بجنوردی، سیدحسن ، فقیه و اصولی امامی. در 1316 در یکی از روستاهای بجنورد به دنیا آمد. نسب او به سید ابراهیم مُجاب، نوادة امام موسیبن جعفر علیهالسّلام، میرسد ( رجوع کنید به امین، ج 2، ص 242؛ روضاتی، ص 107؛ قمی، ج 2، 259 ـ 260). تحصیلات ابتدایی را در بجنورد به پایان رساند، در پانزده سالگی به مشهد رفت، ادبیات را نزد میرزاعبدالجواد، معروف به ادیب * نیشابوری، فراگرفت؛ سپس فلسفه را از حاجیفاضل خراسانی و آقابزرگ شهیدی، اصول را از حاجآقا محمد آقازاده (فرزند آخوند خراسانی)، فقه را از حاج آقاحسین قمی و تفسیر را از حاجیفاضل خراسانی آموخت (آقابزرگ طهرانی، 1404، ج 1، قسم 1، ص 385؛ شریف رازی، ج 3، ص 184) و بعدها خود از استادان و مدرسان بنام مشهد در اصول و فلسفه شد (محمد بجنوردی، مصاحبه).در 1340 به توصیة استادش، حاجیفاضل خراسانی، برای تکمیل مدارج علمی به نجف رفت و سالها از درس فقها و اصولیان آن حوزه، چون آقاضیا عراقی، میرزامحمدحسین نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی * بهره برد (آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ طباطبائی، مصاحبه). پس از درگذشت آقاضیا عراقی، به تدریس خارج (مرحلة عالی) اصول پرداخت و پس از درگذشت سیدابوالحسن اصفهانی، مسجد شیخ طوسی را حوزة درس خارج فقه و اصول قرار داد. به زبان عربی درس میگفت و گذشته از طلاب ایرانی، طلاب عرب زبان نیز در درسش حاضر میشدند. او در 20 جمادیالا´خرة 1396 در نجف درگذشت و در مقبرة استادش سیدابوالحسن اصفهانی مدفون شد.بجنوردی در حوزة نجف، علاوه بر فقه و اصول، به تبحّر در ادبیات و فلسفه و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی نیز مشهور بود و با مجامع علمی و دانشگاهی بغداد، ازهر، تونس و مراکش مراودة علمی داشت. حافظة قوی او ـ که شماری از متون حدیثی و بسیاری از اشعار شاعران بزرگ را از بر داشت ـ زبانزد بود (محمد بجنوردی، همان مصاحبه).بجنوردی، روش متداول تدریس فقه در مرحلة عالی (خارج) را ـ که استاد، کتابی فتوایی را متن درس خود قرار داده و مسایل آن را یکبهیک مطرح و در نفی یا اثبات آن برهان آورده و سرانجام نظریة خود را اعلام کند ـ برای پرورش شاگردان نمیپسندید؛ او معتقد بود که این شیوه، قواعد اساسی اجتهاد را به شاگرد نمیآموزد تا بتواند از آن در موارد مشابه دیگر نیز استفاده کند، ازینرو شاگردان، خود غالباً با حضور طولانی در درس خارج فقه ممکن است به ملکة استنباط احکام نایل شوند. او همچنین معتقد بود که اگر استادان به طرح قواعد کلی فقهی بپردازند و سپس کاربرد و تطبیق آن بر مصادیق را به شاگردان بیاموزند شاگردان زودتر به قدرتِ استنباط احکام میرسند. بر همین اساس، کتاب محققانة خود، القواعد الفقهیه ، را در دوازده جلد تألیف کرد که در هفت جلد چاپ شدة آن 64 قاعدة فقهی بررسی شده است.قبل از بجنوردی، شماری از دانشمندان امامی در قواعد فقهی تألیفاتی داشتهاند ( رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج 17، ص 180ـ194)، اما مباحث او گستردهتر است، زیرا پس از طرح هر قاعده به کیفیت دلالت و سند و نسبت آن با دیگر قواعد فقهی پرداخته و نیز آن را با پارهای از موارد تطبیق کرده است. (دربارة قواعد فقهی و تفاوت آن با قواعد اصولی رجوع کنید به قاعدة فقهی * ؛ اصول * ).دیگر تألیفات او عبارتاند از: منتهیالاصول ، دو مجلد در علم اصول؛ قولنافیالحکمة ، در فلسفه؛ رسالهای در رضاع ؛ رسالهای در اجتماع امرونهی ؛ حاشیه بر دو رسالة علمیة العروةالوثقی و وسیلةالنجاة .منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ همو، طبقات اعلام الشیعة ، جزء 1، نقباء البشر فیالقرن الرابع عشر ، مشهد 1404؛ محسن امین، اعیان الشیعة ، بیروت؛ محمد بجنوردی، سیمای فرزانگان: زندگینامة محمدحسن بجنوردی ، صدای جمهوری اسلامی ایران، تهران؛ محمدعلی روضاتی، جامع الانساب ، اصفهان 1335 ش؛ محمد شریف رازی، گنجینة دانشمندان ، تهران 1352 ش؛ عبدالعزیز طباطبائی، مصاحبة اکبر ترابی با عبدالعزیز طباطبائی ، قم 5/10/1373 ش؛ عباس قمی، منتهی الا´مال، تهران ] 1362 ش [ .