باوی ایل (یا بابوئی )

معرف

ایلی‌ با گویش‌ لُری‌ در کهگیلویه‌
متن
باوی‌، ایل‌،(یا بابوئی‌)، ایلی‌ با گویش‌ لُری‌ در کهگیلویه‌. به‌ گفتة‌ فسائی‌ ( فارسنامه‌ ، ج‌ 2، ص‌ 270) باوی‌ شاخه‌ای‌ از طایفة‌ عرب‌ باویه‌ * در خوزستان‌ است‌؛ امّا مینورسکی‌ عقیده‌ دارد که‌ نام‌ باوی‌ ممکن‌ است‌ از نام‌ کوهی‌ در جنوبِ خرم‌آباد گرفته‌ شده‌ باشد ( د. اسلام‌ ، ذیل‌ «لُر»).بر اساس‌ روایتی‌ ایلی‌، باویها چون‌ مخالف‌ نادرشاه‌ بودند به‌ خراسان‌ کوچانده‌ شدند. در آنجا، نادرشاه‌ نخست‌ رهبر آنها، هاشم‌خان‌، را حکومت‌ داد و سپس‌ کور کرد. پس‌ از مرگ‌ نادر در 1160، ایل‌ به‌ رهبری‌ پسر هاشم‌خان‌ به‌ کهگیلویه‌ بازگشت‌ (دوبُد ، ج‌ 1، ص‌ 278).باویها در دورة‌ کریم‌خان‌ زند، به‌ اوج‌ قدرت‌ و نفوذ رسیدند. در 1173، رهبر آنها هیبت‌اللّه‌خان‌، پسر مسیح‌خان‌، به‌ حکومت‌ بلوکات‌ ایلهای‌ چهاربُنیچة‌ * (بویراحمدی‌، چُرام‌، دشمن‌زیاری‌، نوی‌)، لیراوی‌، طیّبی‌ و بَهْمَئی‌ * گمارده‌ شد. پس‌ از مرگ‌ او، پسرش‌ محمدتقی‌خان‌ بر جای‌ او نشست‌ و کلانتر بلوکات‌ باوی‌ و باشت‌ * شد (فسائی‌، ج‌ 2، ص‌ 270؛ باور، ص‌ 111).باویها ایل‌ کوچکی‌ در احاطة‌ همسایگان‌ نیرومند و متخاصمی‌ چون‌ ممسنیها و بویراحمدیها بودند. بویژه‌ بویراحمدیها تهدیدی‌ همیشگی‌ برای‌ آنها به‌شمار می‌رفتند؛ مثلاً در 1273، مأموران‌ خداکرم‌خان‌، کلانتر بویراحمدی‌، اللّه‌کرم‌خان‌ باوی‌، کلانتر باویها و پسرش‌ را خائنانه‌ به‌ قتل‌ رساندند و سپس‌ تمام‌ ناحیة‌ باوی‌ را غارت‌ کردند (فسائی‌، ج‌ 2، ص‌ 270). در اوایل‌ 1309، نیز سرتیپ‌خان‌ بویراحمدی‌، اسداللّه‌خان‌ رئیس‌ ایل‌ باوی‌ را کشت‌ و قلعه‌ و دارایی‌ او را غارت‌ کرد (باور، ص‌ 113).هم‌اکنون‌، باویها اسکان‌ یافته‌اند و در دهستان‌ پشت‌ کوه‌ باشت‌ بابوئی‌ زندگی‌ می‌کنند و مرکز اصلی‌ آنان‌ روستای‌ بزرگ‌ باشت‌ در شصت‌ کیلومتری‌ شرق‌ بهبهان‌ است‌ (رزم‌آرا، ج‌ 6، ص‌ 36، 76). دوبُد (ص‌ 277) جمعیت‌ باویها را بیش‌ از 000 ، 4، شیل‌ (ص‌ 399) 200 ، 1، فسائی‌ (ج‌ 2، ص‌ 270) بیش‌ از 500 ، 1 و دمرنی‌ (ص‌ 112) و کیهان‌ (ج‌ 2، ص‌ 88) 200 ، 1 خانوار تخمین‌ زده‌اند.براساس‌ نوشتة‌ کیهان‌ (همانجا)، علیشاهی‌، گَشین‌، موسائی‌، برآفتابی‌ و قلعه‌ای‌ (یا عَمَلَه‌) تیره‌های‌ باوی‌ را تشکیل‌ می‌دادند (برای‌ وضع‌ فعلی‌ رجوع کنید به باشت‌).منابع‌: محمود باور، کوه‌ گیلویه‌ و ایلات‌ آن‌ ، گچساران‌ 1324 ش‌؛ حسینعلی‌ رزم‌آرا، فرهنگ‌ جغرافیائی‌ ایران‌ (آبادیها) ، ج‌ 6: استان‌ ششم‌ (خوزستان‌ و لرستان‌) ، تهران‌ 1355 ش‌؛ منوچهر ضرابی‌، «طوایف‌ کهگیلویه‌»، فرهنگ‌ ایران‌ زمین‌ ، ج‌ 9 (1340 ش‌)، ص‌ 300ـ301؛ حسن‌بن‌حسن‌ فسائی‌، تاریخ‌ فارسنامة‌ ناصری‌ ، چاپ‌ سنگی‌ تهران‌ 1313؛ مسعود کیهان‌، جغرافیای‌ مفصّل‌ ایران‌ ، تهران‌ 1310ـ1311 ش‌؛C. A. De Bode, Travels in Luristan and Arabistan, London 1845; G.Demorgny Les reformes administratives en Perse: Les tribus du Fars", pt. I. R.M.M , 22, March 1913; EI , s.v."Lur" (by V.Minorsky); M.L. Sheil, Glimpses of life and manners in Persia , London 1856.
نظر شما
مولفان
گروه
جغرافیا ,
رده موضوعی
جلد 2
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده