الباعث

معرف

از نامهای‌ خداوند
متن
الباعِث‌، از نامهای‌ خداوند. در قرآن‌ به‌ همین‌ صورت‌ و با مشتقات‌ 67 بار آمده‌ و در دعای‌ جوشن‌کبیر (بند 33)، که‌ جامع‌ اسماءاللّه‌ است‌، به‌ صورت‌ «یا باعثُ یا وارث‌» دیده‌ می‌شود. از مادة‌ «بَعْث‌» به‌ معنای‌ برانگیختن‌ و معادل‌ «إثارة‌» (برانگیختن‌ زمین‌ به‌ قصد آباد کردن‌ آن‌) است‌: وَ أَثَارُوا اْلاَرْضَ وَ عَمَروُهَا (روم‌: 9، و در زمین‌ دگرگونی‌ به‌ وجود آوردند و باعث‌ آبادانیش‌ شدند). راغب‌ اصفهانی‌ (ذیل‌ «بُعْثِرَ») احتمال‌ می‌دهد که‌ فعل‌ رباعی‌ «بُعْثِرَ»، مانند فعلهای‌ هَلَّلَ و بَسْمَلَ که‌ از لااله‌الاّاللّه‌ و بسم‌اللّه‌ الرّحمن‌ الرّحیم‌ ساخته‌ شده‌اند، از دو فعل‌ ثلاثی‌ مجهول‌ بُعِثَ و اُثیرَ ساخته‌ شده‌ و به‌ معنی‌ زنده‌ شدن‌ همراه‌ با زیر و رو گردیدن‌ است‌: وَ أِذاالْقُبورُ بُعْثِرَتْ (انفطار: 4، آنگاه‌ که‌ قبرها زیر و زبر شوند)؛ اَفَلا یَعْلَمُ اِذا بُعْثِرَ ما فی‌ القُبُورِ (عادیات‌: 9، آیا نمی‌داند که‌ چون‌ آنچه‌ در گورهاست‌ زنده‌ شود). معانی‌ دیگر بعث‌ در قرآن‌ و سایر متون‌ از این‌ قرار است‌:1) باز آفریدن‌، دوباره‌ زنده‌ کردن‌. باعث‌ با این‌ معنی‌ مترادف‌ است‌ با مُحیی‌، مُعید، حاشر، ناشر، جامع‌ النّاس‌ لیوم‌ القیامه‌ و نظایر آن‌، که‌ همه‌ بر قدرت‌ خدا دلالت‌ دارد؛ 2) زنده‌ کردن‌ در برزخ‌ و پیش‌ از روز رستاخیز: یا باعثُ فی‌ البرزخ‌ (سبزواری‌، ص‌ 133، ای‌ زنده‌کننده‌ در برزخ‌)؛ 3) زنده‌ کردن‌ در روز رستاخیز: وَ اَنَّ السَّاعَةَ اَتَیةٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فی‌ الْقُبُورِ (حج‌: 7، و به‌ راستی‌ در رستاخیز شکی‌ نیست‌ و خداوند تمام‌ کسانی‌ را که‌ در قبرها آرمیده‌اند زنده‌ می‌ کند). ابن‌بابویه‌ (ص‌ 215)، زجاجی‌ (ص‌ 168)، غزالی‌ (ص‌ 133)، ابوحاتم‌ رازی‌ (جزء2، ص‌ 118)، قشیری‌ (ص‌ 68)، امام‌الحرمین‌ (ص‌ 87)، فخر رازی‌ (ص‌ 285) (به‌ نقل‌ از ژیماره‌) و بیهقی‌ (ص‌ 107) نیز این‌ معنی‌ را بر سایر معانی‌ مقدم‌ دانسته‌اند؛ 4) گرفتن‌ دست‌ افتادگان‌ و برخیزاندن‌ آنان‌: ... هو الذی‌ یَبْعَثُ عبادَه‌ عند السّقطه‌، و یَبْعَثُهم‌ بعدَ الصَرْعة‌ (بیهقی‌، ص‌ 107، او بندگان‌ را هنگام‌ افتادن‌ و بعد از زمین‌خوردن‌ بلند می‌کند)؛ 5) برگماشتن‌: اِنَّ اللّ'هَ قَدْ بَعَثَ لَکُم‌ طالُوتَ مَلِکاً (بقره‌: 247، خداوند طالوت‌ را برای‌ زمامداری‌ شما برانگیخته‌ است‌)؛ 6) واداشتن‌: فَبَعَثَاللّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی‌ الاَرضِ (مائده‌: 31، خداوند کلاغی‌ را واداشت‌ تا زمین‌ را بکاود)؛ 7) تحریک‌ و تحریض‌: یَبْعَثُ الخواطرَ فی‌ القلوب‌ (قشیری‌، ص‌ 68، خداوند افکار آدمی‌ را برای‌ کار نیک‌ یا بد موجب‌ می‌شود)؛ 8) عروج‌ دادن‌ آدمی‌ پس‌ از هبوط‌ (فخر رازی‌، 285)؛ 9) فرستادن‌، مبعوث‌ کردن‌: و لَقَدْ بَعَثْنَا فی‌ کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً (نحل‌: 36، ما برای‌ هر امتی‌ رسولی‌ فرستادیم‌). ابن‌فورک‌ (ص‌ 54) و بغدادی‌ (ص‌ 124) این‌ معنی‌ را در درجة‌ اول‌ و ابوحاتم‌ رازی‌ (جزء 2، ص‌ 118)، قشیری‌ (گ‌ ص‌ 4، 22 پ‌)، امام‌الحرمین‌ (ص‌ 87) و فخررازی‌ (ص‌ 285) آن‌ را در درجة‌ دوم‌ قرار داده‌اند. راغب‌ اصفهانی‌، بعث‌ را (ذیل‌ همین‌ واژه‌) فقط‌ به‌ معنای‌ برانگیختن‌ و فرستادن‌ دانسته‌ است‌؛ 10) از خواب‌ بیدار کردن‌: وِ هو الَّذی‌ یَتَوَفّ'یکُم‌ بالَّیْلِ وَ یَعلَمُ م'ا جَرَحْتُم‌ بالنّه'ار ثُمَّ یَبْعَثُکُم‌ فیهِ لیُقْضی‌' اَجَلٌ مُسَمّی‌ (انعام‌: 60، اوست‌ که‌ در شب‌ شما را قبض‌ روح‌ می‌کند و کردار روزتان‌ را می‌داند. شما را در روز برمی‌انگیزاند تا موعد سرآید). علاوه‌ بر اینها، بعث‌ به‌ معنای‌ نصب‌ حکمیت‌ برای‌ فیصله‌دادن‌ به‌ اختلاف‌ زوجین‌ (نساء: 35)؛ و انبعاث‌ به‌ معنای‌ همت‌ گماردن‌ و بر پا خاستن‌ (شمس‌: 12) به‌کار رفته‌ است‌. البته‌ بیشتر این‌ معانی‌ در نفس‌ کلمة‌ برانگیختن‌، که‌ برابر بعث‌ است‌، وجود دارد و از آن‌ دریافت‌ می‌شود.منابع‌ : علاوه‌ بر قرآن‌؛ ابن‌بابویه‌، التوحید ، چاپ‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، ] تاریخ‌ مقدمه‌ 1357 ش‌ [ ؛ ابن‌فورک‌، مجرد مقالات‌ الاشعری‌ ، چاپ‌ دانیل‌ ژیماره‌، بیروت‌ 1987؛ احمدبن‌ حمدان‌ ابوحاتم‌ رازی‌، کتاب‌ الزینة‌ فی‌الکلمات‌ الاسلامیة‌ العربیة‌ ، چاپ‌ حسین‌بن‌ فیض‌اللّه‌ همدانی‌، قاهره‌ 1957ـ 1958؛ عبدالملک‌بن‌ عبداللّه‌ امام‌الحرمین‌،الارشاد ، چاپ‌ لوسیانی‌، پاریس‌ 1938؛ عبدالقاهربن‌طاهر بغدادی‌،کتاب‌ اصول‌الدین‌ ، استانبول‌ 1346/1928؛ احمدبن‌حسین‌ بیهقی‌، کتاب‌ الاسماء والصفات‌ ، بیروت‌ 1405/1984؛ دعای‌ جوشن‌ کبیر ، در کلیات‌ مفاتیح‌الجنان‌ ، با ترجمة‌ فارسی‌، تألیف‌ عباس‌ قمی‌، تهران‌ 1369 ش‌؛ حسین‌بن‌محمد راغب‌ اصفهانی‌، ترجمه‌ و تحقیق‌ مفردات‌ الفاظ‌ قرآن‌ ، با تفسیر لغوی‌ و ادبی‌ قرآن‌ از غلامرضا خسروی‌ حسینی‌، ج‌ 1، تهران‌ ] 1361 ش‌ [ ؛ عبدالرحمان‌ بن‌اسحاق‌ زجاجی‌، اشتقاق‌ اسماءاللّه‌ ، چاپ‌ عبدالحسین‌ مبارک‌، بیروت‌ 1406/1986؛ هادی‌بن‌مهدی‌ سبزواری‌، شرح‌ الاسماء الحسنی‌ ؛ محمدبن‌ محمد غزالی‌، المقصدالاسنی‌ فی‌ شرح‌ معانی‌ اسماءاللّه‌ الحسنی‌ ، چاپ‌ فضله‌ شماده‌، بیروت‌ 1971؛ محمدبن‌عمر فخررازی‌، شرح‌ اسماءاللّه‌ الحسنی‌المسمی‌ لوامع‌ البینات‌ شرح‌ اسماءاللّه‌ تعالی‌ والصفات‌ ، چاپ‌ طه‌ عبدالرووف‌ سعد، قاهره‌ 1396/1976؛ عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، التحبیر فی‌ التذکیر ، یا، شرح‌ اسماءاللّه‌ الحسنی‌ ، نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ ملی‌ فرانسه‌، ش‌ 6498؛ همو، الفصول‌ فی‌ الاصول‌ ، چاپ‌ ریچارد فرانک‌، در MIDEO ، ش‌ 16 (1983)؛Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam , Paris 1988.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 1
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده