بَرخُوار و مِیْمه ، شهرستان (جمعیت طبق آمار 1375 ش، 017 ، 221 تن). در مرکز و مغرب استان اصفهان مشتمل بر دو بخش برخوار مرکزی و میمه است. برخوار مرکزی سه دهستان، به نامهای برخوار شرقی و برخوار غربی و مورچه خورت * ، و شش شهر به نامهای دولتآباد، حبیبآباد، گز * ، دستگرد، خُوَرزوق و شاهین شهر دارد. میمه دارای دو دهستانِ زَرکان و وَنداده و دو شهرِ میمه و وَزْوان است. شمال شهرستان کوهستانی است و کوه محمودآباد (ارتفاع بلندترین قله: 473 ، 2 متر)، در بخش برخوار قرار دارد. آبادیهای آن بیشتر در دشت واقعاند و آب آن از چاههای عمیق و قنات تأمین میشود. در دورة قاجاریه، 112 رشته قنات داشته است (ارباب اصفهانی، ص 300)، از پوشش گیاهی خاکشیر و درخت گز، از جانوران خرگوش، گرگ، روباه، شغال، و از پرندگان کبک و تیهو در آن یافت میشود. محصولات مهم آن گندم و جو و پنبه و یونجه و ترهبار است. انار و انگور و هندوانه و خربزه در آن به عمل میآید. خربزة روستای گرگاب آن در ایران شهرت دارد. دامداری آن مهم است. کرباسبافی و ریسندگی و قالیبافی با نقشهای ترنج و لچک و افشان دارد. در گذشته، در برخوار نوعی پارچه به نام کیش، و کرباس بافته میشد (رزم آرا، ج 10، ص 36ـ37؛ کیهان، ج 2، ص 425). از صنایع جدید کارخانههای آجرپزی و گچپزی و آردسازی و نسّاجی و ساخت کیسة پلاستیک و پروفیلسازی دارد. در اراضی شهرستان مرغداری و دامداری صنعتی دایر شده است. راه اصلی تهران ـ قم ـ اصفهان از این شهرستان میگذرد. در این شهرستان، در مناطق سین و گز آثار باستانی و تاریخی دیدهمیشود. که برجستهترین آنها کاروانسرای شاهعباسی گز (جز) است. برخی از آبادیهای آن، از جمله شهر جعفرآباد، در یورش افغانها ویران شده است (ارباب اصفهانی،ص 303). در مهر 1369، شهرستان برخوار و میمه، به مرکزیت شاهین شهر، از ادغام دو بخش نامبرده در استان اصفهان تشکیل شد ( روزنامة رسمی جمهوری اسلامی ایران، ص 3 ).پیشینه. از تاریخچة میمه در پیش از اسلام اطلاعی نداریم، اما برخوار شهری قدیمی است و نام آن را بُرخُوار نیز نوشتهاند. بهنوشتة یاقوتحموی (ج4، ص719) میمه پیشاز مغول ولایتی از اصفهان شمرده میشده و آبادیهای فراوان داشته است.نخستین بار در اوایل سدة سوم، ابنخرداذبه (ص 20، 58) از رستاقهای اصفهان (مناطق روستایی) از جمله برخوار نام برده و افزوده است که در سفر از اصفهان به سوی ری، از یهودیه تا بَرخوار سه فرسنگ، و از برخوار تا رباط وَزّ هفت فرسنگ راه است. به نوشتة ابنرسته (ص 153)، خسرو اول پس از رسیدن به پادشاهی، چون مولدش اردستان اصفهان بود، در ضیاع آنجا، از جمله برخوار، برای هر یک از همدرسانش که هشتاد کودک بودند، کاخی ساخت که تا روزگار ابنرسته بر جا بود. ابنفقیه (ص 263) نیز برخوار را از رستاقهای اصفهان به شمار آورده است. به نوشتة ابنحوقل، (ص 366)، در دورة او برخوار دارای صد ضیاع بود و آب آن از قنات تأمین میشد که برای کشت پنبه و کنجد و انواع غلات و تنباکو و جز آن به مصرف میرسید و در آنجا شتران فراوانی با شتربانان برای حمل بار حاضر بودند. در اوایل قرن هفتم، یاقوت (ج 1، ص 294، 551)، برخوار را از نواحی اصفهان به شمار آورده و نوشته است که اصفهان چندین رستاق، و رستاق برخوار چندین قریه دارد، ابوالفداء (ص 411) نیز در سدة هشتم، برخوار را مشتمل بر چندین ده ضبط کرده است. حمدالله مستوفی (اوایل سدة هشتم) دربارة برخوار نوشته است: «پنجم ناحیت برخوار است، 32 پاره دیه است، دیه جَز (=گز) معظم قُرای آن؛ و این ناحیت را نیز آب از کاریز است... و بدین ناحیت به دیه جَز، بهمن بن اسفندیار آتشخانهای ساخته بود» (ص 51). ظاهراً حملات مغول و تیمور یکی از دلایل مهم کاهش قریههای برخوار پس از تمدن اسلامی بوده است. در 1012، شاه عباس اول، در حرکت به آذربایجان، به برخوار رفت و یک شب آنجا ماند (نوائی، ج 2، ص 221ـ222).منابع: ابنحوقل، کتاب صورة الارض ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ ابنخرداذبه، کتاب المسالک والممالک ، لیدن 1967؛ ابنرسته، کتاب الاعلاق النفیسة ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ ابنفقیه، مختصر کتاب البلدان ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان ، چاپ رینود ودیسلان، پاریس 1840؛ محمد مهدیبن محمدرضا ارباب اصفهانی، نصف جهان فی تعریف الاصفهان ، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1340 ش؛ ایران. وزارت دفاع. ادارة جغرافیایی ارتش، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 71 : اصفهان ، تهران 1367 ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی. دفتر تقسیمات کشوری، سازمان تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران ، تهران 1376 ش؛ حمداللهبن ابی بکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهة القلوب ، چاپ گی لسترنج، تهران 1362 ش؛ حسینعلی رزمآرا، فرهنگ جغرافیائی ایران (آبادیها) ، ج 10: استان دهم (اصفهان) ، تهران 1355 ش؛ روزنامة رسمی جمهوری اسلامی ایران ، 14 مهر 1369؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران ، تهران 1310ـ1311 ش؛ عبدالحسین نوائی، شاه عباس: مجموعة اسناد و مکاتبات تاریخی همراه با یادداشتهای تفصیلی ، تهران 1366 ش؛ یاقوت حموی، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.