بدیع اسطرلابی ابوالقاسم (یا اسطرلابی / اصطرلابی )

معرف

بدیع‌الزمان‌ ابوالقاسم‌ هِبَّةُاللّه‌بن‌حسین‌بن‌احمد (یا یوسف‌)، منجم‌، شاعر و سازندة‌ ابزارهای‌ نجومی‌ در قرن‌ ششم‌
متن
بدیع‌ اُسطُرلابی‌ ، ابوالقاسم‌ (یا اَسطرلابی‌/ اصطرلابی‌)، بدیع‌الزمان‌ ابوالقاسم‌ هِبَّةُاللّه‌بن‌حسین‌بن‌احمد (یا یوسف‌)، منجم‌، شاعر و سازندة‌ ابزارهای‌ نجومی‌ در قرن‌ ششم‌. وی‌ به‌ دلیل‌ مهارت‌ در ساختن‌ انواع‌ اسطرلاب‌ * ، اسطرلابی‌ خوانده‌ شد (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 19، ص‌ 273). برخی‌ از نویسندگان‌ او را حکیم‌، فیلسوف‌، ریاضیدان‌، پزشک‌ و آگاه‌ بر علم‌ کلام‌ و طلسمات‌ نیز خوانده‌اند (عمادالدین‌ کاتب‌، ج‌ 2، جزء 3، ص‌ 138؛ یاقوت‌ حموی‌، همانجا؛ ابن‌ابی‌اُصیبعة‌، ص‌ 376).عمادالدین‌ کاتب‌ (متوفی‌ 597) تاریخنگار معاصر بدیع‌، دربارة‌ محل‌ و تاریخ‌ تولد او اطلاعی‌ نمی‌دهد. برخی‌ او را اهل‌ بغداد (یاقوت‌ حَمَوی‌، همانجا؛ قِفْطی‌، ص‌ 339) و بعضی‌ اصلاً اصفهانی‌ دانسته‌اند که‌ به‌ بغداد رفته‌ و تا پایان‌ عمر در آنجا اقامت‌ گزیده‌ است‌ (کحاله‌، ج‌ 13، ص‌ 137؛ طُوقان‌، ص‌ 381؛ سارتن‌، ج‌ 2، بخش‌ 1، ص‌ 204؛ الگود، ص‌ 197). همچنین‌ به‌ گفتة‌ برخی‌ منابع‌، خاندانش‌ از طبرستان‌ بوده‌ و خودش‌ در اصفهان‌ درگذشته‌ است‌ (ایرانیکا، ذیل‌ «اسطرلاب‌»، ج‌ 2، ص‌ 856).ابن‌عبری‌ (ص‌ 209) از سه‌ پزشک‌ مشهور نیمة‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ که‌ نام‌ هر سه‌ هبة‌الله‌ بوده‌ یاد می‌کند و می‌گوید که‌ یکی‌ از آنان‌ هبّه‌الله‌بن‌حسین‌اصفهانی‌ (متوفی‌ ح 530) است‌ و برخی‌ به‌ دلیل‌ مشابهت‌ نام‌ او با اسطرلابی‌، بدیع‌ را اصفهانی‌ پنداشته‌اند (زرکلی‌، ج‌ 8 ، ص‌ 72؛ دهخدا، ذیل‌ «هبة‌الله‌بن‌حسین‌»)؛ در حالی‌ که‌ ابن‌عبری‌ در جای‌ دیگر (ص‌ 210)، با ذکر نام‌ جدّ هبة‌الله‌ اصفهانی‌ (علی‌) و آوردن‌ نمونة‌ شعری‌ از بدیع‌ اسطرلابی‌، آن‌ دو را از یکدیگر متمایز کرده‌ است‌.برخی‌ معتقدند که‌ شرح‌ حال‌نویسان‌ قدیم‌ دربارة‌ مرتبه‌ و احاطة‌ بدیع‌ در علوم‌ مختلف‌ مبالغه‌ کرده‌اند. به‌ تصریح‌ خوانساری‌ (ج‌ 2، ص‌ 140) او ابداعی‌ نکرده‌ است‌؛ و به‌ گفتة‌ سوتر ( د. اسلام‌ ، ذیل‌ «بدیع‌الاسطرلابی‌») و طوقان‌ (ص‌ 380)، ستایشهای‌ مورخان‌ و نویسندگان‌ پیشین‌ از بدیع‌، غلوآمیز و ناشی‌ از کم‌دانشی‌ آنان‌ و فاقد ارزیابی‌ علمی‌ بوده‌ و موجب‌ شده‌ است‌ که‌ جایگاه‌ واقعی‌ کارهای‌ علمی‌ او بازشناخته‌ نشود (نیز رجوع کنید به سارتن‌، ج‌ 2، بخش‌ 1، ص‌ 123، 204). با اینهمه‌، بدیع‌الزمان‌ جَزَری‌ * (متوفی‌ ح 602) بر نوآوری‌ بدیع‌ در ساختن‌ ابزارِ علمی‌ تصریح‌ کرده‌ و به‌ شرح‌ وسیلة‌ ابداعی‌ او پرداخته‌ است‌ (ص‌ 423).پس‌ از عمادالدین‌ کاتب‌، یاقوت‌ حَمْوی‌ و قِفْطی‌ قدیمترین‌ منابع‌ شرح‌ حال‌ اویند. به‌ نوشتة‌ آنان‌، وی‌ در ساختن‌ ابزارهایی‌ چون‌ انواع‌ اسطرلاب‌، پرگار و خط‌ کش‌ استاد بود و با شهرت‌ فراوانی‌ که‌ در زمان‌ مسترشد عباسی‌ (حک : 512ـ529) یافت‌، سرمایه‌ای‌ بسیار اندوخت‌. او در فن‌ خود پیوسته‌ از برهانهای‌ هندسی‌ استفاده‌ می‌کرد. و به‌ وسیلة‌ آلات‌ فلکی‌ بر تعیین‌ مسیر انوار، آگاهی‌ داشت‌ و به‌ ساختن‌ طلسمات‌ همّت‌ می‌گماشت‌. رصدهای‌ او برای‌ یافتن‌ اوقات‌ سَعْد غالباً صحیح‌ بوده‌ است‌ (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 19، ص‌ 274؛ قفطی‌، ص‌ 339ـ340؛ نیز رجوع کنید به عمادالدین‌ کاتب‌، ج‌ 2، جزء 3، ص‌ 138). رصد سال‌ 524 در کاخ‌ سلاطین‌ سلجوقی‌ (در دارالسلطانیه‌ در مشرق‌ بغداد) به‌ سرپرستی‌ و نظارت‌ او بود، که‌ ناتمام‌ ماند (ابن‌اثیر، ج‌ 10، ص‌ 666). ابن‌ابی‌اصیبعة‌ (ص‌ 374ـ376) از قول‌ مهذّب‌الدّین‌بن‌ محمد خضرحَلَبی‌، از آگاهان‌ به‌ علم‌ نجوم‌، بدیع‌ را یگانة‌ عصر خود خوانده‌ و نوشته‌ است‌ که‌ پدر مهذب‌الدین‌، برهان‌ منجّم‌، از اهالی‌ طبرستان‌ و از سرآمدان‌ دانش‌ احکام‌ نجوم‌ با بدیع‌ اسطرلابی‌ مصاحب‌ و همنشین‌ بود و نجوم‌ و احکام‌ آن‌ را از وی‌ آموخته‌ بود ( نامه‌ دانشوران‌ ناصری‌ ، ج‌ 8 ، ص‌ 111ـ112). بدیع‌ در 510، ابن‌تلمیذ * ، پزشک‌ مشهور مسیحی‌، را در اصفهان‌ ملاقات‌ کرد (ابن‌ابی‌اصیبعة‌، ص‌ 376) و از دانش‌ پزشکی‌ وی‌ بهره‌ برد ( نامة‌ دانشوران‌ ناصری‌ ، ج‌ 8، ص‌ 111). وی‌ در یکی‌ از اشعارش‌، فروتنی‌ بی‌اندازة‌ ابن‌تلمیذ را ستوده‌ و جایگاه‌ تواضع‌ او را در ستارة‌ ثریا دانسته‌ است‌ (فذاکَ مِن‌التّواضع‌ فِی‌الثّریا؛ قفطی‌، ص‌ 346؛ ابن‌عبری‌، ص‌ 210).