بَحیربن وَرْقاء صُرَیْمی، از اشراف قبیلة بَنیتَمیم، و از فرماندهان بنیامیه در خراسان. از تاریخ تولد و آغاز زندگی او اطلاعی در دست نیست، طبری نخستین بار از او در 65 هنگام شورش بنیتمیم در خراسان بر ضد عبدالله بن خازم، عامل ابنزُبَیر، یاد کرده است (ج 5، ص 624). در 71، عبدالملکبن مروان وی را والی خراسان کرد و به او دستور داد تا با مردم مدارا کند و «همة وظایف و عطاها و زیادتها و اقطاعها» را که عبداللهبن زبیر بر ایشان تحمیل کرده بود، بردارد (گردیزی، ص 243). بحیر در ادارة امور خراسان عاجز ماند و خراسانیان از عبدالملک خواستند که امور خراسان را به مردی از قریش واگذارد؛ عبدالملک نیز بحیر را از حکومت خراسان برکنار کرد (همانجا). در 72، عبداللهبنخازم با بحیر در نبرد بود. عبدالملک از عبداللهبنخازم * خواست تا با بحیر بیعت کند و مدت هفت سال امیر خراسان باشد (طبری، ج 6، ص 176). عبداللهبنخازم نپذیرفت و جنگ میان او و بحیر ادامه یافت؛ اما چون نایبش، بُکیربن وِشَاح * (وسّاج رجوع کنید به ابناثیر، ج 4، ص 457) جانب عبدالملک را گرفت، از بیم شورش مردم مرو و اَبْرشهر، جنگ با بحیر را رها کرد و به سوی تِرْمَذ ـ که فرزندش، موسی ] و به روایتی یزید [ در آنجا بهسر میبرد ـ رفت (بلاذری، ص 401؛ طبری، همانجا). بحیر نیز به دنبال او رفت و در نزدیکی مرو وی را کشت (بلاذری، همانجا؛ ابنخلدون، ج 3، ص 48). در همین سال عبدالملکبن مروان، بکیربن وشاح را به فرمانروایی خراسان برگزید (ابنخلدون، ج 3، ص 47-48) و او مدت دو سال در خراسان امارت داشت (طبری، ج 6، ص 199). پس از عزل بکیر، حکومت خراسان را به اُمیةبن عبداللهبن خالد سپرد و او در 74 به خراسان آمد. در این زمان بکیر و بحیر با یکدیگر کنار آمدند (همانجا؛ ابنخلدون، ج 3، ص 52-53)، اما امیةبن عبدالله، بکیر را زندانی کرد (بلاذری، ص 402) و سرانجام او را به دست بحیر به قتل رسانید (طبری، ج 6، ص 317). بحیر نیز در 81 به دست افراد قبیلة بنیسعدبن عوف که از طرفداران بکیر بودند کشته شد (همان، ج 6، ص 333؛ ابناثیر، ج 4، ص 457-459(منابع: ابناثیر، الکامل فیالتاریخ ، بیروت 1385-1386/1965-1966؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، المسمی دیوانالمبتدا والخبر فیتاریخالعرب والبربر و من عاصرهم من ذویالسلطانالاکبر ، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت 1408/1988؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان ، بیروت 1988؛ محمدبن جریر طبری، تاریخالطبری: تاریخالامم و الملوک ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ] 1382-1387/1962-1967 [ ؛ عبدالحیبن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی ، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1363 ش.