بَردابالکا ، یکی از قدیمترین زیستگاههای انسان در دورة ارین ه سنگی ق دیم در دامنههای شمال غربی زاگرس. این محل در درّة چمچمال * در نزدیکی شهر سلیمانیة امروزی واقع شده است و ارتفاع آن از سطح دریا هفتصد متر است (رایت و هاو ، ص 107ـ117). بردابالکا در 1328ش/ 1949 کشف شد. دو سال بعد یک گروه از باستان شناسان آمریکایی به کاوشهای محدودی در این محل پرداختندکه آثاربه دست آمده از آن در مرجوع کنید به سسة شرق شناسی دانشگاه شیکاگو نگهداری میشود و تاکنون گزارشی دربارة این آثار انتشار نیافته است.چارلز ردمن (ص 62) بردابالکا را قدیمترین محّل باستانی شناخته شده در زاگرس معرفی کرده و قدمت آن را به قبل از دورة موستری (شانیدر D ) یعنی افزون بر صد هزار سال پیش، تعیین کرده است، اما به نوشتة فیلیپ اسمیت (ص 16) قدمت بردابالکا به اواخر آخرین دورة بین یخبندان (ریس ـ ورم ) یا آغاز آخرین دورة یخبندان وُرْم، یعنی هفتاد تا صد هزار سال پیش، میرسد. فرانسوا اور ، انسان شناس فرانسوی، آثار بهدست آمده از بردابالکا را متعلّق به فرهنگ آشولی جدید دانسته است که بیش از صد هزار سال سابقه دارد ( ) واژه نامة ماقبل تاریخ ( ، ذیل واژه).از درون لایههای رسوبیِ ایجاد شده در دورة پلئیستوسنبالایی و در بین دو لایه از گل و لای، آثار ونشانههای زیر از زندگی انسان در بردابالکا به دست آمده است: قلوه سنگهای آهکی تراشیده، ابزار ساخته شده از سنگ چخماق ، عمدتاً مشتمل بر تبرهای دستی که از عناصر مشخص فرهنگ آشولیاند، با این تفاوت که بعضی از این تبرها بسیار کوچکتر از نمونههای شناحته شدهاند (اسمیت، ص 16)؛ و ابزارهایی ساخته شده از قطعات کوچک سنگ با اندکی دستکاری (مرمت ـ لب پرشدگی). این ادوات عمدتاً بدون بهرهگیری از فن لووالوا که یکی از فنون ابزارسازی مشخص فرهنگی آشولی است، ساخته شدهاند (والا ، ص 534).به نظر برخی از محقّقان استخوانهای بر جای مانده از حیواناتی نظیر فیل، کرگدن، آهو، گوسفند، بز وحشی و اسب وحشی نشانة آن است که سازندگان این ابزارها به شکار این حیوانات میپرداختهاند. وجود این حیوانات علفخوار خود از پوشش گیاهی فراوان در دامنههای غربی زاگرس در این دوره خبر میدهد (همان، ص 536). همچنین باقیماندة به دست آمده از نوعی حلزون زمینی از این محل نشان میدهد که آب و هوای منطقه در آن دوره با آب و هوای امروزی تفاوت چندانی نداشته است (اسمیت، ص 16).تا چندی پیش بردابالکا یگانه محل باستانی متعلّق به دورة آشولی در خاورمیانه به حساب میآمد، اما اخیراً نشانههای این فرهنگ در مکانهای دیگری، در داخل و خارج ایران، مشاهده شده است. چنانکه در پی بررسیهای جدیدتر در درّة دجله در نزدیکی اسکی مُسول (موصل قدیم) و در کنارة رود فرات در جنوب مرز سوریه نیز آثاری از این فرهنگ به دست آمده است ( ) واژهنامة ماقبل تاریخ ( ، ذیل واژه). نمونههای مشابه دیگری از این فرهنگ در خارج از مرزهای کنونی ایران، در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و در مناطقی از قفقاز شناسایی شده است (سینگر و ویمر ، ص 13ـ27). از نمونههای مشابه این فرهنگ در ایران میتوان به محلی معروف به پُل باریک، در درّة هُلیلان (لرستان)، اشاره کرد که در آن تعدادی تبرهای دستی کوچک و ابزارهایی ساخته شده از قلوه سنگهای رودخانهای به دست آمده است (مرتنسن ، ص 1ـ2). همچنین آثار کشف شده از محلی بهنام گاکیا، در نزدیکی کرمانشاه، ویژگیهای بردابالکا را تداعی میکند (بریدوود ، ص 696).منابع:R. J.Braidwood, Seeking the world's first farmers in PersianKurdistan, London 1960; Dictionnaire de la Prhistoire , ed. Andr Leroi-Gourhan, Paris 1988, s.v. "BardaBalka" (by F. Hours); P. Mortensen, "Survey and soundings in the Holailan Valley 1974", in Proceedings of the rd. Annual Symposium on Archeological Research in Iran, ed. F. Bagherzadeh, Tehran 1974; Charles L. Redman, The rise of civilization: from early farmers to urban society in the ancient Near East, San Francisco 1978; R. Singer and J.J. Wymer,, "A hand-ax From northwest Iran: the question of human movement between Africa and Asia in the Lower Palaeolithic Periods" in Views of the Past , ed. L.G. Freeman, The Hague 1978; Philip E.L. Smith, Palaeolithic archaeology in Iran, Philadelphia 1987; Fran ois Valla, "Le Moyen- Orient", dans La Prإhistoire dans le monde, ed. Josإ Garanger, Paris 1992; H. E. Jr. Wright and B. Howe, "Preliminary report on soundingsat BardaBalka", Sumer, vol. 7 (1951).