معرف
برابر واژة انگلیسی کلوب پذیرفتة فرهنگستان ایران، به انجمنهایی اطلاقمیشود که اعضای آن به میل خود و طبق اساسنامه مصوّب، برای پیشبرد هدفها و خواستهای مشترک و بیشتر برای همیاری، بهسازی شرایط زندگانی و حرفهای و کسب امتیازات برای جامعة خود، در محلی به همین نام، گرد میآیند و معمولاً به طبقه یا گروه اجتماعی معینی تعلّق دارند، مانند معلمان، مهندسان، افسران، ارامنه و جز اینها
باشگاه ، برابر واژة انگلیسی کلوب پذیرفتة فرهنگستان ایران، به انجمنهایی اطلاقمیشود که اعضای آن به میل خود و طبق اساسنامه مصوّب، برای پیشبرد هدفها و خواستهای مشترک و بیشتر برای همیاری، بهسازی شرایط زندگانی و حرفهای و کسب امتیازات برای جامعة خود، در محلی به همین نام، گرد میآیند و معمولاً به طبقه یا گروه اجتماعی معینی تعلّق دارند، مانند معلمان، مهندسان، افسران، ارامنه و جز اینها.انگیزة اجتماع آنهامیتواند تفریحی، ورزشی، آموزشی، هنری، اجتماعی، اقتصادی، دینی و سیاسی یا ترکیب و تلفیقی از آنها باشد.نخستین باشگاهها از قرن هفدهم در انگلستان و فرانسه پدید آمد و پس از آن در دیگر نقاط اروپا و جهان تشکیل شد. در ایران از دورة قاجاریه با گسترش و افزایش مناسبات با اروپا و پدید آمدن مؤسساتی چون بانک شاهی، نظمیه، تلگرافخانه و مانند آن، باشگاههایی برای استفادة اروپاییان مقیم در ایران تأسیس شد (کاشفیپور، ص 29). ایرانیان پس از آشنایی با این نهاد آن را به گونههایی کم و بیش متفاوت با نوع اروپایی برپا کردند. پس از انقلاب مشروطه دفاتر احزاب سیاسی را باشگاه نامیدند (مستشارالدوله صادق، ص 151، 159، 179). باشگاهها با شکل و محتوای اروپایی بعد از 1338 در ایران پدید آمد و گسترش یافت. فعّالیّت باشگاهها با مصوّبة هیئت دولت در 1309 ش، صورت قانونی یافت و شرط تشکیل آنها نداشتن اهداف سیاسی و فعّالیّتهای منافیعفت عمومی بود و هر باشگاهی میتوانست طبق اساسنامة هیئت مدیره و تحت نظارت نظمیّه به فعّالیّت بپردازد. از 1316 ش به بعد شهربانی بر فعّالیّت باشگاهها نظارت داشت. ذکر فعّالیّت باشگاههای بیگانه و اقلیتها در مصوبات این سال آمده است (ایران. قوانین و احکام، 1309 ش، ص 143ـ144؛ همو 1316 ش، ص 147). بهاینترتیب، باشگاه به صورت نهادی قانونی درآمد و بیش از پیش گسترش یافت.پس از 1320 ش، فعّالیّت باشگاهها با توجّه به فضای سیاسی آن سالها، جنبة کاملاً سیاسی یافت، امّا از 28 مرداد 1332 به سبب ایجاد محدودیت برای برخی احزاب سیاسی بیشتر جنبة فرهنگی و ورزشی به خود گرفت.زندگی و فعّالیّت هفتادسالة باشگاههای ایران را با دستهبندی آنها به باشگاههای خصوصی، مؤسسات دولتی، ورزشی، احزاب، دانشجویی، هنری میتوان بررسی کرد.1) باشگاههای خصوصی . این باشگاهها را ایرانیان، اروپاییان و اقلیتهای دینی با سرمایة شخصی، بدون وابستگی به دولت و نهادها و در جهت تحقق اهداف هیئت مؤسس باشگاه ایجاد میکردند. از نخستین باشگاههای خصوصیِ ایران آگاهی چندانی دردست نیست، جز اینکه با استقرار افسران سوئدی برای تأسیس نظمیه در ایران، در 1325 باشگاهی برای آنان دایر و محل آمد و رفت اروپاییان شد (بهرامی، ج 1، ص 145). و نیز اینکه محمدعلیخان فرزین، وزیر مالیه، در آغاز کار، مدیریت باشگاهِ فرنگیها را به عهده داشت و به همین دلیل، «فرزینخان به کلوب» شهرت یافت (بامداد، ج 3، حاشیة ص 449). برخی از باشگاههای خصوصی، بهترتیب زمان تأسیس، بدین شرح است:الف) باشگاه ارامنه . هدف این باشگاه غیرانتفاعی و غیرسیاسی که در 1336 در ایران تأسیس شد، ایجاد پیوند میان اعضاء و برگزاری برنامههای تفریحی و آموزشی برای آنان بود. بودجة آن از طریق فروش سهام و حق عضویت تأمین میشد.در دهة 1310 تا 1320 ش باشگاه جدیدی به نام باشگاه جوانان ارمنی تأسیس شد که محل فعّالیّتهای فرهنگی، هنری و اجتماعی بود. باشگاه ارامنه تا دو سال پس از انقلاب اسلامی، یکی از باشگاههای پرفعّالیّت تهران به شمار میآمد، امّا از 1359 ش، کارش محدود و پذیرایی میهمانان و بازدیدکنندگان مسلمان در آن ممنوع شد. امروزه نیز در شهرهای اصفهان و تبریز، که اقلیت ارمنی قابل توجهی دارند، باشگاههای کوچکتر ارامنه دایر است ( ایرانیکا ، ذیل «باشگاه ارامنه»).