بحرالعلوم لکهنوی، ابوالعیّاش عبدالعلی محمدبننظامالدین محمدبنقطبالدین انصاری لکهنوی ملقب به بحرالعلوم، متکلم بزرگ حنفیمذهبِ هند در قرن دوازدهم. پدرش ملا نظامالدین از خانوادههای «فرنگی محلِ»لکهنو و پایهگذار «درسِ نظامی» بود. نسب وی را به خواجه عبداللّه انصاری میرسانند، یکی از بازماندگان خواجه به نام شیخ علاءالدین (نیای بحرالعلوم با ده واسطه) از هرات به هند آمده بوده و مدفنش امروزه در پَرْناوَه (میان مِتهرا و دهلی) است. نسل بعد از او در شهر سِهالی، در نزدیکی لکهنو، اقامت گزیدند. خانوادة آنها در عهد اورنگ زیب به فرنگی محل نقلمکان کردند ( رجوع کنید به رحمان علی، ص 168؛ «اَلنَّدْوَه»). جدش ملا قطبالدین (متوفی 1103) و پدرش (متوفی 1161) هردو از عالمان نامداری بودند که موجب شهرت خانوادة خود در هند شدند.بحرالعلوم در 1144 در لکهنو به دنیا آمد. نزد پدرش تحصیل کرد و در هفدهسالگی دورة تحصیلاتِ اسلامی را نزد او به پایان برد ] سلسلة تلمّذ وی از طریق پدر به جلالالدین دوانی و دیگر علمای ایران میرسد [ . پس از مرگ پدر، نزد کمالالدین سَهالَویِ فتحپوری (متوفی 1175)، شاگرد پدرش، به تحصیل ادامه داد ( رجوع کنید به بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 624) و مدتی بعد کار تعلیم و تألیف را در لکهنو آغاز کرد ] در پی حادثه و سوء تفاهمی که منجر به رنجش شیعیان اوده * شد (انصاری 150) [ ، لکهنو را ترک کرد و به شاهجهانپور رفت و بیست سال در آنجا اقامت گزید، سپس به رامپور رفت (نجمالغنی، ج 1، ص 596، 600) و چهارسال هم در آنجا ماند. پس از آن، منشی صدرالدین بَردوانی از او دعوت کرد که به مدرسة بهار (بنگال) برود؛ و سپس به دعوت نوّاب والاجاه محمدعلیخان کَرْناتَکی (متوفی 1210)، به همراه 600 تن از «رجال علم»، به مَدْرس رفت. نواب لقب «مَلکالعلما» را به او اعطا کرد، برایش مدرسهای ساخت و برای او و همراهان و شاگردانش وظیفه مقرر کرد. جانشینان نواب، تا پایان حکومت والاجاهیان و استقرار سلطة انگلیس در مدرس، همان عنایت را درحق وی مبذول میداشتند و حقوق ماهانة او و دیگر مدرّسان و طلاّ ب مدرسه را همچنان میپرداختند. بحرالعلوم در 12 رجب 1225 در مدرس درگذشت و درهمانجا، کنار مسجد والاجاهیان، مدفون شد (دربارة فرزندانش رجوع کنید به الطاف الرحمان، ص 64 و بعد؛ و دربارة شاگردان معروفش رجوع کنید به جهلمی). لقب بحرالعلوم را والاجاه به وی داد (و این قول معروف است، اما الطافالرحمان، در ص 65، اعطاکنندة این لقب را، شاه ولیاللّه ] عبدالعزیز [ دهلوی * میداند). لقب ملک العلما بیشتر در شمال هند معروف است و لقب بحرالعلوم در جنوب. بحرالعلوم در فقه و اصول و حکمت متخصص بود. پدرش علوم دینی و عرفان را به او آموخته بود ( رجوع کنید به الطاف الرحمان) و عملاً او را به شاخهای از طریقة قادریه * ، منشعب از شاه عبدالرزاق بانْسَوی، وارد کرده بود. بحرالعلوم به مکتب عرفانی ابنعربی * وابسته بود و به بیانات شیخ، چنانکه در فصوص و فتوحات آمده است، ایمان کامل داشت. در واقع هدفش از تألیف شرح مثنوی مولوی رومی (لکهنو 1873، 3 ج) توضیح اسرار مثنوی در پرتو آرای ابن عربی است ( رجوع کنید به مقدمة عربی شرح مثنوی ). علاوه براین شرحی نیز بر بخشی از فصوص (یعنی «الفصّ النُّوحی»، بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 1، ص 793) نوشته است. وی در بستر مرگ اظهار داشت که در آن لحظه نیز حقیقتِ تعالیم شیخ را دریافته است ( رجوع کنید به فرنگی محل). قسمت اعظم عمرش را به تعلیم و تألیف گذراند و به سبب وسعت دانش و بصیرت انتقادی، برهمة معاصران برتری یافت و در ایشان تأثیر عمیقی به جای گذاشت.