بالُوی/ بالویی ، منسوب به بالویه، نسبت شماری از محدّثان سدة سوّم تا پنجم هجری. بیشتر این محدّثان به یک نفر نسب میرسانند و غالباً به عدالت و وثاقت مشهورند و نامشان در کتب رجالی و تذکرههای حافظان حدیث ذکر شده است. خاندان بالویی از بزرگترین پایگاه حدیث آن دوران، یعنی نیشابور، برخاستند. در این مقاله 1) محدّثان خاندان بالویی 2) محدّثان مشهور به بالویی معرّفی میشوند:1) الف) ابوبکر بالویی، محمدبناحمدبنبالویة الجلاب (متوفی 340، در 74 سالگی) از اعیان مشایخ حدیث که ابوطاهر محمّدبنحسنمحمّد آبادی، مفسّر و محدّث نامبردار خراسانی، او را به بغداد برد و در آنجا صحّت کتابها و سماعات او را تأیید کرد. ابوبکر از محدّثانی چون ابوجعفرمحمّدبنغالببنحرب و محمّدبنربع بزّاز و بشربنموسی اسدی سماع حدیث کرده و حافظ ابوعلیحسینبنعلی و حافظ ابوعبداللّهمحمدبنعبداللّه حاکم نیشابوری از او نقل حدیث کردهاند (ابنماکولا، ج 1، ص 533، حاشیه).ب) ابوالعباسمحمّدبناحمدبنبالویة نیشابوری معروف به عَضیده (متوفی 296). وی از حنظلی و عمربنزراره و دیگران حدیث شنیده و ابوزکریا عنبری و علیبنعیسیحیری و دیگران از او نقل کردهاند (همان، ج 1، ص 165).ج) ابوعلیحسینبنبالویهبنزیدبنسَیّار نیشابوری حیری، (متوفی 306)، از محمّدبنحمید و محمّدبنمقاتل رازی نقل حدیث کرده و ابوسعیدبنابیبکربنابیعثمان از او روایت کرده است (همانجا).د) ابوحامدالعصفی، احمد (یامحمد)بنِبالویه (متوفی جمادیالاولی 343). وی از ابوعلی محمّدبن عمرو الحرَشی و احمدبن سلمة البزّاز و ابوعبداللّه بوشَنْجی و بشربن موسی و محمّدبنایّوب و دیگران حدیث شنیده و حاکم نیشابوری و محدّثان دیگر از او روایت کردهاند. (همان، ج 1، ص 166).ه ) ابونصر بالویی، محمّدبناحمدبنبالویة الجُلاّ ب. با برادرش ابوبکر سالهای 285 تا 290 را در بغداد به سر برد. آنان از مشایخ آنجا سماع حدیث کردهاند، امّا رشتة اصلی کار ابونصر حدیث نبود و بیشتر با حاکمان و والیان روزگارش معاشرت داشت. وی در اواخر عمر از این علایق چشم پوشیده و در مسجد برادرش، ابوبکر، معتکف شد. فرزندان او هم مانند پدر سمت حکومتی داشتند. ابونصر از عبداللّهبناحمدبنحنبل روایت حدیث کرده است (همانجا).بنا به نقل سمعانی (ج 2، ص 61ـ63)، حاکم نیشابوری از او یاد کرده و گفته است که ابونصر در رمضان 339 درگذشت و برادرش، ابوبکر، بر او نماز خواند.و) ابوالحسین عبدالواحدبنمحمّدبناحمدبنبالویة نیشابوری (متوفی رجب 378). وی از محمّدبنعبدالوّهاب فرّاء و علیبنحسن دیگران حدیث شنیده و ابوسعیدبنابیبکر و دیگران از وی روایت کردهاند (ابنماکولا، ج 1، ص 533، حاشیه؛ ابناثیر، ج 1، ص 114).