باعَیْناث، نام دو محلّ از ناحیة جزیره در شمال عراق.1) دهی بزرگ و شهر مانند در بالای جزیرة ابنعمر * که نهری بزرگ از آن میگذرد و به دجله میریزد (یاقوت، ج 1، ص 472). این قریه با باغهای بسیار، از مواضع خوش آب و هوا و دلگشا بود و از این جهت به دمشق شباهت داشت. به نوشتة مقدسی (ص 54، 137، 139)، باعَیْناث'ا خوش آب و هوا و دلنشین، و با فیشابور و مُغیثه و زَوَزان از نواحی جزیرة ابنعمر است و 25 محلّه دارد که در میانشان باغها و آبهاست و در عراق نظیر ندارد و از رفاه و ارزانی برخوردار است. مقدسی باعَیْناث'ا را از جهت میوه و فراوانی و رفاه در ردیف قَیساریه، خُجَنده و دینَوَرْ و نوقان آورده است (ص 35). نهری که به نوشتة یاقوت در باعَیْناث'ا جریان دارد، همان است که او از قول علیبنمهدیّ الکِسرَوی در ذیل «دجله و آبهایی که به آن میریزد» آورده و از آن به نهری عظیم یاد کرده است (ج 2، ص 551ـ552). سهراب (ص 126) ذیل «معرفة الانهار الّتی تَصُبُّ فی دجلة» از نهری به نام نهر باسانْفا سخن گفته که از زمین مَیّافارقین سرچشمه میگرفت و در پنج فرسنگی بالای جزیرة ابنعمر در سمت شرقی، به دجله میریخت. به عقیدة مارکوارت باسانْفا تحریف باعَیْناث'ا است (ص 347) و نهر باعَیْناث'ا باید همان رودخانة دیرَگْلی باشد که در نقشة کیپرت نشان داده شده است و از جنوب اوا سرچشمه میگیرد و میان فَنَک (در جزیرة ابنعمر) و منصوریّه به دجله میریزد.2) شهری در دیار ربیعه بر سر راه موصل به نصیبین، به گفتة ابنخردادبه، از موصل تا بَلَد هفت فرسنگ، از آنجا تا باعیناثا شش فرسنگ، از آنجا تا بَرْقَعِید شش فرسنگ، از آنجا تا اَذْرَمَه شش فرسنگ، از آنجا تا تل فَرّاشَه پنج فرسنگ، و از آنجا تا نصیبین چهار فرسنگ است (ص 95). قُدامه همین مسافات را، با اندکی تفاوت، ذکر کرده (ص 214) و ابنحوقل حدّ باعربایا را به آن رسانده است (ص 319). به نوشتة هوفمان (ص 224) به نقل از یک منبع سریانی، باعیناثا میان شَلْمَث و دهِ باشوش واقع است که یکی از اشراف عرب (مسیحی) به نام حُجَیر، دیری در آن ساخته بود. با توجّه به اینکه این نواحی در نزدیکی موصل قرار داشتند، باعَیْناث'ای مذکور نیز باید حوالی موصل باشد. اما بعید هم نیست که احتمالاً در جای دیگر یعنی در مشرق موصل بوده باشد. بخصوص که شوش و عَقْر حُمَیدیّه که در نزدیکی آن ذکر شدهاند از مشرق موصل بودهاند. در همین باعیناثای نزدیک موصل است که گفتهاند عَجیفُبن عَنْبَسه، همدست عباسبنمأمون در توطئه برضدّ معتصم، در آنجا درگذشته و به قولی مسموم شده است (در 323). قبر او را در تل باعیناثا گفتهاند (ابناثیر، ج 6، ص 492ـ493). آخرین خبر دربارة این شهر، به 568 برمیگردد که یاقوت آن را درج کرده است (ج 3، ص 552).منابع : ابناثیر، الکامل فیالتاریخ ، چاپ افست بیروت 1385/1965ـ 1386/1966؛ ابنحوقل، صورةالارض ، چاپ کرامرس، لیدن 1967؛ ابنخردادبه، مسالک و الممالک ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ سهراب، عجائب الاقالیمالسبعة الی نهایةالعمارة ، چاپ هانس فون مژیک، وین 1929؛ قدامةبنجعفر، کتاب الخراج ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمدبناحمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ یاقوت حموی، معجم البلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست، تهران 1965؛G. Hofmann, Auszدge aus Syrischen Akten Persischer Mجrtyrer , Leipzig 1880; J. Markwart, Sدdarmenien und Tigrisquellen, Wien 1930.