ب) کانون فرهنگی ایران جوان . نخستین دسته از جوانان تحصیل کرده در اروپا که در اواخر جنگ جهانی اوّل به ایران بازگشتند، با توجّه به عقبماندگی کشور، کانون فرهنگی ایران جوان را در 1338 تأسیس کردند؛ این کانون به مرام و مسلک افراد توجهی نداشت. مؤسّسان آن عبارت بودند از: حسین افشار، مشرّف نفیسی، رستم جمشیدیان، حسن شقاقی، علیاکبر سیاسی، محمود افشار و دیگران، و هدف آن اشاعة تمدن جدید و ترویج جنبة مثبت تمدن غرب بود و اعضای آن در بدوتأسیس به جوانان تحصیل کرده در اروپا و آشنا با طرز فکر جدید منحصر میشد. مدتی بعد حسن شهرت و تحصیلات بالاتر از لیسانس به شرایط عضویت افزوده شد. در 1300 ش، مرامنامة کانون انتشار یافت و اهم مواد آن عبارت بود از: استقرار حکومت عرفی در ایران، تفکیک دین از سیاست، الغای قرارداد تسلیم (کاپیتولاسیون)، احداث راهآهن، محدودکردن کشت تریاک و مبارزه با افیون، تأسیس مدارس دخترانه و اجباریکردن آموزش ابتدایی، و رفع موانع ترقیزنان. با انتشار روزنامة ایران جوان ، کانون به حزب تبدیل شد و با تأسیس حزب ایران، که تیمورتاش وزیر دربار رضاخان، بانی آن بود، و برقراری نظام تکحزبی، احتمال انحلال آن میرفت، امّا با کوشش و ابتکار مصطفی قلیبیات،به صورت کانون فرهنگی به حیات خود ادامه داد. در 1320 ش، به تناسب اوضاع زمان بار دیگر به صورت حزب درآمد و در جریان جنگ جهانی دوم، سیاست بیطرفی پیش گرفت. پس از دهة 20، بار دیگر به صورت کانون فرهنگی درآمد و سالها به همین شکل باقی ماند. (کانون فرهنگی ایران جوان، ج 1، مقدمه).ج) کلوب ایران . این باشگاه را تیمورتاش در 1302 ش، بنیان گذاشت و اعضای مؤسس آن علیاکبر داور، سردار اسعد بختیاری، فتحاللّه نوری اسفندیاری و دیگران بودند (عاقلی، ص 254). هدف از تأسیس آن ایجاد محفلی ادبی و ورزشی و تفریحی برای اعضا (باشگاه ایران، ص 1ـ12) و مقر آن خانهای واقع در چهارراه کُنْت بود که یکی از تجار، به نام رشیدیان، از غلامحسینخان صاحباختیار خریده و به باشگاه اجاره داده بود (عاقلی، ص 254؛ سیفی فمی تفرشی، ص 32). اعضای این باشگاه، مقامات عالیرتبة وزارت خارجه، کارمندان سفارتخانهها، اروپارفتهها و افرادی بودند که همسر خارجی داشتند (عاقلی، همانجا). این باشگاه محل وقتگذرانی و تفریح عدهای معین از رجال سیاسی و ثروتمندان آن روزگار بود که اغلب تا پاسی از شب اوقات خود را به خواندن نشریات داخلی و خارجی و قمار صرف میکردند (سیفی فمی تفرشی، همانجا). به دستور رضاخان، همسران وزرا و معاونان آنها که در کشف حجاب پیشقدم شده بودند، هفتهای یک شب در باشگاه ایران جمع میشدند (همان، ص 184). این باشگاه تا انقلاب اسلامی به فعّالیّت خود ادامه میداد.د) کلوب پهلوی . این باشگاه را ابراهیم اسکندری در 1311 ش در شیکاگو تأسیس کرد. وی در نظر داشت که در سایر کشورهای اروپایی شعبههایی از آن دایر کند. اعضا را نظامیان و محصّلان مقیم خارج تشکیل میدادند و هدف از تشکیل آن گردآوردن افراد ایرانی مقیم خارج و آشناکردن آنان با افکار رضاخان بود و برای این کار گزارشهایی از پیشرفتهای کشور ارائه میشد («کلوب پهلوی»، ص 4).ه ) باشگاه اصفهان . در 1320 ش در اصفهان دایر بود. اعضای آن کارمندان برجستة دولتی بودند و فرمانده وفرماندار نظامی اصفهان آن را اداره میکردند ( اطلاعات ، ش 4502، ص 1).و) باشگاههای فراماسونی . از مهمترین باشگاههای خصوصی ایران و پوششی برای تشکیل محفلهای فراماسونی (لژ) بود (رایین، ج 3، ص 329، 425). این باشگاهها در سازمان ثبت شرکتها به ثبت میرسید و دارای هیئت مدیره و مدیرعامل و حساب بانکی بود. انگیزة ایجاد آنها تشکیل جلسههای فراموشخانه، برگزاری مهمانی سفید مخصوص فراماسونها و زنان و مهمانانشان، انتخاب افراد بااستعداد از میان اعضای باشگاه برای تشکیلات فراموشخانه و بالاخره درامان بودن از سوءظنّ ساواک بود (همان، جاهای متعدد). مهمترین باشگاههای فراماسونی عبارت بود از: باشگاه رازی، که محل تشکیل جلسات فراموشخانه اهواز (همان، ص 330)، باشگاه خورشید تابان دومین سازمان نیمهمخفی فراماسونهای فرانسوی در ایران که ابتدا باشگاه نور، سپس باشگاه خورشید نامیده شد (همان، ص 425). از دیگر باشگاههای فراماسونی، کلوب تهران، باشگاه حافظ، انجمن بوعلی سینا، انجمن هاتف، انجمن خواجهنصیرالدین طوسی و انجمن اخوّت را میتوان نام برد (همان، جاهای متعدد).ز) باشگاه لاینز . این باشگاه را نخستین بار، ملوین جونز در 1917 در شیکاگو دایر کرد و شعبة آن در ایران در 1336 ش تأسیس شد. بدینترتیب، ایران جزو منطقة 354 لاینز شد. تا پایان 1341 ش، 57 شعبة آن در پنجاه شهر ایران، 1753 عضو مرد داشت. اعضای آن بیشتر فراماسونهای سرشناس بودند. امّا ظاهراً دلیلی مبنی بر ادارة آن توسط فراماسونها در دست نیست (همان، ص 474ـ475). خسرو هدایت، رئیس شورای عالی مناطق لاینز ایران، ضمن دفاع از فراماسونری، همکاری لاینز را با فراماسونها انکار میکرد (ص 9). در 1344 ش، پنجمین مجمع لاینز ایران در اصفهان و به ریاست جعفر شریف امامی، رئیس شورایعالی لاینز ایران، تشکیل شد («گزارش کنگره لاینز در اصفهان»، ص 10).