بَحرانی، ماجدبن هاشم، ادیب ، شاعر، فقیه و محدث شیعی قرون دهم و یازدهم. در جدِّ حَفص بحرین به دنیا آمد و در همانجا تحصیل کرد و به امامت جمعه و جماعت و منصب قضا رسید؛ اما پس از چندی به شیراز رفت (مدنی، ص 500 ـ504؛ یوسف بحرانی، ص 135ـ137). بحرانی، شیراز را محیط مناسبی برای گسترش علوم و معارف اسلامی، بویژه فقه و حدیث، یافت، و گفتهاند نخستین کسی بود که حوزة نشر حدیث را در شیراز سامان بخشید. بتدریج شهرت بحرانی بالاگرفت و دوستداران فقه و حدیث از حجاز و عراق نزد او رفتند، و شیراز مرجع فقه و حدیث و حلوفصل امور شرعی و اجتماعی شد. بحرانی تا واپسین روزهای زندگی خود، از حوزة علمی شیراز و امامت جمعه و جماعت و منصب قضای آنجا پاسداری کرد (حرّعاملی، ج 2، ص 225ـ226؛ سلیمان بحرانی ص 73). او در 21 رمضان 1028 درگذشت و در جوار امامزاده میرسید احمد (شاهچراغ) فرزند امام موسی کاظم علیهالسّلام به خاک سپرده شد.معاصران بحرانی بسیارند؛ زیرا در عهد صفویه حوزههای علمی پرباری پدید آمده بود و مسلمانان جهان، بویژه شیعیان، به مراکز علمی ایران آمد وشد داشتند. بحرانی حدود 1015ـ1016 در اصفهان با شیخ بهاءالدین عاملی (متوفی 1030) دیدار کرد و در 1016 (آقابزرگ طهرانی، ج 1، ص 238) از او اجازه گرفت (خوانساری، ج 6، ص 74 ـ 75، ج 7، ص 79؛ علی بحرانی، ص 86). در 1020 فضلبنمحمدبنفضل عباسی این اجازه را از روی دستخط بهاءالدین عاملی بازنویسی کرد. همچنین عاملی برپشت کتاب خود، الاثنی عشریّة ، اجازهای برای بحرانی نوشت که آقابزرگ طهرانی (همانجا) آن را در کتابخانة شخصی سیدصدرالدین عاملی دیده و از آن یاد کرده است. بحرانی نیز در اجازهای که به سیدمیرفضلاللّهبن سیدمحبّاللّه دستغیب داده از بهاءالدین عاملی و ابنخاتون عاملی (متوفی 1038) به عنوان استادان مجیز خود یاد کرده است (خوانساری، ج 6، ص 74ـ 75؛ آقابزرگ طهرانی، ج 1، ص 228). بحرانی و ابوالبحر جعفربن محمد خطی بحرانی، ادیب و شاعر، در شعر و ادب با یکدیگر رقابت میکردند و دوستانه به سنجش سرودههای هم و مشاعره میپرداختند (مدنی، ص 532؛ خوانساری، ج 6، ص 73) درس حدیث بحرانی، فیض کاشانی (متوفی 1091) را به شیراز کشانید. او درنقل اصول اربعة حدیث شیعی به دوطریق قایل بود: نخست طریق بحرانی، استاد موثق خود در معارف شرعی، که از طریق بهاءالدین عاملی نقل میکرد و دیگر به طور مستقیم از بهاءالدین عاملی (مقدمه، ص 13).بحرانی در بحرین و شیراز شاگردان بسیاری تربیت کرد که از آن جملهاند: شیخ محمدبنحسن مقابی، شیخ محمدبنعلی مقشاعی، شیخ زینالدین علیبن سلیمان بحرانی، شیخ احمدبنعبدالسلام بحرانی، سید عبدالرضا بحرانی، لطفاللّهبن جلالالدین شیرازی، میرفضلاللّهبن سید محبّاللّه دستغیب حسینی، شیخ احمدبن جعفر بحرانی. از این شاگردان، علاوه بر میرفضلاللّه دستغیب، شیخ احمد بحرانی نیز از او اجازه دریافت کرد (خوانساری، ج 6، ص 75؛ آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ علی بحرانی، ص 87). بحرانی شعر نیز میسرود. مدنی (ص 500 ـ 504) بیش از پنجاه بیت از اشعار او را آورده است. دیوان شعرش را که به بزرگی وصف شده حرّعاملی (ج 2، ص 225ـ226) دیده و آقابزرگ طهرانی (ج 9، قسم 3، ص 950) معرفی کرده است. از دو قصیدة رائیّة او نیز یاد کردهاند: یکی در مرثیة امام حسین علیهالسّلام که خوانساری (ج 6، ص 73) و کشمیری (ص 36) مطلع آن را آوردهاند و دیگری در قتل خلیفة دوم عمر که قمی (ج 2، ص 371) و کشمیری (همانجا) مطلع آن را نقل کردهاند.در منابع موجود نام چند اثر از او ذکر شده که عبارت است از: تقریظ بر قصیدة جعفربنمحمد بحرانی؛ حاشیة اثنی عشریة بهائیّه؛ حاشیه تهذیب؛ حاشیة خلاصة الرجال که علی بحرانی (ص 87) آن را به خطّ مؤلف دیده است؛ حاشیة شرایع الاسلام؛ حاشیة معالمالدین؛ سلاسل الحدید فی تقیید اهل التقلید؛ مقدمة واجب؛ وقفنامه؛ یوسفیه ، در اصول عقاید که بحرانی آن را به درخواست و به نام حاج یوسفبننصراللّه بحرانی نوشته است.بحرانی فرزندی به نام سید عبدالرؤف داشته که شعر میسروده و مناجاتنامة منظوم او را خوانساری (ج 6، ص 77) و علی بحرانی (ص 91ـ92) نقل کردهاند.منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ سلیمانبن عبداللّه بحرانی، فهرست آلبابویه و علماءالبحرین ، چاپ احمد حسینی، قم 1404؛ علیبن حسن بحرانی، انوارالبدرین فی تراجم علماء القطیف والاحساء والبحرین ، چاپ محمدعلی محمدرضا طبسی، نجف 1377، چاپ افست قم 1407؛ یوسفبن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین ، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم ] بیتا. [ ؛محمدبن حسن حرّعاملی، امل الا´مل ، چاپ احمد حسینی، نجف 1385/1965؛ محمدباقربن زینالعابدین خوانساری، روضاتالجنات فیاحوال العلماء والسادات ، قم 1390ـ1392؛ محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، کتاب الوافی ، قم 1404؛ عباس قمی، فوائد الرضویّه: زندگانی علمای مذهب شیعه ، تهران 1327 ش؛ محمدعلیبنصادقعلی کشمیری، کتاب نجومالسماء فی تراجمالعلماء ، قم 1394؛ علیخانبن احمد مدنی، سلافةالعصر فی محاسنالشعراء بکلمصر ، مصر 1324.