بیشتر سروده‌های‌ بدیع‌ مایه‌های‌ طنز و لطیفه‌ دارد و بسیاری‌ از بزرگان‌ زمان‌، از جمله‌ منجّمان‌ و پزشکان‌، را به‌ مناسبتهایی‌ هجو کرده‌ است‌ (عمادالدین‌ کاتب‌، ج‌ 2، جزء 3، ص‌ 140ـ141، 145؛ ابن‌ابی‌اصیبعة‌، ص‌ 377، 379؛ علّوچی‌، ص‌ 107). به‌ نوشتة‌ ابن‌خلکان‌، از به‌ کار بردن‌ واژه‌های‌ رکیک‌ در اشعار خویش‌ پرهیز نمی‌کرد، ازینرو بسیاری‌ از سروده‌هایش‌ فاقد اعتبار و اهمیت‌ است‌ (ج‌ 6، ص‌ 51ـ52)؛ هرچند عمادالدین‌ کاتب‌، یاقوت‌ حموی‌ و ابن‌ابی‌اصیبعة‌ نمونه‌های‌ پراکنده‌ای‌ از بهترین‌ شعرهای‌ او را که‌ حاوی‌ مضامین‌ زیبا و بدیع‌ است‌، ثبت‌ کرده‌اند. عمادالدین‌ کاتب‌ (ج‌ 2، جزء 3، ص‌ 139) شیرینی‌ کلام‌ او را چون‌ حلاوت‌ عسلی‌ که‌ از کندو خارج‌ شده‌ باشد، می‌داند و یاقوت‌ حموی‌ (ج‌ 19، ص‌ 274) شعرش‌ را ناب‌ و عالی‌ وصف‌ می‌کند.بدیع‌ تا پایان‌ عمر در بغداد به‌ سر برد و همواره‌ در حرفة‌ خود ممارست‌ می‌کرد، تا جایی‌ که‌ ابن‌تلمیذ معتقد بود که‌ او به‌ سبب‌ افراط‌ در کار به‌ یکی‌ از بیماریهای‌ دماغی‌ دچار خواهد شد ( نامة‌ دانشوران‌ ناصری‌ ، ج‌ 8، ص‌ 113). به‌ نوشتة‌ اغلب‌ نویسندگان‌، بدیع‌ در 534، در بغداد براثر ابتلا به‌ «فالج‌» درگذشت‌ (یاقوت‌ حموی‌، همانجا؛ ابن‌خلکان‌، ج‌ 6، ص‌ 52؛ ذهبی‌، ج‌ 20، ص‌ 53 به‌ نقل‌ از ابن‌نجّار) و در مقبرة‌ الوردیه‌ در مشرق‌ بغداد به‌ خاک‌ سپرده‌ شد (ابن‌خلکان‌، همانجا). ابن‌تَغْری‌ بردی‌ (ج‌ 5، ص‌ 275) وفات‌ او را در 539 و ابن‌عماد حنبلی‌ (ج‌ 4، ص‌ 103) در 533 ثبت‌ کرده‌اند. سوتر ( د. اسلام‌ ، ذیل‌ «بدیع‌الاسطرلابی‌» به‌ نقل‌ از ابن‌عبری‌، ص‌ 210) می‌نویسد که‌ بدیع‌ را در حال‌ اغما به‌ خاک‌ سپردند؛ در حالی‌ که‌ این‌ شرح‌ دربارة‌ فوت‌ هبة‌الله‌، پزشک‌ اصفهانی‌، آمده‌ است‌ (رجوع کنید به سطور پیشین‌؛ قفطی‌، ص‌ 342).از بدیع‌ ابزارهای‌ نجومی‌ و آثاری‌ به‌ جا مانده‌ که‌ تنها برخی‌ به‌ طور ناقص‌ به‌ دست‌ ما رسیده‌ است‌. بعضی‌ از آنها عبارت‌اند از: 1) طراحی‌ و ساخت‌ ابزاری‌ اسطرلاب‌ گونه‌، براساس‌ زیج‌الصفائح‌ تصنیف‌ ابوجعفر خازن‌ * . اصل‌ این‌ زیج‌ به‌ دست‌ نیامده‌ ولی‌ از شواهد چنین‌ برمی‌آید که‌ مورد مراجعه‌ و استفادة‌ دانشمندان‌ از جمله‌ ابونصر عراق‌ (رجوع کنید به ابن‌عراق‌ * ) (متوفی‌ قبل‌ از 428) و بیرونی‌ * (متوفی‌ 440) نیز بوده‌ است‌ (ابوریحان‌ بیرونی‌، ص‌ 326؛ همایی‌، ص‌ 57؛ قربانی‌، ص‌ 67). کینگ‌ (مقالة‌ یازدهم‌، ص‌ 106ـ110) تصاویری‌ از ابزارِ دست‌ ساختة‌ بدیع‌ را، که‌ در مجموعة‌ درک‌ جی‌. دِ سولاپرایس‌ در دانشگاه‌ ییل‌ محفوظ‌ است‌، با توضیحات‌ مفیدی‌ منتشر کرده‌ است‌. تصویرها فقط‌ دو طرف‌ یکی‌ از صفحات‌ فلزی‌ اسطرلابِ بدیع‌ را نشان‌ می‌دهد؛ ولی‌ از آنها چنین‌ برمی‌آید که‌ صفحات‌ دست‌ ساختة‌ دیگری‌ هم‌ بوده‌ که‌ در داخل‌ اُمّ (حجرة‌) اسطرلاب‌ قرار می‌گرفته‌ است‌. بر کُرسی‌ (رجوع کنید به اسطرلاب‌ * ) آن‌ جملة‌ «صنعه‌ هبة‌الله‌بن‌الحسین‌البغدادی‌ سنة‌ ثیج ] 513 [ للهجرة‌»، حک‌ شده‌ که‌ مبیّن‌ نام‌ سازنده‌ و تاریخ‌ ساخت‌ آن‌ است‌؛ عبارت‌ «هذا الا´لة‌ تعرف‌ بزیج‌الصفائح‌ استنباط‌ ابی‌جعفرالخازن‌»، بر روی‌ دیگر کرسی‌، نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ ابزار براساس‌ زیج‌الصفائح‌ ابوجعفر خازن‌ ساخته‌ شده‌ است‌ که‌ آن‌ را برای‌ طراحی‌ صفحات‌ اسطرلابها نوشته‌ بود. همچنین‌ دور بخش‌ مرکزی‌ همین‌ رویِ صفحه‌، جملة‌ «هذه‌الصفیحة‌ من‌ زیج‌الصفائح‌ صنعة‌ هبة‌اللّه‌بن‌ الحسین‌البغدادی‌ سنة‌ ثید ] 514 [ » به‌ چشم‌ می‌خورد (همان‌، مقالة‌ یازدهم‌، ص‌ 110؛ کندی‌، ص‌ 15). این‌ عبارات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تعداد صفحات‌ ساختة‌ بدیع‌ بیش‌ از این‌ بوده‌ است‌. مهارت‌ و ظرافت‌ به‌ کار رفته‌ در ساخت‌ و حکّاکی‌ این‌ صفحه‌ جالب‌ توجه‌ است‌ (همانجا). 2) شرحی‌ بر رسالة‌ فی‌الآلة‌ الشّاملة‌ ، تصنیف‌ ابومحمد حامدبن‌خِضر خُجَندی‌ * (متوفی‌ ح 390)، برای‌ تکمیل‌ آلت‌ شامله‌ (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 19، ص‌ 274) که‌ خجندی‌ آن‌ ابزار را برای‌ عرضی‌ ثابت‌ طراحی‌ کرده‌ و ساخته‌ بود. کینگ‌ (مقالة‌ یازدهم‌، ص‌ 109) آلت‌ شامله‌ را «صفحة‌ مدرج‌ نیمکُروی‌» نامیده‌ و دربارة‌ این‌ وسیله‌، مطلبی‌ برنوشتة‌ قدما نیفزوده‌ است‌. بروکلمان‌ ( ) ذیل‌ ( ، ج‌ 1، ص‌ 390) با تردید، این‌ رساله‌ و رسالة‌ فی‌ عمل‌ الا´لة‌ العامّة‌ را تصنیف‌ واحدی‌ با دو نام‌ می‌داند. نسخة‌ خطی‌ این‌ اثر موجود و دربارة‌ عملکردِ ابزاری‌ جامع‌ است‌. به‌ گفتة‌ سامسو ( د.اسلام‌ ، ذیل‌ «خجندی‌») آلت‌ شامله‌ در موضع‌ مناسبی‌ از اسطرلاب‌ یا در دستگاه‌ ارتفاع‌سنج‌ قرار داده‌ می‌شد. سید جلال‌الدین‌ تهرانی‌ * (ص‌ 110) این‌ وسیله‌ را «حلقة‌ شاملة‌ افقی‌» می‌نامد و می‌گوید که‌ ابزاری‌ است‌ مرکب‌ از دوایر ارتفاع‌ و افق‌، که‌ برای‌ یافتن‌ سَمت‌ و ارتفاع‌ کواکب‌ به‌ کار می‌رفت‌. وی‌ اشاره‌ می‌کند که‌ بدیع‌ اسطرلابی‌، برای‌ کاربرد این‌ ابزار در عرضهای‌ جغرافیایی‌ مختلف‌، آن‌ را کامل‌ کرد (همانجا) و می‌افزاید که‌ ارتفاع‌ یاب‌ (تئودولیت‌ ) ساختة‌ اروپاییان‌، شکل‌ تکامل‌یافتة‌ «حلقة‌ شاملة‌افقی‌» است‌ (همان‌، ص‌ 110، 123). به‌ نوشتة‌ تِکِلی‌ (ج‌ 7، ص‌ 353) بدیع‌ نوعی‌ اسطرلاب‌ را برای‌ همة‌ عرضها ساخته‌ بود (برای‌ اطلاع‌ بیشتر از آلت‌ شامله‌ رجوع کنید به سدیّو، ص‌ 148ـ149 و تصاویر شمارة‌ 21،22) یک‌ عدد از این‌ ابزار در رصدخانة‌ اُلُغ‌بیگ‌ (متوفی‌ 853)، تأسیس‌ شده‌ در 816، موجود بوده‌ و گفته‌ شده‌ که‌ هم‌ کار اسطرلاب‌ و هم‌ کار رُبع‌ را انجام‌ می‌داده‌ است‌ ( زندگینامة‌ علمی‌ دانشمندان‌ اسلامی‌ ، ج‌ 1، ص‌ 249؛ نیز رجوع کنید به علم‌ در اسلام‌ ، ص‌ 134 و اطلاعی‌ که‌ سیدحسین‌ نصر از «آلت‌ جامع‌» اختراع‌ جابربن‌ اَفلَح‌ اشبیلی‌ * (متوفی‌ بین‌ 535ـ545) و رسالة‌ النافعة‌ علی‌ الا´لات‌ الجامعة‌ نوشتة‌ رودانیِ مراکشی‌ می‌دهد). 3) نوعی‌ ساز بادی‌ ابداعی‌، که‌ بدیع‌الزمان‌ جزری‌ در الجامع‌ بین‌العلم‌ والعمل‌النافع‌ فی‌ صناعة‌الحیل‌ (ص‌ 422ـ 424) به‌ آن‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. وی‌ که‌ خود طرّاح‌ و سازندة‌ ابزارهای‌ دقیق‌ علمی‌ بود و ابداعهای‌ گذشتگان‌ را بدقت‌ مطالعه‌ و اصلاح‌ می‌کرد، در شکل‌ هفتم‌ از نوع‌ چهارم‌ اثرش‌ (ص‌ 393، «دربارة‌ فوّاره‌هایی‌ که‌ در زمانهای‌ معیّن‌ شکلهایشان‌ تغییر می‌کند و نِیهای‌ دایمی‌»)، آلتی‌ به‌ نام‌ «الزَمْرالدایم‌» (سازی‌ بادی‌ از انواع‌ نی‌) را وصف‌ کرده‌ و دربارة‌ نوعی‌ از آن‌ که‌ ابداع‌ بدیع‌ اسطرلابی‌ بوده‌، شرح‌ مختصری‌ نوشته‌ و از آن‌ به‌ عنوان‌ «آلتی‌ مشهور» یاد کرده‌ است‌ (ص‌ 423). 4) المعرب‌المحمودی‌ فی‌الزّیج‌ ، بنابر ضبط‌ اسماعیل‌ پاشا بغدادی‌ (ج‌ 6، ص‌ 505)، یا زیج‌ محمودی‌ ، که‌ به‌ نام‌ محمود سلجوقی‌ (حک : 512ـ525) نوشته‌ شده‌ و اطلاعی‌ از آن‌ در دست‌ نیست‌ (رجوع کنید به کِنِدی‌، ص‌ 10). 5) رساله‌ دربارة‌ کاربرد اسطرلاب‌ کروی‌ ، که‌ فرانتز رزنتال‌ شرح‌ مفصلی‌ در معرفی‌ آن‌ منتشر کرده‌ است‌ (کینگ‌، مقاله‌ یازدهم‌، ص‌ 109). 