بایسنغری، جعفر بنعلی تبریزی، از نخستین استادان خط نستعلیق در قرن نهم و خطاط شاهنامه بایسنغری. تاریخ ولادت و وفاتش بدرستی معلوم نیست، ولی از آثار و خطوط برجا مانده از او پیداست که بین سالهای 816ـ856 در قید حیات بوده است (بیانی، ج 1، ص 118). اصلاً از مردم تبریز بود، لیکن به دلیل اقامت طولانی در هرات، به هروی معروف شده است (همان، ج 1، ص 115). از هرات به ماوراءالنهر سفر کرد و سه سال در بلخ ماند، سپس به خوارزم رفت و یک سال در سمرقند اقامت گزید و در بخارا درگذشت (همان، ج 1، ص 114). میرزاجعفر از توجه و حمایت شاهزاده بایسنغر * میرزا برخوردار بود و به او انتساب داشت (همان، ج 1، ص 115). لقب دیگرش عین الاعیان بود و سلطانعلی قاینی، در خطی که در 914 نوشته، او را « قبلة الکتّاب» و «کمالالدین» نامیده است (فضایلی، ص 456).میرزاجعفر در رواج خط نستعلیق کوشش بسیار نمود و در اندک مدتی آن را مقبول عام و خاص کرد (منشی قمی، ص شانزده). او این خط را از استاد بلاواسطه خود میرعبداللّه فرزند میرعلی تبریزی (هروی) آموخت و در آن از بانی نستعلیق، یعنی میرعلی، نیز برتر شد (فضایلی، ص 456). او را شاگرد مولانا شمسالدین دانستهاند (منشی قمی، ص 25) و در «خط اصول» شاگرد شمسالدین قطابی مشرقی (متوفی 812) بود (فضایلی، ص 324، 457؛ بیانی، ج 1، ص 116). با آنکه شهرت عمدهاش در خط نستعلیق است خطوط دیگر را استادانهتر مینوشت (فضایلی، ص 324؛ بیانی، ج 1، ص 118).میرزاجعفر پیش از پیوستن به دربار بایسنغرمیرزا، در تبریز در دربار میرانشاه * بنتیمور به سر میبرد (بیانی، ج 1، ص 115) لیکن در حقیقت تربیت یافته دربار شاهرخ * تیموری (فضایلی، ص 323) و طرف توجه و علاقه خاص پسر او بایسنغرمیرزا بود، زیرا سمت استادی دبستان او را به عهده داشت (عالی افندی، ص 59).میرزاجعفر در یکی از حجرههای کاخ چهلستونِ بایسنغرمیرزا کتابت میکرد (منشی قمی، ص سیوهفت)، و سرآمد چهل کاتب و خوشنویس کتابخانة او بود (عالی افندی، ص 5؛ دولتشاه سمرقندی، ص 390). یکی از عوامل تجدید رونق خطوط متداول در ایران قرن نهم وجود میرزاجعفر بود. او با تربیت شاگردانی در انواع خطوط، به توسعه و پیشرفت خطاطی در ایران کمک کرد. شاگردان معروف او عبارتاند از: اظهر تبریزی در خط نستعلیق؛ شیخ محمود زرین قلم در خفینویسی؛ عبدالحی منشی استرآبادی در خط تعلیق؛ و مشهورترین شاگرد او، که در ضمن داماد او نیز بود، عبداللّه طبّاخ هروی که در خط اصول سرآمد بود (فضایلی، ص 325ـ326). میرزا جعفر، علاوه بر خطاطی، شعر نیز میگفت؛ ترکیببندی که در رثای بایسنغرمیرزا برای تسلیت به شاهرخ گفته، هم هنر شاعری او را مینمایاند و هم معرف مقام شاعر نزد شاهرخ است (فضایلی، ص 457).آثار بهجامانده از او، برخی در ایران، و بسیاری نیز در کتابخانههای جهان پراکنده است. مهمترین آنها عبارتاند از: شاهنامه بایسنغری که به خط نستعلیق و در 833 به فرمان بایسنغرمیرزا کتابت شده و هم اکنون در کتابخانة سلطنتی سابق در موزة کاخ گلستان (ش 4752) موجود است. دیوان اشعار حسن دهلوی که در 825 به دارالسلطنه هرات تقدیم شده و در کتابخانه مجلس (ش 4017) موجود است (بیانی، ج 1، ص 119)؛ نسخهای از کلیات همام تبریزی به خط نستعلیق که در 816 کتابت شده و در کتابخانة ملی پاریس نگهداری میشود. در این نسخه او به نام میرزا جعفر تبریزی خوانده شده است، زیرا هنوز به دربار بایسنغرمیرزا راه نیافته بود (همان، ج 1، ص 122)؛ نسخهای از دیوان حافظ به خط نستعلیق در موزة آثار اسلامی و ترک در استانبول؛ و نسخهای از گلستان سعدی (ش 119؛ همان، ج 1، ص 120).منابع: مهدی بیانی، احوال و آثار خوشنویسان ، تهران1363 ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء دولتشاه سمرقندی ، چاپمحمد عباسی، تهران 1337 ش؛ مصطفیبناحمد عالی افندی، مناقب هنروران ، ترجمه و تحشیة توفیق ه . سبحانی، تهران 1369 ش؛حبیباللّه فضایلی، اطلس خط ، اصفهان 1350 ش؛ احمدبن حسین منشی قمی، گلستان هنر ، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران 1359 ش.