بالابان ، ساز بادی (ذاتالنَّفْخ) از ردة سُرْنا، استوانهای شکل، به طول چهل سانتیمتر و با دو زبانة عریض. نام این ساز به صورتهای «بِلَبان» و «بِلهبان» نیز در منابع ضبط شده است. عبدالقادر مراغی (ص 134ـ135) که از این ساز به عنوان «نایبلبان» و «نایچة بلبان» نام برده است، آواز آن را «لَیِّن و حزین» وصف میکند. مؤلّف بهجةالقلوب ابنطائی نامی را، مخترعِ «بلهبان» را ذکر کرده است.این ساز از چهار بخش تشکیل شده است: 1) نی که در رأس لولة ساز قرار دارد و مانند سرنا از دو زبانه یا شَعیره یا قمیش تشکیل شده است؛ 2) خَرَک که زبانه و پوکه را به هم متصلمیکند؛ 3) پوکه که استوانة فلزیِ کوتاهی است و تنه را به وسیلة خرک به زبانهها متّصل میکند؛ 4) تنه که استوانهای است از چوب شمشاد و خیزران و مانند آن. طول این ساز از سرنا کوتاهتر و صدایش از آن زیرتر و وسعت صوتشکمتر است. در آذربایجان، که بالابان از سازهای متداول آنجاست، غیر از نوع بلند آن، که طولش چهل سانتیمتر است و نُه سوراخ (هشت سوراخ در رو و یک سوراخ در پشتِ استوانه) دارد، نوع کوچکترینیز هست که در گروههای نوازنده آذربایجانی فقط یک یا دو نغمة ثابت را به گوش میرساند. حدود صد سال قبل که موسیقی نظامی به شیوة غربی در ایران متداول شد، دستة نوازندهای نیز ترتیب داده شد که افراد آن سازهایی از قبیل طبلِ بزرگ و طبل کوچک و ترُمْپِت و نوعی نی موسوم به فیفْر مینواختند. به نوازندگان این دسته «بالابانچی» میگفتند.منابع : بهجةالقلوب ، نسخة خطی کتابخانة بغدادلی وهبی افندی، ش 1001؛ عبدالقادربنغیبی مراغی، مقاصدالالحان ، چاپ تقیبینش،تهران 1344 ش؛Jean Jenkins, Paoul Rosving Olsen, Music and musical instruments in the world of Islam , London 1967, 70; Curt Sachs, Real Lexikon der Musikinstrumente , Berlin 1913.