6) رسالة‌ فی‌الکرة‌ ذات‌الکرسی‌ ، که‌ یاقوت‌ حموی‌ (ج‌ 19، ص‌ 274) از آن‌ نام‌ می‌برد. به‌ عقیدة‌ سید جلال‌ الدین‌ تهرانی‌ (ص‌ 106) کرات‌ آسمانی‌ تا زمان‌ اسطرلابی‌ فاقد کرسی‌ (پایه‌) بودند و او با افزودن‌ آن‌، نقص‌ موجود در کره‌های‌ نجومی‌ را برطرف‌ کرد. 7) دیوان‌ الاسطرلابی‌ یا دیوان‌ اشعار بدیع‌، که‌ بیشتر مشتمل‌ است‌ بر لطایف‌ و هجویات‌ (حاجی‌خلیفه‌، ج‌1، ص‌ 776). 8) درّة‌ التاج‌ من‌ شعر ابن‌الحجّاج‌ بالغ‌ بر ده‌ مجلّد (همان‌، ج‌ 1، ص‌ 739، 765)، حاوی‌ اشعارِ ابی‌عبدالله‌ حسین‌بن‌ حَجّاج‌ (متوفی‌391) در 141باب‌ (یابه‌گفتة‌ ذهبی‌، ج‌20، ص‌53، در 140 باب‌) و هر باب‌ در فنی‌ از فنون‌ شعر (یاقوت‌ حموی‌، همانجا؛ ابن‌خلکان‌، ج‌ 6، ص‌ 52). نسخه‌ای‌ از دیوان‌ ابن‌حجاج‌ گردآوردة‌ بدیع‌، شامل‌ 120 باب‌، در کتابخانة‌ ملی‌ پاریس‌ (ش‌ 5913) نگهداری‌ می‌شود (بروکلمان‌، ) ذیل‌ ( ، ج‌ 1، ص‌ 130).منابع‌: ابن‌ ابی‌اصیبعة‌، عیون‌الانباء فی‌طبقات‌الاطباء ، چاپ‌ نزار رضا، بیروت‌ ] بی‌تا. [ ؛ ابن‌اثیر، الکامل‌ فی‌التاریخ‌ ، بیروت‌ 1386/1966؛ ابن‌ تغری‌ بردی‌، النجوم‌الزاهرة‌ فی‌ ملوک‌ مصر و القاهرة‌ ، مصر ] بی‌تا. [ ؛ ابن‌خلکان‌، وفیات‌الاعیان‌ و انباء ابناءالزمان‌ ، بیروت‌ ] بی‌تا. [ ؛ ابن‌عبری‌، تاریخ‌ مختصرالدول‌ ، چاپ‌ ا.صالحانی‌، بیروت‌ 1958؛ ابن‌عماد، شذرات‌الذهب‌ فی‌اخبار من‌ ذهب‌ ، بیروت‌ 1399/1979؛ محمدبن‌احمد ابوریحان‌ بیرونی‌، الا´ثار الباقیة‌ عن‌القرون‌ الخالیة‌ ، چاپ‌ زاخاو، لایپزیگ‌ 1923؛ سیریل‌ لوید الگود، تاریخ‌ پزشکی‌ ایران‌ و سرزمین‌های‌ خلافت‌ شرقی‌ ، ترجمة‌ باهر فرقانی‌، تهران‌ 1356 ش‌؛ اسماعیل‌ بغدادی‌، هدیة‌العارفین‌: اسماءالمؤلفین‌ و آثارالمصنفین‌ ، در حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌الظنون‌ عن‌ اسامی‌الکتب‌والفنون‌ ، ج‌ 6، بیروت‌ 1402/1982؛ ابی‌العزبن‌ اسماعیل‌ جزری‌، الجامع‌ بین‌العلم‌ والعمل‌النافع‌ فی‌ صناعة‌الحیل‌ ، چاپ‌ احمد یوسف‌ حسن‌، حلب‌ 1979؛ مصطفی‌بن‌ عبدالله‌ حاجی‌خلیفه‌، کشف‌ الظنون‌ عن‌ اسامی‌ الکتب‌ والفنون‌ ، بیروت‌ 1410/1990؛ محمدباقربن‌ زین‌العابدین‌ خوانساری‌، روضات‌الجنات‌ فی‌ احوال‌ العلماء و السادات‌ ، چاپ‌ اسدالله‌ اسماعیلیان‌، قم‌ 1390ـ1392؛ علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه‌ ، زیر نظر