ز) ابومحمد بالویی، عبداللّهبناحمدبنعبداللّه بالویه. وی معاصر حاکم نیشابوری بوده و آنچه سمعانی و دیگر مؤلّفان کتب حدیثی و رجالی دربارة او و خاندان او و محدّثان همطبقة او آوردهاند به حاکم نیشابوری مستند است. بنا به روایت سمعانی (ج 2، ص 61ـ63) از حاکم نیشابوری، ابومحمّد از خاندان صالحان و مجتهدان آن روزگار و بازماندة مشایخ خاندانش بوده است. هر چند هنگامی وارد بغداد شد که ابوبکربنابیداوود و ابوالقاسمبنمنیع، دوتن از مشایخ و محدّثان بنام آن دوران، زنده بودند، به سماع حدیث ازآنان توفیق نیافت. حاکم گوید که از او دربارة اینکه آیا به سماع حدیث از محمّدبناسحاق خزیمة و ابوالعبّاس سَرّاج توفیق یافته بوده جویا شده، و ابومحمّد پاسخ مثبت داده است. وی گرایش عرفانی داشته و سخنان مشایخ تصوّف و انس با آنان را بر دیگر طبقات از اهل معارف ترجیح میداده است. حاکم نیشابوری برخی از منقولات عرفانی را که از او شنیده بوده نقل کرده است. این نوع گرایش گویا موجب شد که وی هرگز بر کسی حدیث نخواند و حدیث نیز نقل نکند. در رجب 378 درگذشت و در آرامگاه برادرش، ابوالحسین، مدفون شد (ابناثیر، همانجا).ح) ابومحمّد بالویی، عبدالرّحمنبنمحمّدبنبالویة المُزَکّی (متوفی 11 شعبان 410). یکی از بزرگان و ثقات مشایخ حدیث و معاصر حاکم نیشابوری بوده و، بنا به روایت سمعانی (همانجا)، حاکم نیشابوری گفته است که با ابومحمّد در حلقة درس فقه شرکت میکرده و نیز مناظرة او را در مجلس ابوبکر اسحق دیده بوده است. وی اهتمام زیادی در جمعآوری احادیث عالیالسَّند ( رجوع کنید به اسناد * )، که براساس شرط شیخین (مسلم و بخاری) صحیح شمرده میشوند، داشته و، به همین جهت، مشایخ عصرش خواهان روایت این احادیث از طریق او بودهاند و مدّت یک سال یا کمتر در نزد او به سماع این احادیث پرداختهاند (صریفینی، ص 471). وی گروه کثیری از محدّثان را درک و از آنان حدیث نقل کرده است: ابوبکربن یحیی المزکّی، ابوصالح المؤذن، محمّدبن یعقوب الاصَمّ، ابوبکر الصِبْغی، ابوالحسن الطرایفی، ابومحمد الکعبی، ابوعلی هروی، ابومحمد ازهری، ابوعلی صَوّاف، ابنمَطَر و دیگر بزرگان این طبقه از مشایخ خراسان و عراق (همانجا). وی از پدر خود نیز حدیث نقل کرده و آخرین کسی است که از محمدبن الحسین القطّان نقل حدیث کرده است (ذهبی، 1961، ج 3، ص 102، صریفینی، ص 471؛ ذهبی، 1983، ج 17، ص 240).ط) ابوبکر بالویی، علیبناحمد نیشابوری. بنا بر تقسیم حاکم نیشابوری، از مشایخ طبقة دوم و از محدّثان شافعی بوده است (دربارة مشخصات این طبقه رجوع کنید به صریفینی، ص 23). او در نواحی جبال و عراق و نیشابور از محدّثان بسیاری حدیث شنیده و ابوحازم العبدوی، از بزرگان مشایخ حدیث سدة چهارم، کتاب الفواید احمدبنحسین مهران را برایش استخراج کرده است. از آنجا که ابوبکر در آغاز میانسالی درگذشت، به نقل احادیث زیادی نایل نشد. وی از نشربناحمد و ابوعمربنحمدان و حاکم ابواحمد و ابوالفضلصالحبناحمد و ابنشاهین و دارقُطَنی و ابنشاذان و ابنحبابه و دیگر مشایخ این طبقه حدیث شنیده است (همان، ص 574).ی) ابوعبداللّه بالویی حیری، منصوربنمحمدبنعبداللّه. وی از محدّثان طبقة دوّم و از نوادگان دختری ابوبکر حیری است و از دو جانب (پدر و مادر) اصالت شخصی و اعتبار و وثاقت در فن حدیث دارد، از خَفّاف و سیدابوالحسن و ابوالحسنبناسحاق و دیگر مشایخ این طبقه سماع حدیث کرده است (همان، ص 676).ک) ابواسحاق، ابراهیمبنعلیبنبالویه. وی از محمّدبن عقیل بلخی و محمدبنعبداللّه سمرقندی و دیگران روایت و نیز احادیثی «غریب» از عبداللّهبنوَهْب دینوری نقل کرده است. ابوعلی حسینبنمحمّد ماسرجیسی احادیثی برایش برگزید (ابنماکولا، ج 1، ص 165).ل) ابوالقاسم، عبیداللّهبنابراهیمبنبالویه المزکّی. وی از احمدبنیوسف و محمّدبنیزید و اسحاقبنعبداللّه سماع حدیث کرده و ابوبکراحمدبناسحاقبنایوب و حافظ ابوعلی و محدّثان پس از این دو، در سلسلة روایت، همه از عبیداللّهبنابراهیم نقل حدیث کردهاند (همانجا).م) ابوابراهیم، محمدبنالحسینبنمحمّد بالویی. وی از ابواسحاقابراهیمبنمحمد اسفراینی حدیث نقل کرده و ابوبکر محمّدبنمنصور السمعانی از او روایت کرده است (همان، ج 1، ص 533، حاشیه).2) الف) ابوسعیدبالویی، عبدالرّحمنبن احمدبن حامدبن محمودبن محمدبن عبدالرحمنبن سعدبن ابیوقّاص زُهْری نیشابوری (متوفی 374). وی در بخارا سکونت گزید و از ابوحامد یحییبنبلال و محمدبنقطّان حدیث نقل کرد و تا سالهای آخر عمر در اِشتیخنِ سمرقند دیوان مظالم را سرپرستی میکرد (یاقوت حموی، ج 1، ص 277؛ سمعانی، ج 2، ص 61ـ63؛ ابنماکولا، همانجا).ب) ابوسعید بالویی، عبدالرّحمنبن سعیدبن عبدالرّحمن از محدّثان طبقة دوم نیشابور. وی از نوادگان ابوحسین کیالی (از مشایخ نامبردار طبقة سوم محدّثان نیشابور بنا بر تقسیم حاکم نیشابوری) و از خاندانی است که به عدالت و وثاقت شهرت داشت. به گفتة حاکم نیشابوری، وی، با راهنمایی و افادت جدّش، از مشایخ طبقة دوّم نیشابور حدیث بسیار شنید لیکن، از آنجا کهدر آغاز میانسالی درگذشت، بر نقل احادیث توفیق نیافت (صریفینی، ص 492).ج) ابوالعباساحمدبنمحمّدبناسحاق بالویی. وی از محمّدبناسحاقبنخزیمه و ابوقریش و محمّدبنجمعةبنخلف قهستانی و محمّدبنسَرّاج و محمّدبنمسیّب ارغیانی حدیث نقل کرده و ابوسعید، محمّدبنعبدالرّحمن گنجرودی از وی روایت کرده است (ابنماکولا، ج 1، ص 532، حاشیه).منابع : ابناثیر، اللباب فی تهذیب الانساب ، بغداد ] بیتا. [ ؛ ابنماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب ، چاپ عبدالرّحمنبنیحیی معلمی یمانی، بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدبناحمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ، ج 17، بیروت 1983؛ همو، العبر فی خبر من غبر ، ج 3، چاپ فؤاد سید، کویت 1961؛ عبدالکریمبنمحمد سمعانی، الانساب ، ج 2، چاپ عبدالرّحمنبنیحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن 1383/1963؛ ابراهیمبنمحمد صریفینی، تاریخ نیشابور: المنتخب من السیاق ، تألیف عبدالفاخربناسمعیل فارسی، قم 1362 ش؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان، چاپ فردیناد ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.