باؤلی، کلمة اردو و هندی به معنی «چاه پلّهدار». دو نوع اصلی آن، یعنی شمالی و غربی، در هند وجود دارد. نوع شمالی سادهتر و شامل پلّکان سنگی عریضی است از سطح زمین تا زیر سطح آب و به عرض تمامی بنا. پلههای فرعی دیگری نیز ممکن است در طرف مقابل یا به طور قائم تا زیر سطح آب احداث شود و بدین سان منبع آب را در عمق به مربعهایی تقسیم کنند که هر چه پایینتر بروند کوچکتر شوند. در کنار اینها ممکن است پلّکانهای فرعی دیگری نیز به صورت متقاطع افزوده شود که مقطع نهایی آبانبار را به صورت هشت ضلعی درآورد. جز در سمتی که پلّکان اصلی در آن قرار دارد، دیوارها قائم است و از سنگ و گاهی آجر ساخته شده و تمامی بنا معمولاً مستطیل شکل است. باؤلیِ بیرونِ «بلند دروازة» فتحپور سیکْری، منسوب به شیخ سلیم چشتی، استثنائاً به اقتضای وضع زمین به صورت کثیرالاضلاع غیرمنظم، یعنی یگانه شکل ممکن، بنا شده است. وضع و جهت ساختمان باؤلیها ظاهراً در همه جا یکسان و هماهنگ نیست. مثلاً باؤلیِ درگاه نظامالدین اولیا، در دهلی، نزدیک مقبرة همایون، از شمال به جنوب کشیده شده و با مرقد همجهت است، در حالیکه باؤلیِ درگاه خواجه قطبالدین بختیار کاکی در مهرولی نزدیک لال کوت ، دهلی کهنه، از مشرق به مغرب امتداد مییابد و با هیچیک از ساختمانهای عمده همسو نیست. این گونه باؤلیها کاربرد عملی دارد و ممکن است برای آب برداشتن و غسل کردن و وضو گرفتن استفاده شود. بعضی مردان از ارتفاع بیست متری به درون آب میجهند و در آن غوطه میخورند تا نذوراتی را که زوّار در آن ریختهاند بیرون بیاورند. باؤلیها معمولاً ساده و بدون تزیینات است، ولی زیبایی آنها بیشتر ناشی از عظمت خاص بناهای تاریخی است. مثلاً طول باؤلی درگاهِ نظامالدین اولیا 4ر37 و عرض آن 2ر16 و عمق آن تقریباً 20 متر از سطح زمین تا سطح متوسط آب است.نزدیک مقبرههای عمدة پیران چشتی هم باؤلیهایی ساخته شده است. مثلاً، علاوه بر نمونههایی که قبلاً ذکر شد، باؤلیِ درگاهِ شیخ معینالدین چشتی در اَجمیر با مهارت تمام در صخره کنده شده است. باؤلیهای کوچکِ دیگر از همین نوع معمولاً در بقیة اماکن اسلامی شمال هند یافت میشود. دربارة وجود نمونههایی از آنها در دورههای قبل از ورود اسلام به هند نیز مطلبی دیده نشده است.نوع غربی، که معمولاً به آن «واو »، (واژة گُجراتی) گفته میشود، علاوه بر کاربرد عملی، از لحاظ معماری و هنری نیز ارزش والایی دارد و ساختمان آن از نمونههای شمالی پیچیدهتر است و از دو قسمت تشکیل میشود:یک چاه مدوّر یا هشت ضلعی که مثل چاههای معمولی میتوان از آن آب برداشت، و یک رشته دالان که با پلّکان به هم متصل میشود. در پاگرد دالانهای تحتانی نیز ستونهایی برپا داشتهاند که دالانهای فوقانی را نگاه میدارد.از هر پا گرد دهلیزهایی به چاه منتهی میشود و در هر دهلیز غالباً حجرههایی ساختهاند که در گرمای تابستان پناهگاه مطبوعی به شمار میرود. در گجرات، بناهایی از این قبیل از دوران پیش از ورود اسلام باقی است. «واوِ» ماتابهوانی در نزدیکی احمدآباد بهترین نمونة به جا مانده از دوران حکومت هندوان و احتمالاً متعلق به قرن پنجم است ( رجوع کنید به بُرگس ، ج 8، ص 1ـ3). «واوِ» بائی حریر در احمدآباد کتیبهای به زبان سنسکریت متعلق به 904ـ905 و کتیبة دیگر به زبان عربی به تاریخ 8 جمادیالاولی 906 دارد و تزیینات آن بسیار شبیه به نقش و نگار داخل طاقچههای منارههای مساجد محلی است. «واوِ» اَدالَج ( رجوع کنید به همان، ص 10ـ13) صلیبی شکل است و سه پلّکان اصلی تا نخستین پاگرد آن احداث شده است. «واو»های دیگر به صورت پراکنده در سرتاسر گجرات، از برودا به شمال، دیده میشود و یکی از آنها در ماندوا ، در ساحل چپِ رودِ واترک ، ترکیب ساختمانی خاصی دارد. این بنا چاه آجری مدوّری با حجرههایی در سه اشکوب و در یک جهت است که مدخل آنها پلّکان مارپیچی است و داخل دیوار چاه ساخته شده است.تاریخ احداث باؤلیهای شمالی معلوم نیست. باؤلی درگاهِ نظامالدین اولیا را خود شیخ (636ـ725) ساخته است (سیداحمدخان، ص 42). احتمال دارد که بقیة نمونهها نیز تقریباً در همان دوره بنا شده باشد.منابع : برای قسمت شمالی رجوع کنید به سیداحمدخان، آثارالصنادید ، لکهنو 1900؛H. C. Fanshawe, Delhi: Past and Present, London 1902; Maulvi Z ¤ afar H ¤ asan, A guide to Niz ¤ a ¦ mu-d Din, MASI, x, Calcutta 1922, 7;برای گجرات (رجوع کنید به J. Burgess, The Muhammadan Architecture of Ahmadabad ASI, NIS, xxxiii (= ASWI, viii), London 1905, 1-6, 10-14; J. Burgess and H. Cousens, The Architectural Antiquities of Northern Gujarat ... ASI, NIS, xxxii, (= ASWI, ix), London I903, 37, 101, 112-3, 116-7;دو منبع اخیر دارای لوحها و تصویرهای دقیق است. برای تصویر کلّی از دورهای که «واو»ها در آن دوره در گجرات احداث شد. رجوع کنید بهPercy Brown, Indian Architecture, Islamic Period,3rd edition Bombay [1957?], 56-61.