محمد معین‌، تهران‌ 1325ـ1361 ش‌؛ محمدبن‌احمد ذهبی‌، سیر اعلام‌النبلاء ، ج‌ 20، چاپ‌ شعیب‌ ارنووط‌ و محمد نعیم‌ عرقسوسی‌، بیروت‌ 1406/1986؛ خیرالدین‌ زرکلی‌، الاعلام‌ ، بیروت‌ 1986؛ زندگینامة‌ علمی‌ دانشمندان‌ اسلامی‌ ، ج‌ 1، ترجمة‌ احمد آرام‌ ... ] و دیگران‌ [ ، تهران‌ 1365 ش‌؛ قدری‌ حافظ‌ طوقان‌، تراث‌ العرب‌ العلمی‌ فی‌الریاضیات‌ والفلک‌ ، بیروت‌ ] تاریخ‌ مقدمه‌ 1963 [ ؛ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، گاهنامة‌ 1311 ، تهران‌ 1311 ش‌؛ علم‌ در اسلام‌، به‌ اهتمام‌ احمد آرام‌، تهران‌ 1366 ش‌؛ عبدالحمید علّوچی‌، تاریخ‌الطب‌العراقی‌ ، بغداد 1387/1967؛ محمدبن‌محمد عمادالدین‌ کاتب‌، خریدة‌القصر و جریدة‌العصر ، چاپ‌ محمد بهجة‌ اثری‌، بغداد 1398/1978؛ ابوالقاسم‌ قربانی‌، زندگینامة‌ ریاضیدانان‌ دورة‌ اسلامی‌: از سدة‌ سوم‌ تا سدة‌ یازدهم‌ هجری‌ ، تهران‌ 1365 ش‌؛ علی‌بن‌یوسف‌ قفطی‌، تاریخ‌ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی‌ المسمی‌ بالمنتخبات‌الملتقطات‌ من‌ کتاب‌ اخبارالعلماء باخبار الحکماء ، چاپ‌ لیپرت‌، لایپزیگ‌ 1903؛ عمررضا کحاله‌، معجم‌المؤلفین‌ ، بیروت‌ ] تاریخ‌ مقدمه‌ 1376 [ ؛ نامة‌ دانشوران‌ ناصری‌ ، قم‌ ] تاریخ‌ مقدمه‌ 1338 ش‌ [ ؛ جلال‌الدین‌ همایی‌، خیامی‌ نامه‌ ، تهران‌ 1346 ش‌؛ یاقوت‌ حموی‌، معجم‌الادباء ، بیروت‌ 1355ـ1357/1936ـ 1938؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942; EI , s.vv. û Al -Bad ¦ â Ü Al -Ast ¤ urla ¦ b ¦ â ý (by H.Suter), Al -Khudjand ¦ â (by J.Sams); Encyclopaedia Iranica , s.v. ûAst orla ¦ bý (by D.Pingree), é , 856; E.S.Kennedy, A survey of Islamic astronomical tables , Philadelphia[n.d.]; David A.King, Islamic astronomical instruments , London 1987; George Sarton, Introduction to the history of science , Malabar, Flo. 1975; L.A.Sإdillot, Mإmoire sur les instruments astronomiques des Arabes , Frankfurt 1989; Sevim Tekeli, û Al -Khujand ¦ â ý, in Dictionary of scientific biography , ed. Charles Coulston Gillispie, New York 1981.
نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ علم ,
رده موضوعی
جلد 2
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده