بافْت ، شهرستان و شهری در استان کرمان.1) شهرستان بافت ، در جنوب استان کرمان، در منطقة قدیمیِ اِقطاع واقع است. از شمال به شهرستان بردسیر (مَشیز)، از مشرق به شهرستان سبزواران (جیرفت)، از جنوب به شهرستان بندرعباس (استان هرمزگان)، و از مغرب به شهرستانهای سیرجان و بندرعباس محدود است. مشتمل بر سه بخش: مرکزی (حومه)، رابُر، اُرزوئیه و سیزده دهستان و دو شهر است. خط الرأس کوههای شاه، لالهزار، و بیدخون (بیدخوان) آن را از شهرستان بردسیر جدا میکند. کوههای صوغان و سیاه کوه در جنوب شرقی، کوه خَبْر (مرتفعترین قله 845 ، 3 متر و اغلب پوشیده از برف) در مغرب، کوه کوشک (مرتفعترین قله 273 ، 3 متر) در جنوب شهرستان قرار دارد. این کوهها اغلب پوشیده از بَنِه (پستة جنگلی) و بادام جنگلی و بوتِههای کتیرا و زیره است. بیشتر آبادیهای شهرستان در درههای این کوهها قرار دارد. زمینهای مزروعی شهرستان با رودهای رابُر، بافت، خارا (خَرا)، زردشت، هودج ـ از سرشاخههای سمت راست هلیلرود * ـ و همچنین چندین رشته قنات، چاه و چشمه آبیاری میشود. محصولات عمدة آن گندم، جو، پنبه، زیره و میوه است. دامداری نیز در آنجا رایج است. از صنایع دستی قالیبافی و جاجیمبافی دارد. دارای معادن سرب و آهن و مس و کرومیت است. معادن سرب آن در اراضی دهکدة علیآبادِ دشتآباد در 29 کیلومتری جنوب غربی شهر بافت یافت میشود. راه کرمان ـ سیرجان و بافت ـ سبزواران از این شهرستان میگذرد. این شهرستان دارای آثار باستانی پیش از تاریخ است.از دهستانهای قدیمی آن صوغان است که در منطقة گرمسیر در جنوب شرقی شهرستان قرار دارد. در گذشته مرکز آن ده صوغان در حدود 116 کیلومتری جنوب شرقی شهر بافت بود. امروز در نزدیک آن، آبادی معدن صوغان دیده میشود و در سرشماری 1365 ش نام آبادی صوغان حذف شده است. آبادی سُرخان، با برجی قدیمی، در نزدیکی دهکدة صوغان قرار داشت. جغرافیانویسان اسلامی در محل صوغان و سُرخان از آبادی سورقان نام بردهاند (اصطخری، ص 160؛ ابنحوقل، ص 308 ؛ مقدسی، ص 468). به نوشتة وزیری کرمانی، درخت سرو بسیار بزرگی در دامنة کوه صوغان قرار داشت که دور آن هشت بغل بود و تخمیناً پنجاه خروار هیزم خشک به مرور ایام از این درخت بهدست آمد. به اعتقاد مردم، حضرت زکریای پیغمبر علیهالسّلام در این درخت پنهان بوده است. همچنین در صحرای صوغان، در قریة اللّهآباد، تلی خاکی است که گویند مقتل یحییبنزکریا علیهالسّلام است. از صوغان راهی به رودبار در میانة دو کوه ـ تقریباً به طول ده فرسنگ و با عرض جای فراخ یک میل و جای تنگ بهقدر شصت ذرع ـ وجود دارد. آبی از سمت صوغان و از وسط آن تنگ بهسوی رودبار جاری است (ص 130). طی سالهای 1346ـ1348 ش در تپة یحیی (به ارتفاع 8ر19 متر از سطح زمینهای پیرامون و به قطر قاعدة 186 متر)، واقع در درة صوغان، کاوشهای باستانشناسی انجام گرفت و آثاری متعلق به 500 تا 4500 سال پیش از میلاد بهدست آمده است که نمودار رونق اقتصادی و بازرگانی و توسعة صنایعدستی، بویژه در هزارة سوم پیش از میلاد، در آن ناحیه است. الواح یافت شده دارای نوعی علایم عددی است و شکل الواح به گروه «پروتوـ ایلامی» (عیلامی نخستین) تعلّق دارد. اشیای بهدست آمده، از سنگ صابون شناخته شده است. بقایای معادن سنگ صابون هنوز در پیرامون تپه یحیی دیده میشود (مجیدزاده، ص 141ـ142).از آبادیهای دیگر آن اُرزوئیه یا ارزویه (مرکز دهستان و بخش ارزوئیه) است که در ارتفاع 044 ، 1 متر، در 126 کیلومتری جنوب شهر بافت قرار دارد و آب و هوای آن گرم است. آب مشروب و زراعتی آن از قنات تأمین میشود. محصول آن ذرت، گندم، پنبه و خرماست و مرکباتش شهرت دارد. از آبادیهای قدیمی آن دَشتْبَر که نامش در تاریخ آمده (افضلالدین کرمانی، ص 132)، قادرآباد، و دولتآباد در 126 کیلومتری شهر بافت است. دهستان ارزوئیه در 1368 ش به بخش تبدیل شد.غیر از شهر بافت (مرکز شهرستان)، شهر دیگر آن رابُر (مرکز دهستان و بخش، جمعیت طبق سرشماری 1370ش، 450 ، 8 تن) در 22 کیلومتری شمال شرقی شهربافت است. این شهر در دامنة کوه قرار دارد و رود رابر، که از کوه شاه سرچشمه میگیرد، از کنار آن میگذرد. باغداری و قالیبافی در آنجا رواج دارد. به نوشتة وزیری کرمانی (ص 141)، در قدیم گلابی و سیب آن از طریق بندرعباس به هند صادر میشد.در 1316 ش، طبق قانون تقسیمات کشور، بخش بافت در شهرستان کرمان (استان هشتم) تشکیل شد. در 1323 ش، بخش بافت از شهرستان کرمان مجزا و ضمیمة شهرستان نونهادِ سیرجان شد. در فهرست تقسیمات کشوری 1340 ش، شهرستان بافت جزو شهرستانهای استان هشتم است. جمعیت شهرستان بافت، براساس سرشماری 1370 ش، بالغ بر 377 ، 131 تن بود که از آن میان 198،31 تن (حدود 24 درصد) شهرنشین و 179 ، 100 تن (حدود 76 درصد) روستانشین بودند. عشایر افشار * ، لک * و تیرههای بچاقچی * نیز در این شهرستان زندگی میکنند و به دامداری اشتغال دارند.2) شهر بافت ، مرکز شهرستان بافت (جمعیت طبق سرشماری 1370 ش، 748 ، 22 تن)است کهدر 156 کیلومتری جنوب شهر کرمان، و در ارتفاع 250 ، 2 متری، واقع است. شهر بردسیر در 116 کیلومتری شمال، سیرجان در 129 کیلومتری مغرب و راُبر در 22 کیلومتری شمال شرقی آن قرار گرفته است. در قدیم، بر سر یکی از راههای اصلی زمستانی سیرجان ـ هرمز * به کرمان قرار داشت. گرمترین دمای مطلق آن گاهی به 37 درجه و سردترین آن به 7- درجة سانتیگراد میرسد. بادهای شمال شرقی ـ جنوب غربی آن ملایم و بادهای غربی و جنوب غربی آن تند و همراه با گرد و غبار است. شمال شهر را کوههای کمارتفاع و جنوب آن را دشت فراگرفته است. رود بافت از سرشاخههای هلیل رود، از مشرق آن میگذرد و پلی بر روی آن احداث شده و پیرامون شهر را باغها و مزارع احاطه کرده است. شهر اغلب در معرض سیل قرار دارد. از جمله صنایع دستی آن قالیبافی و جاجیمبافی است. بافت از مراکز داد و ستد تولیدات عشایری است که در اطراف زندگی میکنند. تنگ آسیا دو جَفته در سه کیلومتری شمال شرقی شهر واقع است. شهر بافت با راههای اصلی و فرعی (برخی آسفالته) با مراکز بخشها ارتباط دارد.پیشینه: از تاریخ شهر بافت در پیش از اسلام و حتی اوایل اسلام، اطلاعی در دست نیست. به نظر گابریل، احتمالاً اسکندر، در بازگشت از مشرق ایران، از طریق گُلاشکِرد * ، در پنجاه کیلومتری مغرب کَهنوج، از مسیر صوغان و بافت به سیرجان رفته است (ص 31). نخستین بار، صاحب حدود العالم در 372 از بافت نام برده و بافت و خیر (احتمالاً خَبْر) را دو شهرک آبادان و بانعمت از کرمان معرفی کرده است (ص 126). هنگامی که ملکشاه سلجوقی در جیرفت درگذشت (562)، پسر و جانشین او، ملک بهرام، از راه بافت روانة بردسیر (شهرکرمان) شد (افضلالدین کرمانی، ص 66). به نوشتة محمدبنابراهیم (ص 82)، در 570، اتابک محمد از راه بافت به جیرفت رفت و در 594، غُزان، پس از شکست از نصرتالدین اتابک، سردار هندوخان پسر خوارزمشاه، به بافت و سیرجان عقب نشستند (همان، ص 195). بافت در اوایل قرن هفتم، پیش از حملة مغول، از بلاد و نواحی کرمان و شهری آباد و نامدار بوده است (افضلالدین کرمانی، ص 132). در همان زمان، بافت در معجمالبلدان (ج 1، ص 474)، به صورت «بافد» و از شهرهای کرمان در راه شیراز ذکر شده است. به قول شیندلر، مارکوپولو در نیمة قرن هفتم هنگام بازگشت به کرمان، از راه بافت سفر کرده است (سایکس، ص 303). در 768، شاهزاده قطبالدین اویس به حوالی بلوک اقطاع (بافت) آمد (عبدالرزاق سمرقندی، ج 1، ص 390). در 785، سلطان احمد، حاکم کرمان، پس از گذراندن چند روز در بافت، برای درهم شکستن شورشی که حیدر نامی آن را رهبری میکرد، به کرمان بازگشت (میرخواند، ج 4، ص 589). در 792، شاه یحیی از یزد به صحرای بافت آمد و در جنگ با سلطان احمد شکست خورد و به یزد برگشت (کتبی، ص 127). در 857، میرزاسلطان سنجر، پس از به بند کشیدن یاراحمد، به بلوک اقطاع رفت (اوبن، ج 2، ص 124ـ126). در 858، الوند بیگبناسکندر میرزابنقره یوسف ترکمان از خراسان به جیرفت و رودبار آمد. محمود فارسی، پس از تسلیم منطقه به وی، در بلوک اقطاع اقامت گزید (روملو، ص 344). در 1132، سپاهیان محمود * افغان، پس از تسخیر کرمان، با قزلباشها وارد نبرد شدند. سالار عسکرِ بلوکِ اقطاع نیز به قزلباشها پیوست (مرعشی صفوی، ص 54). در 1138، سالار عسکر بلوک اقطاع (بافت) با سیداحمدخان مصاف داد (مرعشی صفوی، ص 68ـ69). در 1207، فتحعلیخان قاجار (بعدها فتحعلیشاه)، به فرمان شاه قاجار، قلعة رابر را در بافت محاصره و تسخیر کرد (وزیری کرمانی، ص 141ـ142). در 1310 ش، قصبة بافت مرکز اقطاع بهشمار میآمد (کیهان، ص 252ـ254). در 1321 ش، قصبة بافت 554 ، 2 تن جمعیت داشت و دارای 22 دهستان بود که اغلب دهستانهای امروزی شهرستان بردسیر جزو آن قید شده است (ایران. وزارت کشور، ج 2، ص 383ـ386).منابع: ابنحوقل، کتاب صورةالارض ، چاپ کرامرس، لیدن 1967؛ ابراهیمبنمحمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ احمدبنحامد افضلالدّین کرمانی، کتاب عقد العُلی للموقف الاعلی ، مقدمه از باستانی پاریزی، چاپ علیمحمد عامری نائینی، تهران 1356 ش؛ ژان اوبن، «مقدمه بر دو رسالة صوفیانه، مقامات طاهرالدین محمد و شمسالدین ابراهیم، فرهنگ ایران زمین ، ج 2 (1333 ش)؛ ایران. وزارت جهاد سازندگی. واحد آمار و برنامهریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان کرمان (1) ، تهران 1363 ش؛ ایران. وزارت دفاع. اداره جغرافیایی ارتش، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 105 : سیرجان ، تهران 1362 ش، ص 31ـ34؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور ، تهران 1329ـ1331 ش؛ حدودالعالم منالمشرق الی المغرب ، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1340 ش؛ حسینعلی رزمآرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها) ، ج 8: استان هشتم (کرمان و مکران) ، تهران 1355 ش؛ روملو، احسنالتواریخ ، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران 1349 ش؛ سازمان برنامه و بودجه، گروه مطالعاتی هامون، مطالعة جامع توسعة اقتصادی و اجتماعی حوزة آبریز غرب جازموریان، تهران 1363 ش، ج 3، ص 2ـ4؛ سازمان هواشناسی کشور، سالنامة هواشناسی: 1359ـ1360 ش ، تهران 1365 ش، ص 179؛ پرسی مولزورث سایکس، سفرنامة ژنرال سرپرسی سایکس ، ترجمة حسین سعادت نوری، تهران 1336 ش؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین ، ج 1، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران 1353 ش؛ محمود کتبی، تاریخ آل مظفر ، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران 1364 ش؛ مسعود کیهان، جغرافیاییمفصل ایران ، تهران 1310ـ1311 ش؛ آلفونس گابریل، تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، ترجمة فتحعلی خواجه نوری، چاپ هومان خواجهنوری، تهران 1348 ش؛ یوسف مجیدزاده، آغاز شهرنشینی در ایران ، تهران 1368 ش؛ محمدبنابراهیم، تاریخ کرمان: سلجوقیان و غز در کرمان ، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1343 ش؛ محمدخلیلبن داود مرعشی صفوی، مجمعالتواریخ ، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1362 ش؛ مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت 1370: نتایج عمومی استان کرمان ، تهران 1372 ش؛ همو، آمارگیری جاری جمعیت، 1370 ش: نتایج عمومی، کل کشور ، تهران 1372 ش؛ محمدبناحمد مقدسی، کتاب احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ مهندسین مشاور باوند، طرح توسعة شهری بافت ، تهران 1362 ش؛ محمدبنخاوندشاه میرخواند، تاریخ روضةالصفا ، تهران 1338ـ1339 ش، احمد علی وزیری کرمانی، جغرافیای کرمان ، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1353 ش؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.