بَدریّه(1) ، از پولهای رایج عباسیان. بدریه منسوب به بدره به معنی هَمیانی از پوست بزغالة از شیر گرفته است که در آن یکهزار یا هفتهزار یا دههزار درهم میگذاردند (کرملی، ص 144). این کیسة چهارگوش مستطیل شکل را از تیماج یا پِلاس یا هر نوع چرم دیگر میساختند و سکههای رایج زمان را در آن میریختند. ازینرو کیسههای ده هزار دیناری را «بَدْرالدَّنانیر» میگفتند که با تومان مغولی، به معنی دههزار، معادل بوده است. شهرت این نقود به بدریه بیشتر از آن جهت بوده که اعراب بجای استفاده از صندوق برای نگهداری نقود از کیسه (بدره) استفاده میکردند (همانجا).از پولهای رایجتر در عصر عباسیان «بغلیّه» منسوب به رأسالبغل، یکی از بزرگان یهود بوده که سکههایی ضرب میکرده است و چون اعراب استعمال این لفظ را زشت میشمردند بجای آن این واحد پول را بدریه نام نهادند. به نوشتة کَرملی، عضدالدوله دیلمی در 367، ده هزار بدریه نزد الطائع، خلیفة عباسی (363-381) فرستاد (همانجا). اما در سایر منابع در دسترس، و در رویدادهای این سال، ارسال پولی با این عنوان دیده نشده است.منابع: ابنمنظور، لسانالعرب ، چاپ علی سیری،بیروت1412/1992، ذیل «بدره»؛محمدبناحمدابوریحانبیرونی، الآثارالباقیة عن القرونالخالیة ، چاپ زاخاو، لایپزیگ 1923، ص 64؛ محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع ، چاپ محمد معین، تهران 1361 ش، ذیل «درخش»؛ اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیة ، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ] بیتا. [ ، چاپ افست تهران 1368 ش، ذیل «بدره»؛ موسی حسینی مازندرانی، العقدالمنیر ، تهران 1382، ص 111-112؛ ابوالحسن دیانت، فرهنگ تاریخی سنجشها و ارزشها ، چاپ بایرام صادقی، تبریز 1367 ش، ج 1، ص 64، ج 2، ص 39؛ محمد پادشاهبن غلام محییالدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش، ذیل «درخش»؛ عباس عَزّاوی، تاریخالنقودالعراقیة ، بغداد 1377/1918، ص 177؛ یوسف غنیمه، «النقودالعباسیة»، سومر ، ج 9 (1953)، ص 99؛ اَنْسْتاس ماری کَرمْلی، النقودالعربیة و علمالنُمِّیّات ، قاهره 1939، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ علیاکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی ، تهران 1355 ش، ذیل «بدره».