجی در زمان خود، از استادان و مشایخ بزرگ کسب معرفت کرد. در نیشابور از محمدبن یحیی ذُهلی استماع حدیث کرد (سمعانی، ج 2، ص 149؛ ذهبی، 1403، همانجا) و نزد مشایخ بزرگی چون نصربن علی جهضمی، یحییبن عبدالله کرابیسی، ابوسعید اشَجّ و هارونبن اسحاق همدانی تلمذ کرد (خطیب بغدادی، ج 5، ص 194ـ 195؛ سمعانی، ج 2، ص 148ـ149؛ ذهبی، 1413، همانجا). ابوعمر مستملی در255 در مسجد محمدبن یحیی ذُهلی از احمدبن هارون بردیجی حدیث شنیده و در بیان مقام بلند او گفته است که در میان ائمة اهلحدیث، جز ابوبکر بردیجی کسی را نمیشناسم (ابنعدیم، ج 3، ص 193). در بیروت از عباسبن ولیدبن مزید، در دمشق از زیدبن محمدبن عبدالصمد و ابازُرعه و در حِمْص از محمدبن عوف و دیگر محدثان و مشایخ بزرگ آن عصر حدیث آموخت (ابنعساکر، ج 6، ص 64؛ ابنعدیم، ج 3، ص 191).از شاگردان مشهور وی جعفربن احمدبن سنان قطان، ابوبکر محمدبن عبدالله شافعی، علیبن محمدبن لرجوع کنید به لرجوع کنید به و ابوالقاسم سلیمانبن احمد طبرانی را میتوان نام برد (سمعانی، ج 2، ص 149؛ ابنعساکر، همانجا). او از محدثان بزرگی است که شاگردان، مشتاقانه در محضرش حاضر میشدند (بردیجی، مقدمة شهابی، ص 9). بردیجی در دوران زندگی خود، همواره مشغول جمعآوری حدیث بود (ذهبی، 1403، همانجا)، به طوری که ابناثیر (ج 1، ص 136) او را از پیشروان علم حدیث و یاقوت حموی (همانجا) وی را، از بزرگان دانش حدیث خواندهاند. همچنین حفاظ و محدثان مشهوری، چون ابوالحسنبن قبیس و ابوبکر خطیب، وی را در زمرة حافظان صدیق آوردهاند (ابنعساکر، ج 6، ص 65ـ67؛ ابنعدیم، ج 3، ص 193ـ194). دارقُطْنی او را از موثّقان علم حدیث و مورد اعتماد علمای عصر خود میدانست (خطیب بغدادی، ج 5، ص195؛ ابنعدیم، ج3، ص192؛ ذهبی، 1403،ج14،ص123). شهرت بردیجی تا آنجاست که مشایخ همعصر حاکم نیشابوری در احادیث خود از وی روایت کردهاند، و سمعانی (همانجا)، به نقل از حاکم نیشابوری، آورده است که شیخ ایشان، ابوعلی حافظ، در مکه در 303، از ابوبکر بردیجی حدیث شنیده است. اما این قول که سفر ابوبکر به حج و وفات او در مکه در 303 بوده، اشتباه ناشی از ضبط تاریخ وفات است؛ زیرا ابوعلی یکبار قبل از 300 و بار دیگر در 303 به مکه سفر کرده است، و بنا به قول بیشتر منابع وفات ابوبکر بردیجی در بغداد در 301 روی داده است (سمعانی، همانجا، و پانویس 5؛ خطیب بغدادی، همانجا).از بردیجی این آثار بر جای مانده است: طبقات الاسماء المفردة من الصحابة و التابعین و اصحاب الحدیث ، در معرفی راویانی که همنام نداشتهاند؛ و معرفة المتصل من الحدیث و المرسل والمقطوع و بیان الطرق الصحیحة ، در علم حدیث (اشبیلی، ج 2، ص 207).منابع: ابناثیر، اللباب فی تهذیب الانساب ، بیروت 1414/1994؛ ابنعدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب ، چاپ فرجوع کنید به اد سزگین، فرانکفورت 1409/1989؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق ، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1417/ 1995ـ1996؛ احمدبن عبدالله ابونعیم، کتاب ذکر اخبار اصفهان ، لیدن 1931ـ1934، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ محمدبن خیر اشبیلی، فهرسة مارواه عن شیوخه من الدواوین المصنفة فی ضروب العلم و انواع المعارف ، چاپ کودرا و ریبرا، ساراگوسا 1894ـ 1895؛ احمدبن هارون بردیجی، طبقات الاسماء المفردة من الصحابة و التابعین و اصحاب الحدیث ، چاپ سکینه شهابی، دمشق 1987؛ احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد ، مدینه ] بیتا. [ ؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ، چاپعمر عبدالسلام تدمری، ج 22: حوادث و وفیات 301ـ310 ه ، بیروت 1413/ 1992؛ همو، سیر اعلام النبلاء ، ج 14، چاپ شعیب ارنرجوع کنید به وط، بیروت 1403/1983؛ همو، العبر فی خبر من غبر ، ج 2، چاپفرجوع کنید به اد سیّد، کویت 1984؛ فرجوع کنید به اد سزگین، تاریخ التراث العربی ، ج 1، جزء 1، نقلة الیالعربیة محمودفهمی حجازی، ریاض 1403/1983؛ عبدالکریمبنمحمد سمعانی، الانساب ، ج 2، چاپ عبدالرحمانبنیحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن 1383/1963؛ عمررضا کحاله، معجم المرجوع کنید به لفین ، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ یاقوت حموی، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Suplementband, 1937-1942.