بِربِرا ، بندر و پایتخت سابق سومالی،با 10 درجه و 26 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 2 دقیقه طول شرقی. صاحبِ پریپلوس و بطلمیوس و کوسماس ، نامِ بارباریکه اپسیروس یا بربریا را بر سواحل «سرزمین عنبر» اطلاق کردهاند. خود شهر بربرا هم ظاهراً همان مالائوارپوریون است. جغرافیدانان متقدمِ مسلمان از سرزمین بربرا سخن گفتهاند و خلیج عدن را بحر بربرا یا الخلیجالبربری نامیدهاند. ساکنان این ناحیه بَربَروی یا بِربِره یا بَرابِر خوانده شدهاند که عبارتاند از سومالیها * و قومی که یاقوت (ج 4، ص 602) ایشان را بربرهای سیاهپوست وصف کرده که اسلام در میانشان نفوذ یافته است، و گوید جنسی میان زنگیان و حبشیاناند. ابنسعید (متوفی 685)، که ظاهراً نخستین کسی است که از شهر بربرا نام برده، آنان را مسلمان دانسته است (ابوالفداء، ص 158ـ159). ابنبطوطه (متوفی 779) ایشان را شافعی دانسته است که امروز هم بر همین مذهباند. کلمة سومالی نخستین بار در یک سرود حبشی، در عصر یِسحاق نجاشی (حک : 817ـ832) آمده است و در فتوحالحبشة (947ـ957) بکرّات دیده میشود.محل اصلی شهر بربرا بندرعباس نام داشت که اینک گورستانی در مشرق شهر فعلی است، در میان مقبرههای آن، مقبرة سه سیّد به چشم میخورد که همزمان با اقدام دیگرِ مُبلّغان دینی عرب به ساختن زَیْلَع * و مَقْدیشو (مگادیشو) * ، این شهر را بنا کردهاند. بنابه روایت، شهر بربرا با دو شهر عَمود و اَوبَرّه، که در جانب غرب قرار دارند، همعصر بوده است. شهر جزئی از دولت اسلامی اَدَل * ، که گاه مقرّ آن زیلع بود، به شمار میرفت. این دولت که در قرن سوم ـ چهارم تأسیس شده بود، در قرن هشتم به اوج رونق رسید و در قرن دهم، پس از فتح حبشه به دست امام احمد ابراهیمالغازی (حک : 912ـ950) بسرعت رو به افول نهاد. هنگامی که سپاهیان حبشی، به یاری پرتغالیها، به تسخیر مجدد سرزمینهای از دست رفته مشغول بودند، سَلْدَنْهَه در 924/1518 شهر را غارت کرد. در قرن یازدهم، بربرا همراه زیلع از مستملکات شریفان مُخا * گردید. نخستین عهدنامه میان انگلستان و سومالی در 1243/1827، یعنی دو سال پس از چپاول مِریآن ، در ساحل بربرا امضا شد. در 1256/1840، بریتانیا با علی شَرْمَرْکه (سومالی هَبَر یونس)، حاکم زیلع، به منظور تأمین حق پهلو گرفتن ناوهای شرکت هند شرقی قراردادی بست. در 1271/1855، زمانی که به برتون حمله شد، علی شرمر که، عامل انگلیسیها، در بربرا بود. سیّاحان قرن سیزدهم / نوزدهم، بربرا را تعدادی کلبة محقر وصف کردهاند که عدة ساکنان آن، در ماههای گرم سال، از 000 ، 8 تن تجاوز نمیکرد. با اینهمه، از ماه مهر تا اسفند، که فصل بارانهای شرقی ـ شمالی بود، بندر به روی کشتیهایی که از عربستان و خلیج فارس و هند میآمدند باز میشد تا خرما و پارچه و برنج و فلزآلات وارد، و برده و چارپا و روغن و پوست صادر کنند. در این مواقع، گاهی جمعیت شهر به 000 ، 40 تن میرسید.در 1292/1875، مصریان بربرا را اشغال کردند و نه سال بعد، هنگام قیام پیروان مهدی * سودانی که بریتانیاییها بر شهرهای زیلع و بربرا مسلط شدند، از آنجا عقب نشستند. سپس عهدنامههایی با طایفههای گَدَبورْسی (1301/1884) و هَبَراَوَل (1301/1884 و1303/1886) به امضا رسید. در 1319/1901، شیخ محمد عبدالله حَسّان * ، از طریقة صالحیه، برای مبارزه با استعمار جهاد کرد. انگلیسیها در 1326/1908 ادارة امور داخلی آن را رها کردند، اما حدود 1330/1912 دوباره آن را رفته رفته به دست گرفتند.در زمان برتون، بربرا تحت تسلط طایفة هبر اول، عَیّال احمد، بود که تا 1330/1912، معادل 000 ، 10 روپیه در سال، کمک مالی دریافت میکرد.امروز شهر بربرا، مرکز ایالت بربراست و بیش از 000 ، 30 تن جمعیت دارد، که بیشتر آنان از طایفة هبراول عیسه موسهاند. این شهر مرکز حزب ملی «انجمن جوانان سومالی»، و نیز مرکز طریقة قادریه * است و «مقام» سید عبدالقادر گیلانی در آن قرار دارد.در 1332/1953، در آن یک «شورای» حکومتی محلی تشکیل شد و بندر بربرا اکنون بسرعت روبه توسعه است.منابع: ابنبطوطه، تحفةالنظار فی غرائبالامصار و عجائبالاسفار المعروفة برحلة ابنبطوطه ، چاپ دفرمری و سانگینتی، پاریس 1853ـ1858، ج 2، ص 180؛ اسماعیلبنعلی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان ، چاپ رینود و دیسلان، پاریس 1840؛ محمدبن ابیطالب دمشقی، کتاب نخبةالدهر فیعجائبالبروالبحر ، چاپ مرن، سنپطرزبورگ 1865، ص 162؛ علیبنحسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر ، چاپ باربیه دمینار و پاوه دکورتل، پاریس 1861ـ1877، ج 1، ص 231ـ233؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، ج 1، ص 100، ج 2، ص 966 به بعد؛