آثار بحرالعلوم، عمدتاً شرح و تحشیة متون ] آثار علمای ایران [ ، به عربی و فارسی است. بعضی از مهمترین تألیفاتش عبارتاند از: 1) فلسفه و منطق: شرح سُلَّم العلوم ( سُلَّم کتابی است در منطق از محباللّه بِهاری * ] متوفی 1119 [ ، دهلی 1891؛ التعلیقات (یا مِنهیّة ) علی شرح سلّمالعلوم (زُبَیْد احمد، ص 365)؛ الحاشیة علی الحاشیة الزاهدیة الجلالیة ] که از میر زاهد هروی به شرح جلالالدین دوانی بر تهذیبالمنطق تفتازانی در منطق است [ ، لکهنو 1872 (هدایت حسین، ص 695)؛ الحاشیة علی الحاشیةالزّاهدیة القطبیّة ] که حاشیه بر رسالة قطبالدین رازی در تصور و تصدیق است [ ، دهلی 1293 (بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 293)؛ الحاشیه علی الصدرا (حاشیه بر شرح ملاصدرای شیرازی بر هدایة الحکمة ابهری)، لکهنو 1846 (بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 1، ص 840؛ هدایت حسین، همانجا)؛ تعلیقات علیالافق المُبین ] از میرداماد [ (بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 580)؛ العُجالة النّافِعة (همان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 625)؛ 2) کلام: رسالة التوحید الکافیة للصوفی المتّقی به فارسی (رحمان علی، ص 123)؛ قاموس المشاهیر ، ذیل «عبدالعلی»؛ الحاشیة علی الحاشیة الزّاهدیة علیالامورالعامة ] حاشیه بر شرح سیدشریف جرجانی بر مواقف قاضی عضد ایجی [ (زبید احمد، ص 338)؛ الحاشیة علی شرح العقائد الدّوانی (همان)؛ شرح مقامات المبادی (همان)؛ ] دو حاشیه دیگر بر حاشیه زاهدیه بر شرح مواقف، رحمانعلی 123 [ ؛ 3) اصول فقه: فَواتِحُ الرحموت در شرحِ مسلّم الثبوتِ محباللّه بهاری (همان، ج 2، ) ذیل ( ، ص 624)؛ رسالة الارکان الاربعة (همان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 625)؛ تَنْویرالمنار، شرحالمنار به فارسی (همان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 264)؛ تکملة شرحِ تحریر (تکمله بر شرحی که پدرش بر تحریرالاصول کمالالدین ابنهُمام نوشته؛ زبید احمد، ص 283؛ هدایت حسین، ص 695)؛ شرحِ فقه اکبر (رحمان علی، ص 123)؛ 4) حدیث: رسالة فی تقسیم الحدیث (زبید احمد، ص 262)؛ ه ) ریاضیات: شرح المِجَسطی (همان، ص 382)؛ و) نحو عربی: هدایة الصرف فارسی که چاپ شده است.منابع: الطاف الرحمان، احوالِ علمای فرنگی محل ، 1907؛ محمدرضا انصاری، بانی درس نظامیه ، لکهنو 1973؛ عبدالاول جونپوری، مفید المفتی ، لکهنو 1326/1908، ص 135 و بعد؛ فقیر محمد جهلمی، حدائق الحنفیّه ، لکهنو 1891، ص 467؛ رحمان علی، تذکرة علمای هند ، لکهنو 1332/1913، ص 122، چاپ محمد ایوب قادری، کراچی 1961، ص 304ـ306؛ شبلی نعمانی، مقالات شبلی ، اعظم گره 1955، ص 116ـ120؛ صدیق حسنخان، ابجدالعلوم ، بوپال 1295/1878، ص 927؛ عبدالباری، آثارالاول ، ص 24؛ مولوی عنایت اللّه، تذکرة علمای فرنگی محل ، لکهنو 1930، ص 137ـ142؛ ولیاللّه فرنگی محلّی، الاغصان الاربعة للشجرة الطیّبة در احوال علمای فرنگی محل کمالاً و نَسَباً و علماً ، نسخة خطی ] کتابخانه [ ندوه (لکهنو)، گ 50 ـ53؛ نجمالغنی، اخبارالصنادید ، لکهنو 1918؛ «الندوه»، مجلة ندوة العلماء (آوریل ـ ژوئن 1907)؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942, ii, 607, index; M. Hida ¦ yat H ¤ usayn, "The life and works of Bahr al - Ulu ¦ m", JASB, N.S . v Ë Ë (1911), 693-695; Sharifuddin Pirzada, Foundations of Pakistan: All India Muslim League documents. 1906-1947 , Ë Ë , Karachi 1970, 351; Zubayd Ah ¤ mad, The contribution of India to Arabic literature , Alla ¦ ha ¦ ba ¦ d 1946,56, 112, 288-290, 317, 337, 364-366, index.