این باشگاه شعبهای هم در تجریش داشت که متعلّق به شیرزنان لاینز بود و اعضای آن اغلب از زنان طبقات مرفه بودند. («خدمات سازمان شیرزنان باشگاه لاینز شمیران در سال 1354ـ1353»، ص 30). شعبههای دیگر آن عبارت بودند از: آریا، کورش، مهر، رستاخیز، همایون و جز اینها (اکبرنیا، ص 39). باشگاه لاینز نشریهای با عنوان شیرنامه داشت که اخبار و رویدادهای آن را به چاپ میرساند و تا انقلاب اسلامی، در ایران منتشر میشد.ح) باشگاه روتاری . پایهگذار این باشگاه امریکاییها بودند که تحت نفوذ فراماسونها قرار داشتند و آرمان آنها، همه گونه خدمت و کمک به دیگران بود (حائری، ص 37). مؤسس آن در ایران، شخصی امریکایی بهنام دکتر گراس بود که در قسمت «زمینشناسی اصل چهار ترومن» کار میکرد ( راهنمای کلوپهای روتاری ایران ، ص 9). او پس از جلب موافقت نخستوزیر وقت، حسین علاء، در 1333 ش اجازة تأسیس این باشگاه را از شهربانی گرفت. تعداد شعب آن تا 1353 ش، به یازده باشگاه با 485 عضو رسید و مراکزی هم در شهرهای اصفهان، کرمان، مشهد، آبادان، تبریز، رشت، کرج و شیراز داشت. نخستین گردهمایی آن 1348 ش و به ریاست عالیة شاه ایران بود (همان، ص 10ـ12).باشگاه امریکاییهای مقیم ایران نیز از جمله باشگاههای خصوصی بود که تا پیش از انقلاب اسلامی با امکانات تفریحی و ورزشی دایر بود و در شهرهای مهم ایران شعبههایی داشت.2) باشگاههای سازمانهای دولتی . این باشگاهها بهمنظور ایجاد امکانات ورزشی، رفاهی، و تفریحی برای کارکنان دولت ایجاد شده بود که شباهت زیادی به باشگاههای اروپایی داشت. قسمت ورزشی آنها زیرنظر ادارة تربیتبدنی بود. باشگاههای دولتی پس از انقلاب اسلامی فعّالیّت کمتری دارند و مهمترین آنها، بهترتیب زمان تأسیس، عبارتاند از:الف) باشگاه بانک ملّی . این باشگاه در 1316 ش در ساختمان بانک ملّی ایران تأسیس شد و تا 1331 ش، زیرنظر هیئت مدیرة بانک اداره میشد. ریاست عالیة آن با مدیرکل این بانک بود و بودجهاش از حق عضویت اعضا، و کسری آن از بودجة خود بانک تأمین میشد (بانک ملّی ایران، ص 322). در مراکز استانها با شهرستانهای بزرگ و ساختمانی در آجودانیه برای تفریح کارکنان خود داشت. این باشگاه همچنان به فعّالیّت ادامه میدهد (همان، ص 324).ب) باشگاه افسران . این باشگاه در 1310 ش به دستور رضاخان، و در ضلع شمال غربی باغ ملّی احداث و در 1316 ش بهرهبرداری از آن آغاز شد. طرّاح آن گورگیان معمار فرانسوی ارمنیتبار بود که قبل از اتمام بنا ایران را ترک کرد و بخش ساختمان بانک ملّی اتمام آن را بهعهده گرفت. این باشگاه دارای تالارهای بزرگ و فرشهای زیبا و توپ تاریخی مروارید است که از ارک آورده و در باغچه آن نصب کردهاند ( ایرانیکا ، ذیل «باشگاه افسران»). سوابق نشان میدهد که در 1318 ش، دستور احداث باشگاه افسران در سایر شهرهای مهم ایران نیز داده شده است. این باشگاه، که در سالهای 1331ـ1332 ش ستادی برای مخالفان دکتر محمد مصدق بود، همچنان دایر است ولی فعّالیّتی ندارد.ج) باشگاه هواپیمایی کشوری . این باشگاه در 1318 ش تأسیس شد و هدف آن آشناساختن مردم بویژه جوانان به فنون هواپیمایی و تشویق و تربیت آنان به یادگیری این فن بود. ریاست عالیة آن را محمدرضا پهلوی بهعهده داشت که در آن زمان ولیعهد بود. هیئت مدیرة باشگاه نه نفر بودند («از اساسنامة باشگاه هواپیمایی کشوری ایران»، ص 120؛ محبوبی اردکانی، ج 3، ص 58). قرار بود این باشگاه در شهرستانها مراکزی دایر کند، ولی برنامههای آن پس از رویدادهای شهریور 1320 متوقف شد (همان، ج 3، ص 59). در 1328 ش، برای مدتی کوتاه، حملونقل پست در سراسر ایران به این باشگاه واگذار شد (همان، ج 3، حاشیة ص 59).از دیگر باشگاههای نیروهای انتظامی، باشگاه کوهنوردی و اسکی نیرویهوایی است که محل ملاقات هفتگی کسانی بود که در تجدید سازمان نیروی هوایی سهم داشتند (مصور رحمانی، ص 177).