بایَنْدُر/ بایندریان (به تلفظ ترکی، بایِندِر ) از طوایف ترکمان (اُغُز) که در تشکیل و تحکیم اتّحاد طوایف آققوینلو * و ایجاد سلسلهای تاریخی به همین نام در قرن نهم ـ دهم و توسعة قلمرو حکومت آن شرکت داشتند. سران اتحاد طوایف آققوینلو و سلاطین سلسلة آققوینلو و نگهبانان مخصوص آنان از طایفة بایندر بودند. ظاهراً این طایفه به همراه سلجوقیان به آسیایصغیر راه یافتند. بعضی از مورّخان سلسلة آققوینلو را «بایِندِرخاناوغلان لَری» یا «آل بایندریّه»، و دولت آققوینلو را «دولتِ بایندریّه» نامیدهاند.محتمل است که طایفة بایندر به تسلّط سلجوقیان بر آسیای صغیر کمک کرده باشد. نامهای جغرافیایی متعدّدی در قفقاز و ارمنستان و ترکیه، که جزء «بایندر» در آن وجود دارد، قطعاً یادگار متصرفاتی است که روزگاری به بایندریان تعلّق داشته و نشاندهندة پراکندگی آنها در منطقهای بسیار پهناور است؛ اسامی روستای بایندرلو در بخش برذعه (بردعه * ) و رودخانة بایندر در بخش لاچین قفقاز و دهکدة بایندر در ارمنستان و شهر بایندر در ترکیه از جملة این نامهای جغرافیایی است.در عصر مغولان نام و آوازهای از بایندریان نبود و اینان ظاهراً نقش مهمّی در حوادث آن عصر آسیای صغیر نداشتند. در وقایعنامههای روم شرقی نام بایندریان نخستینبار در وقایع 741/1340 آمده و از آنان با عنوان امیرانِ آمِدْ یاد شده است. در قرن هشتم، که طوایف آققوینلو در ناحیة دیاربکر * به سیاست روی آوردند و دست به فعالیتهای سیاسی زدند، بایندریان در میان ترکمنهای شام دیده شدند. در قرندهم، مهمترین شاخة طایفة بایندر در ناحیة طرسوس به کشاورزی اشتغال داشتند و سایر تیرهها و شاخهها ظاهراً در نواحی طرابلس و حلب و در ینیایل واقع در جنوب سیواس بودند. در 1101/1690، دولت عثمانی از بایندریانِ ساکن حلب خواست که در لشکرکشی عثمانیان به اتریش شرکت کنند.سلاطین سلسلة آققوینلو مدّعی بودند که نسبشان به بایندر، نیای طایفة بایندر، میرسد و طغرای منتسب به او را در سکّهها و بناها و منشورهای خود به کار میبردند. تاریخ افسانهای آغاز کار بایندریان و چگونگی اتحاد و لشکرکشیهای طوایف اغز در منظومة حماسی ترکی دده قورقود * آمده است. بارتُلد معتقد است که بایندریان همان طایفة ترک زبان بودهاند که با نام بِرِندیان نقش مهمی در حیات اقوام قرن پنجم ـ ششم/ یازدهم ـ دوازدهم روسیه داشتهاند.طایفهای از بایندرها در گرگان میزیستهاند و آنان را یکی از تیرههای قبیلة ترکمنی گوکلان (یا: کوکلان) میشمردهاند . وامبِری ، که در قرننوزدهم از آن منطقه دیدار کرده است، میگوید که آنان به کشاورزی مشغولاند و خود را تابع دولت ایران میدانند (ص 388). در ایران و ترکیه «بایندر» را در نامگذاری افراد نیز به کار میبرند.منابع: آرمینیوس وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه ، ترجمة فتحعلی خواجه نوریان، تهران 1365 ش،ص 384، 390؛Faruk Sumer, "Bayindir, pe µ enek ve Yuregirler" in Dil ve Tarih- Cogralfya Faku « ltesi Dergisi , xi/ 2-4, 3I7-22.