د) باشگاه شرکت نفت . این باشگاه در 1329 ش، به ریاست افتخاری مجید دیبا، در ساختمان مرکزی شرکت نفت تأسیس شد و در جنوب ایران هم شعبههایی با امکانات ورزشی و فرهنگی داشت که محل برگزاری میهمانیها، جشنها و مجالس موسیقی بود ( نامة صنعت نفت ایران ، ش 12، ص 39؛ ش 8، ص 43). باشگاههای اصلی شرکت نفت عبارت بودند از: باشگاه نفت تهران با تأسیساتی نظیر تالار بیلیارد، استخر شنا، و زمینهای والیبال و فوتبال و اسکواش (همان، ش 6، ص 41؛ ش 3، ص 40)؛ باشگاه نفت اهواز با امکانات ورزشی گوناگون مانند اسنوکر، بیلیارد، روشنپول، بدمینتون، شنا، والیبال (همان، ش 2، ص 40)؛ باشگاه نفت آبادان دارای زمین سوارکاری، استخر شنا، زمین والیبال و فوتبال (همان 10، ش 43؛ ص 43)؛ و باشگاه نفتون مسجد سلیمان از قدیمیترین باشگاههای شرکت نفت و دارای باشگاه سوارکاری، و امکانات ورزشی از قبیل شطرنج، تنیس، بیلیارد، و اسنوکر (همان، ش 3، ص 31). در سایر شهرها نظیر آغاجاری و کرمانشاه هم باشگاه شرکت نفت دایر بود و در حال حاضر این باشگاه با امکانات محدودتری فعّالیّت میکند.از دیگر باشگاههای دولتی، باشگاه راهآهن (تأسیس: 1316 ش)، باشگاه بانک سپه (1342 ش)، باشگاه دارایی (1348 ش)، و باشگاه وزارت خارجه (1356 ش) را میتوان نام برد.3) باشگاههای ورزشی . اولین باشگاه ورزشی را سفارت انگلیس پس از تشکیل در ایران در 1282، به منظور فراهمکردن امکانات رفاهی و ورزشی برای کارمندان خود تأسیس کرد. فعّالیّتهای ورزشی آن عبارت بود از: فوتبال، دوچرخهسواری، پرواز با بالون و هواپیما که در آن زمان تنها در میدان مشق انجام میشد (کاشفیپور، ص 29). پس از تشکیل این باشگاهها، جوانان ایرانی با تماشای ورزش انگلیسیان بتدریج با ورزشهای جدید آشنا و به آن علاقهمند شدند، و بازیهای سنتی نظیر الک دولک و چِلتوب را کنار گذاشتند (همانجا). پس از آشنایی اولیّة ایرانیان با ورزشهای جدید، رفته رفته، باشگاههای ورزشی در ایران شکل گرفت و با کوشش برخی از بازیکنان فوتبال، نخستین باشگاه ورزشی در 1338 بهنام کلوب ایران تأسیس شد، و پس از 1302 ش با نام کلوب تهران به فعّالیّت ادامه داد (همان، ص 32). در 1305 ش، بازیکنان آن به سرپرستی میرمهدیخان ورزنده به بادکویه رفتند و در اولین مسابقة خارجی شرکت کردند ( سالنامة پارس ، 1306 ش، ص 11). در سالهای بعد، فعّالیّتهای باشگاهی در ایران کاسته شد تا آنکه در 1315 ش پس از بازگشت ولیعهد از سویس به ایران و در نتیجة علاقة وی به ورزش، فعّالیّتهای ورزشی دوباره رونق یافت (مزدا، ص 42ـ44) و انجمن تربیتبدنی برنامهریزی و ادارة امور آن را بهعهده گرفت ( سالنامة پارس ، 1315 ش، ص 149).با تأسیس دانشسرای تربیتبدنی در 1317 ش و تأسیس ورزشگاه امجدیه، برای گسترش ورزش و باشگاههای آن برنامههای گوناگونی به اجرا درآمد (کاشفیپور، ص 44؛ ایرانشهر ، ج 2، ص 1213). در همین سال برای احداث ورزشگاهها زمینهایی اهدا شد. در تهران 73 باشگاه ورزشی، که دو باشگاه آن به بانوان تعلق داشت، در تبریز شش باشگاه، در مشهد چهارده باشگاه، و در اصفهان ده باشگاه دایر شد و به تشویق ولیعهد باشگاههایی نیز در آن سالها تأسیس شد، از جمله باشگاه سوارکاری و چوگانبازی ( اطلاعات ، ش 4500، ص 1). بدینترتیب، حدود سیصد باشگاه ورزشی در کشور ایجاد شد که نزدیک به دویست هزار نفر عضو داشت (مزدا، ص 42ـ44).در 1322 ش آییننامة تأسیس باشگاههای ورزشی کشور به تصویب رسید و این نوع باشگاه از سایر باشگاهها جدا شد (ایران. وزارت کشور). در 1325 ش، که نقطة عطفی در ورزش ایران است، ادارة امور ورزشی از اختیار انجمن ملّی و تربیتبدنی و پیشاهنگی خارج و به فدراسیونهای ورزشی سپرده شد (کاشفیپور، ص 47). گروهی از باشگاههای ورزشی بخش خصوصی، از جمله تاج، تهران جوان، آهن، شاهین و پرسپولیس، زیرنظر تربیتبدنی به فعّالیّت پرداختند که از آن جملهاند:الف) باشگاه تاج (استقلال) . این باشگاه را تیمسار خسروانی، با سرمایة شخصی در 1324 ش تأسیس کرد. در مادة دوم اساسنامة این باشگاه اعتقاد و احترام به سلطنت قید شده بود. نشانة باشگاه تصویرتاج کیانی در وسط و چهار حلقه گرداگرد آن و هدفش توسعة ورزش و تهیة وسایل ورزشی بود (سازمان ورزشی و فرهنگی تاج، ص 1ـ2). باشگاه تاج در فعّالیّتهای سیاسی هم شرکت داشت (کاتوزیان، ص 371، 378) و در جریان ملّیشدن نفت تظاهراتی به نفع دربار ترتیب داد. (صفایی، ص 247). پس از انقلاب اسلامی، این باشگاه و شعبههای آن در اختیار سازمان تربیتبدنی قرار گرفت و با نام جدید باشگاه استقلال بهکار ادامه داد.ب) باشگاه جعفری (شهید فهمیده) . این باشگاه را شعبان جعفری در 1333 ش تأسیس کرد و فعّالیّت اصلی آن ورزش باستانی بود. و زمینش را سازمان تربیتبدنی به پاس قدردانی از فعّالیّتهای او، در 28 مرداد 1332 اعطا کرده بود. در وقایع 15 خرداد 1342 این باشگاه به آتش کشیده شد، امّا با هزینة تربیتبدنی بازسازی شد. در جریان رویدادهای انقلاب اسلامی بار دیگر به آتش کشیده شد؛ و این بار پس از بازسازی با نام شهید فهمیده تحت پوشش سازمان تربیتبدنی قرار گرفت.ج) باشگاه شاهنشاهی (انقلاب) . این باشگاه که در 1337 ش به فرمان محمدرضا پهلوی تأسیس شد (باشگاه ورزشی و شاهنشاهی، ص 1)، به بخش خصوصی تعلق داشت و پروانة تأسیس آن به نام آقای بزرگمهر صادر شده بود. باشگاه در شمال غرب تهران با مساحتی حدود مساحت 000 ، 300 ، 1 مترمربع احداث شده بود و از امکانات و ورزشهایی نظیر گلف، اسبسواری، تنیس، و شنا برخوردار بود (همان، ص 3)، اما به دلیل حق عضویت زیاد، توانگران میتوانستند از آن استفاده کنند. شهرت عمدة این باشگاه به زمینهای متعدد تنیس آن بود. در حال حاضر، این باشگاه زیرپوشش سازمان تربیتبدنی است.د) باشگاه پرسپولیس (پیروزی) . این باشگاه را شرکتی به نام، سی. آر. سی. متعلق به علی عبده، در 1343 ش تأسیس کرد. تشکیلات وسیع و وسایل گوناگونی برای ورزشها و تفریحات مختلف و بویژه ورزش نوبنیاد بولینگ داشت و به نام «بولینگ عبده» معروف بود (کاشفیپور، ص 8). افزون بر آن، رشتههای ورزشی دیگری مانند تنیس روی میز، شنا و فوتبال هم داشت. با انحلال تیم فوتبالِ باشگاه شاهین، بازیکنان آن در 1346 ش، به پیشنهاد باشگاه پرسپولیس، به این باشگاه پیوستند و مدتی با نام پیکان فعّالیّت میکردند. پس از انقلاب اسلامی، این باشگاه پیروزی نامیده شد و هم اکنون تحت پوشش سازمان تربیتبدنی، به فعّالیّت خود ادامه میدهد (همان، ص 9).در کنار این باشگاهها، باشگاههای کوچکی نیز وجود داشتند که بیشتر در امور سیاسی فعّال بودند، از جمله باشگاه آهن که حبیباللّه بلور آن را در 1320 ش تأسیس کرد و بعد به حزب توده ملحق شد (رهبر، ش 705، ص 501)؛ و باشگاه کازرونی در اصفهان که شخصی به همین نام، از تجّار معروف، آن را بابت قروض خود به وزارت دارایی، تأسیس کرد. این باشگاه با امکانات زیاد در اختیار دانشآموزان قرار داشت (همان، ش 703، ص 1).4) باشگاههای سیاسی . آن دسته از باشگاههایی است که احزاب یا گروههای سیاسی برای اهداف حزبی یا گروهی تأسیس میکردند. تاریخچة این دسته از باشگاهها با تاریخ احزاب سیاسی در ایران درآمیخته است . در جریان مبارزة مردم گیلان به طرفداری از مشروطیت و فعّالیّت بلشویکهای روسیه در گیلان (1327)، ارجنکیدزه، بلشویک گرجی، باشگاههایی برای کارگران و پیشهوران در رشت و انزلی تأسیس کرد. که به باشگاههای انترناسیونالیستی (الموتی، ص 62ـ63) یا کلوب بینالملل ( ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، ج 2، ص 61) مشهور بود و در آنها مرام کمونیستی تبلیغ و نشریات بلشویکی بین کمونیستهای ایران پخش میشد. در 1334، دفتر حزب اتفاق و ترقی، محل گردهمایی اعضای حزب و تبلیغات آنها، به نام باشگاه حزب اتفاق و ترقی مشهور و فعّال بود (مستشارالدوله صادق، ص 151،159، 179). در سالهای بعد، باشگاههای احزاب سیاسی از رونق افتاد، لیکن از شهریور 1320، بار دیگر فعّالیّت آنها شروع شد مهمترین آنها عبارتاند از:الف) باشگاههای حزب توده . این باشگاهها پس از شهریور 1320، با هیئت مؤسس متشکل از سلیمانمیرزا اسکندری، ایرج اسکندری و عبدالقدیر آزاد تأسیس شد (اسکندری، ص 316، 318).محل باشگاه در خیابان فردوسی و برنامة هفتگی آن بدینقرار بود: بحث و انتقاد حزبی، گردهمایی مسئولان حزب، موسیقی، بحث سیاسی، درمان و آموزش بهداشت به طور رایگان (رهبر، ش 682، ص 6؛ ش 684، ص 4، 6؛ ش 689، ص 5؛ ش 692، ص 5؛ ش 744، ص 5؛ وثوقی، ص 1، 5). علاوه بر باشگاه مرکزی، باشگاههای دیگری هم ایجاد شد، از جمله باشگاه اتحادیه که رضا روستا به کمک عدهای از کارگران طرفدار آن حزب تشکیل داد (اسکندری، ص 350) و برای محاکمه و مجازات مخالفان ستادی به نام «سپنتوم» در آن به وجود آورد (طبری، ص 53). کلوب اتحادیة رانندگان و دهقانان، شورای متحدة آبادان که به کارگران تودهای شرکت نفت تعلّق داشت و در مبارزات بر ضد شرکت نفت ایران و انگلیس فعّالیّت میکرد، از دیگر باشگاههای حزب توده بود ( رهبر ، ش 743، ص 1). مراکز این باشگاهها بیشتر در جنوب شهر، چهارراه مولوی، شهر ری، و کورهپزخانه، قرار داشت. در شهرستانهای قم، همدان، اصفهان و شیراز نیز باشگاههایی ایجاد شده بود. در 1324 ش، به باشگاههای حزب توده هجوم شد و دکتر فریدون کشاورز در مجلس به این عمل اعتراض کرد ( سالنامة پارس ، 1325 ش، ص 78).با غیرقانونیشدن حزب توده، باشگاهها نیز از رونق افتاد، امّا در جریان مخالفت با این حزب، باشگاههایی در دهة 20 تأسیس شد، از جمله باشگاه مرکزی حزب دمکرات قوامالسطنه (مکی، ص 44) و باشگاه اتحادیة کارگران که در اصفهان فعّال بود و با اعضای حزب توده در آن شهر درگیری داشت ( رهبر، ش 703، ص 1).ب) باشگاه مهرگان (رجوع کنید به دنبالة مقاله).ج) باشگاه حزب مردم . حزب مردم در دهة 1340 ش تأسیس شد و دبیرکل آن یحیی عدل و دبیرش جفرودی بود. محل گردهمایی اعضای حزب، باشگاه مرکزی آن بود که در زمان انتخابات مجلسین فعّال میشد و تصمیمگیری گردانندگان آن دربارة نامزدهای حزب نیز در آن انجام میگرفت (قرهگزلو، ص 11). در کنار باشگاه مرکزی، باشگاه شمارة یک سازمان جوانان حزب مردم تشکیل شد. این باشگاه رسماً در اوایل 1350 ش، در خیابان ژاله افتتاح شد و وسایل ورزشی و کتابخانة آن در دسترس جوانان شرق تهران قرارگرفت (پهلوان، ص 1).د) باشگاه سازمان نگهبان آزادی . این باشگاه را مظفر بقائی، در 1340 ش، برای تجمع اعضای این سازمان تأسیس کرد (افراسیابی، ص 131).5) باشگاههای دانشجویی . با ایجاد دانشگاه تهران، طرح باشگاهی برای دانشجویان پیشبینی شد، امّا به مرحلة عمل نرسید ( سالنامة پارس ، 1321 ش، ص 66)، تا اینکه در 1327 ش، از هر دانشکده نمایندگانی انتخاب شدند و کانونی تشکیل دادند (دانشگاه تهران، ص 6) و اساسنامهای برای آن تدوین کردند که در آن فعّالیّتهای سیاسی منظور نشده بود. جلسات همگانی کانون نیز به ریاست رئیس دانشگاه برگزار میشد (همان، ص 3ـ4).کلوب دانشجویان . این باشگاه را سفارت ایران در پاریس، ظاهراً برای مقابله با انجمن دانشجویان ایرانی مقیم اروپای غربی، که با حکومت پهلوی مخالفت میکردند، در 1338ـ1340 ش مجدداً فعّال کرد. سفیر مخصوص ایران و سرپرست کل دانشجویان در اروپا در آن زمان جهانگیر تفضّلی بود. باشگاه دانشجویان نشریهای به نام اخبار ایران داشت که به طور رایگان در اختیار دانشجویان قرار میگرفت و برای مبارزه با نامة پارسی ، نشریة انجمن دانشجویان، منتشر میشد (نجاتی، ج 1، ص 455ـ456).6) باشگاههای هنری . سابقة این نوع باشگاهها در ایران، که به منظور ایجاد تحول در موسیقی و تئاتر و معرفی و شناخت هنر جدید سینما دایر شد، به سالهای پس از 1338 میرسد. برخی از آنها عبارتاند از:الف) کلوب موزیکال . این باشگاه اولین مرکز هنری ایران بود که علینقی وزیری * ، پس از بازگشت به ایران همراه چند تن از هنرپیشگان در 1302 ش تأسیس کرد. این باشگاه، قطعاتی از اپراها و اپرتها را در تهران، رشت و بندرانزلی به اجرا درآورد (فکری، ص 150؛ آرینپور، ج 2، ص 293) و بیش از دویست عضو داشت و بیشتر محل تجمع ادیبان و نویسندگان بود. در اردیبهشت 1307 بر اثر حادثهای آتش گرفت و پس از آن تعطیل شد («مدرسة عالی موسیقی»، ص 30). باشگاهی نیز به نام انجمن موسیقی ملّی در 1325 ش در خیابان هدایت دایر بود (رهبر، ش 713، ص 4).ب) باشگاه جامعة باربد . در 1305 ش به کوشش اسماعیل مهرتاش تأسیس شد. محل آن، ابتدا در خیابان فردوسی و پس از آن در لالهزار بود و بعدها به تئاتر ملّی شهرت یافت (شهریاری، ج 2، ص 415، 429؛ فکری، ص 151).ج) باشگاه فردوسی . در 1313 ش به سرپرستی فروغی و فرزین و به کوشش غلامعلی فکری تأسیس شد و فعّالیّت آن در زمینة تئاتر بود (فکری، ص 153).د) باشگاه «درام کلوب» . ادارة فرهنگ، در 1335 ش، به منظور آموزش تئاتر غیرسنتی، پروفسور کوئینبی را به ایران دعوت کرد. از اقدامات او یکی هم تأسیس درامکلوب بود که اصول فن تئاتر را به صورت عملی به دانشجویان میآموخت. کوئینبی به کمک دانشجویان این باشگاه، که تعدادشان زیاد بود، دو اثر هرمان ملویل را به روی صحنه آورد («استفاده از تئاتر در آموزش و پرورش جدید»، ص 36ـ37). از دیگر باشگاههای تئاتر غیرسنتی آن زمان، یکی هم باشگاه سنوتئاتر بود که در 1322 ش به کوشش قسطانیان تأسیس شد (شهریاری، ج 2، ص 400، 407).ه ) کلوب سینما . این باشگاه را فرّخ غفاری در 1327 ش به پیروی از اروپاییان، تأسیس کرد. از طریق این باشگاه فیلمهای مستندی در تالار موزة ایران باستان به نمایش درمیآمد نمایش همین فیلمها همراه با نقدهای غفاری و تورج رهنما باعث ترویج هنر حقیقی سینما در ایران شد. این باشگاه، پس از دو سال فعّالیّت تعطیل شد. سپس باشگاه سینمایی دیگری به نام انجمن گیتی با همان هدفهای باشگاه تأسیس شد، اما آن هم چندی بعد تعطیل شد. و طولی نکشید که باشگاهی سینمایی به نام ری فیلم به کوشش حسن شیروانی به راه افتاد که تنها شش ماه دایر بود، اما پس از آن، دیگر باشگاهی از این نوع در ایران تشکیل نشد («پیدایش کلوب سینما در ایران»، ص 37ـ 38).7) باشگاه زنان . تعداد این نوع باشگاهها در ایران بسیار کم بوده است. مهمترین آنها، کانون زنان ایران است که در 1314 ش به کوشش جمعیت بیداری نسوان تشکیل شد. ریاست آن که ابتدا با شمس پهلوی بود، از 1315 ش به صدیقة دولتآبادی محول شد. اهداف آن عبارت بود از: تربیت فکری و اخلاقی بانوان، تعلیم خانهداری، پرورش اطفال مطابق قواعد علمی، ایجاد کلاسهای اکابر، ترویج ورزش میان بانوان، ایجاد مؤسسات خیریه برای کمک به مادران بیبضاعت و اطفال بیسرپرست ( دایرة المعارف فارسی ، ذیل «کانون بانوان»؛ شهریاری، ج 2، ص 428).بررسی تاریخچة باشگاهها در ایران نشان میدهد که، این نهادهای نوپا که به تقلید از اروپاییان در کشور ایجاد شد با اینکه نتوانست در جامعه فراگیر شود، در طول بیش از نیمقرن حیات خود بعضی از مظاهر فرهنگ غرب را در میان مردم نفوذ داد و فعّالیّتهای سازمان یافتة فرهنگی، هنری و ورزشی را با بینش غربی در کشور رواج داد.منابع : یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، تهران 1357 ش؛ «از اساسنامة باشگاه هواپیمایی کشوری ایران»، سالنامة پارس، سال 15 (1319 ش)؛ «استفاده از تئاتر در آموزش و پرورش جدید»، نمایش، ش 2 (دی 1335 ش)؛ ایرج اسکندری، خاطرات سیاسی، چاپ علی دهباشی، تهـران 1368 ش؛ اطلاعات، سال 15، ش 4500، 21 فروردین 1320 ش، ش 4502، 23 فروردین 1320 ش؛ بهرام افراسیابی، ایران و تاریخ، تهران 1364 ش؛ اکبرنیا، «سخنرانی شیرمرد اکبرنیا رئیس منطقة 354 الف»، شیرنامه، ش 71ـ73 (1356 ش)؛ ضیاءالدّین الموتی، فصولی از تاریخ مبارزات سیاسی و اجتمـاعی ایران: جنبشهای چپ، تهران 1370 ش؛ ایرانشهر، تهران 1342ـ1343 ش؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعة قوانین سال 1309، تهران 1309 ش؛ همو، مجموعة قوانین سال 1316، تهران 1316 ش؛ ایران. وزارت کشور، آییننامة تاسیس باشگاههای ورزشی کشور، تهران 1322 ش؛ باشگاه ایران، اساسنامة باشگاه ایران، تهران 1327 ش؛ باشگاه ورزشی شاهنشاهی، آئیننامة عضویت و مقررات و تعرفههای ورزشی، تهران 1353 ش؛ مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، تهران 1357 ش؛ بانک ملّی ایران، تاریخچة پنجاه سالة بانک ملی ایران 1307ـ1357، تهران 1357 ش؛ عبداللّه بهرامی، خاطرات عبداللّه بهرامی از آخر سلطنت ناصرالدینشاه تا اول کودتا، ج 1، تهران 1345 ش؛ قاسم پهلوان، «پایان مسابقة تشویقی پینگپنگ در کلوب شمارة یک سازمان جوانان حزب مردم»، راه مردم، ش 71 (1350 ش)؛ «پیدایش کلوب سینما در ایران»، نمایش، ش 1 (آذر 1335)؛ عبدالهادی حائری، تاریخ جنبشها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی، مشهد 1368 ش؛ «خدمات سازمان شیـرزنان باشگاه لاینز شمیران در سال 1354ـ1353»، شیرنامه، ش 62 (فروردین 1354)؛ دانشگاه تهران، خبرهای دانشگاه، ج 2، جزوة 12 (شهریور 1327)؛ دایرةالمعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران 1345 ش ــ ؛ راهنمای کلوبهای روتاری ایران، تهران 1353 ش؛ اسماعیل رایین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ایتالیا 1968، تهران 1347 ش؛ رهبر، 1325 ش؛ سازمان ورزشی و فرهنگی تاج، اساسنامة سازمان ورزشی تاج، تهران 1352 ش؛ سالنامة پارس، سال 1ـ2 (1306 ش)، سال 11 (1315ش)؛ سال 17 (1321ش)؛ سال 21 (1325 ش)؛ مرتضی سیفی فمی تفرشی، پلیس خفیة ایران 1320ـ1299: مروری بر رخدادهای سیاسی و تاریخچة شهربانی، تهران 1367 ش؛ خسرو شهریاری، کتاب نمایش: فرهنگ واژهها، اصطلاحها، سبکها و جریانهای نمایشی، تهران 1365 ش؛ ابراهیم صفایی، اشتباه بزرگ ملّی شدن نفت، تهران 1371 ش؛ احسان طبری، کژراهه: خاطراتی از تاریخ حزب توده، تهران 1367 ش؛ظهـور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، تهران 1370 ش؛ باقر عاقلی، تیمورتاش در صحنة سیاست ایران، تهران 1371 ش؛ غلامعلی فکری، «تاریخچة سی و پنج سالة تاتر در ایران»، سالنامة پارس، سال 21 (1325 ش)؛ رضا قرهگزلو، «تاریخچة یکسال فعّالیّت حزب مردم: کارنامة درخشان حزب ما در سال 1350»، راه مردم، ش ویژة نوروز (1350 ش)؛ همایون کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت در ایران، ترجمة احمد تدین، تهران 1371 ش؛ حسن کاشفیپور، تاریخ فوتبال ایران، تهران 1360 ش؛ کانون فرهنگی ایران جوان، مجموعة سخنرانیهای کانون فرهنگی ایران جوان، ] با مقدمة علیاکبر سیاسی [ ، تهران 1347ـ1348 ش؛ «کلوب پهلوی»، شفق سرخ، ش 2288، بهمن 1311 ش؛ «گزارش کنگرة لاینز در اصفهان»، شیرنامه، ش 71 (1343 ش)؛ حسین محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج 3، چاپ کریم اصفهانیان و جهانگیر قاجاریه، تهران 1368 ش؛ «مدرسة عالی موسیقی»، سالنامة پارس، سال 4 (1308 ش)؛ عباس مزدا، «ورزش ایران قدیم و جدید»، نامة شهربانی، سال 15، ش 10 (1315 ش)؛ صادق مستشارالدوله صادق، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق، مجموعة سوم: راپرتهای پلیس مخفی از شایعات شهری (سالهای 1333 و 1335 قمری)، چاپ ایرج افشار، ] تهران [ 1367 ش؛ غلامرضا مصور رحمانی، کهنه سرباز: خاطرات سیاسی و نظامی سرهنگ ستاد غلامرضا مصور رحمانی، تهران 1366 ش؛ حسین مکی، خاطرات سیاسی حسین مکی ، تهران 1368 ش؛ نامة صنعت نفت ایران، دورة 4 (1344 ش)؛ غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج سالة ایران: از کودتا تا انقلاب، تهران 1371 ش؛ ناصر وثوقی، «سری به کلوب حزب توده بزنید»، رهبر، ش 692 (1325 ش)؛ خسرو هدایت، «سخنرانی خسرو هدایت»، شیرنامه، ش 44 (1349 ش)؛Encyclopaedia Iranica, s.v. "B ¦ a ¦ یga ¦ h-e Afsar ¦ a ¦ n" (by M. S ¤ a ¦ ne' ¦ â ); idem, s.v. "B ¦ a ¦ یga ¦ h-e Ara ¦ mena" (by ©A.- A. Sa ¦ â ¨ d ¦ â S ¦ â rja ¦ n ¦ â )باشگاه مهرگان ، کانون فعّالیّتهای صنفی، سیاسی و فرهنگی جامعة لیسانسیههای دانشسرای عالی در تهران در دهة 1330 ش. مهرگان در آغاز نام هفتهنامة ارگان جامعة لیسانسیههای دانشسرای عالی و ناشر افکار معلمان بود. در واقع تحوّلات باشگاه مهرگان را تا حدّی میتوان نمودار مراحل فعّالیّتهای جامعة لیسانسیههای دانشسرای عالی شمرد. پس از تلاش ناموفق عیسی صدیق (صدیق اعلم)، رئیس وقت دانشسرای عالی در 1311 ش برای تأسیس انجمنی از فارغالتحصیلان نخستین دورة دانشسرا، این جامعه در سالهای بعد از شهریور 1320 ش شروع به فعّالیّت کرد و در مراحل نخست، بویژه در سالهای 1322ـ1323 ش، که ماهنامة سخن سخنگوی آن بهشمار میرفت، بیشتر به امور صنفی و فرهنگی میپرداخت. در سالهای بعد، مخصوصاً از سال 1325 ش به بعد، که محمد درخشش مدیریت جامعه را برعهده داشت، با پدیدآمدن جوّ سیاسی خاص در سراسر کشور، این جامعه نیز بیش از پیش رنگ سیاسی گرفت.نقش مؤثر جامعة لیسانسیههای دانشسرای عالی در طرح و تحقّق خواستههای صنفی فرهنگیان در سالهای 1325 ش ـ 1326 ش، به تثبیت وضع آن و انتشار نخستین شمارة نشریة مهرگان (1327 ش) انجامید. اختلاف درونی و بخصوص مخالفتهای حزب توده با مدیریت جامعه بویژه در سالهای 1328 ش ـ 1331 ش در تأسیس باشگاه مهرگان عاملی مؤثر بود. این مخالفتها باعث شد جامعه برای تشکیل جلسات عمومی خود که در این برهه از زمان از امکان استفاده از تالار دانشسرای عالی تهران و دیگر اماکن وزارت فرهنگ محروم بماند، و برای ادامة فعّالیّتهایش باشگاه مهرگان را در 29 بهمن 1331 ش تأسیس کند.بدینسان، این باشگاه مرکز فعّالیّتهای فرهنگی هنری و ورزشی (از جمله شطرنج) و صنفی جامعه شد. بعد از واقعة 28 مرداد 1332 ش و راهیافتن محمد درخشش به مجلس شورا بهعنوان نمایندة مردم تهران که افزونی حق عضویت و کمک مالی آشکار وزارت فرهنگ به صندوق باشگاه را در پیداشت، محلّ باشگاه مهرگان به ساختمان وسیعتری واقع در خیابان لالهزارنو، کوچة کاخ منتقل شد و فعّالیّتهای باشگاه گسترش یافت. یکی از اقدامات ماندگار باشگاه مهرگان در این دوره برگزاری رشته سخنرانیهایی بود که انجمن علمی و فلسفی باشگاه زیرنظر محسن هشترودی هفتهای یکبار ترتیب میداد از جمله سخنرانیهایی که باشگاه مهرگان متن آنها را منتشر کرده است عبارتند از: مشهودات چهل ساله در فرهنگ ، خلاصة سخنرانی عیسی صدیق در تاریخ هشتم دیماه 1337 ش؛ اصول و شرایط دموکراسی ، سخنرانی صادق رضازادة شفق، یازدهم اسفندماه 1337؛ چند خطابة سیدحسن تقیزاده مشتمل بر شمهای از وقایع اوایل انقلاب مشروطیت ایران ، بیست و نهم دیماه و ششم و سیزدهم بهمنماه 1337، مجدداً خطابة آقای سید حسن تقیزاده در موضوع اخذ تمدن خارجی و آزادی، وطن، ملت، تساهل ، شانزده و بیست و هشت آذرماه 1339.مهمترین و در واقع آخرین دورة فعّالیّتهای باشگاه مهرگان با تجدید فعّالیّت نسبی و زودگذر پارهای از احزاب و گروههای مخالف در اواخر 1339 ش آغاز شد. محمد درخشش بهعنوان رهبر جامعة فرهنگیان آشکارا وارد صحنة سیاست شد و باشگاه مهرگان مرکز سازماندهی اعتصاب فرهنگیان در اردیبهشت 1340 ش بود، اعتصابی که به سقوط دولت جعفر شریف امامی در همان ماه انجامید.دورة فعّالیّت باشگاه مهرگان بعد از آن که محمد درخشش در دولت علی امینی به وزارت فرهنگ رسید چندان نپایید و با سقوط این دولت در تیرماه 1341 ش و کنارهگیری اجباری و موقت درخشش از کار سیاسی باشگاه مهرگان نیز تعطیل شد.منابع : ده سال مبارزه در دو جبهه ، انتشارات کمیسیون تبلیغات جامعة لیسانسیههای دانشسرای عالی، آبان 1335؛Marvin Zonis, The Political Elite of Iran , Princton University Press 1971, 92-93.