باسْمِنْج ، دهستان و شهری در شهرستان تبریز.1) دهستان ، در مشرق بخش حومة شهرستان تبریز، در آذربایجان شرقی، و در قسمتی از دامنههای شمالی کوه سهند قرار دارد. منطقهای سردسیر مشتمل بر یازده روستا که برخی از آنها در مآخذ قدیم جزو دهستان مهرانرود شمرده شده است. مهرانرود ـ که در دهستان باسمنج، «باسمنجچای» (رود باسمنج) و در شهر تبریز «میدانچای» خوانده میشود ـ از کوههای سهند سرچشمه میگیرد و در جهت شمال روان میشود و، پس از پیوستن رود لیقوان از سمت راست به آن، تا جنوب شهر باسمنج جریان مییابد و سپس، در جهت شمال غربی، از آنجا میگذرد و وارد شهر تبریز میشود. محصول عمدة دهستان گندم و جوست و ترهبار آن، بویژه خیار، در شهر تبریز شهرت دارد. دارای دامداری و صنایعدستی قالیبافی و گلیمبافی است.آبادیهای قدیم آن عبارتاند از: 1) کَنْدْرود در نوزده کیلومتری جنوب شرقی تبریز و کنار راه اصلی تبریز ـ بستانآباد (نام این آبادی در نزهةالقلوب ، ص 79 آمده است)؛ 2) شادآبادِ مشایخ (شادآباد سفلی) در شش کیلومتری جنوب شرقی شهر تبریز که گورستانی قدیمی دارد و تنی چند از زُهّاد و مشایخ در آن مدفوناند، از جمله بابااحمد شادبادی (متوفی 784) که مقبرة او مدتها زیارتگاه بود (ابنکربلایی، ج 2، ص 4ـ5) و سلطان اویس (شیخ اویس)، دومین سلطان سلسلة جلایریان، (متوفی 776، همان، ج 2، ص 6ـ 8)؛ 3) زَرْنَق در چهارده کیلومتری جنوب شرقی شهر تبریز و فتحآباد در ده کیلومتری جنوب شرقی شهر تبریز، که نام آنها از قرنهای هفتم و هشتم در کتابهای قدیم آمده است (رشیدالدین فضلاللّه، ص 268؛ کاشانی، ص 116).گردنة شِبْلی (ارتفاع: 654 ، 1 متر) در مسیر جادة قدیمی تبریز ـ بستانآباد در جنوب شرق باسمنج و ایلگلی از تفرجگاههای مردم، در حدود هشت کیلومتری مغرب آن قرار گرفته است. دهستان باسمنج در منطقة زلزلهخیز واقع است.2) شهر ، (جمعیت براساس آمارگیری جاری 1370 ش، حدود 188 ، 8 تن)، در پانزده کیلومتری جنوب شرقی شهر تبریز، در ارتفاع 750 ، 1 متری از سطح دریا واقع است. شهر بستانآباد در 45 کیلومتری جنوب شرقی آن قرار دارد. دمای آن در تیرماه به 38 درجه بالای صفر و در دی ماه به هیجده درجه زیر صفر میرسد. راه اصلی تبریز ـ بستانآباد از دو کیلومتری شمال شهر، و رود باسمنج از مشرق این شهر میگذرد. باسمنج به دو محلة قدیم و جدید تقسیم شده است. فعّالیّت عمدة شهر کشاورزی است و 39 درصد جمعیت فعّال آن کشاورزند. سنگ آسیابهایی که در این شهر تراشیده میشود شهرت دارد و سنگهای آن از معدنی در آبادی اسکندر، در 31 کیلومتری شمال غرب شهر بستانآباد، استخراج میشود.پیشینه. از قرن هشتم به بعد، نام باسمنج به صورتهای دیه اوسبنج، قریة وهوسفنج، فهوسفنج، اسفنج در بعضی متون دیده میشود (رشیدالدین فضلاللّه، ص 268؛ حمداللّه مستوفی، ص 79؛ اسکندرمنشی، ج 1، ص 326). به نوشتة رشیدالدین فضلاللّه، در دورة او قریة اوسبنج مشهور به ترک دیه از دیههای ناحیة مهرانرود شمردهمیشد و حدودش متصل به شارع خراسان و بهاراضی زرنق و بهاراضی قریة شادباد علیا و شارع قریة مردهناب و فتحآباد بود (ص 268). در یکی از قبالههای مانده از 987، از همنام آن، مزرعه یا ده اُسفنج در ناحیة بروانان (در مسیر جادة قدیمی میانه ـ اوجان ـ تبریز)، نام برده شده است (اصفهانی، گ 107). در منابع تاریخی دورة صفویه نیز نام فهوسفنج آمده است. به نوشتة اسکندرمنشی، در 989، شاه سلطانمحمد از سعیدآباد کوچ کرد و وارد فهوسفنج شد (ج 1، ص 326).در زمان سلطانمحمد، در جنگ میان قزلباش * و عساکر عثمانی، در کنار رود فهوسفنج عثمانیها شکست خوردند و عقب نشستند (حسینی استرآبادی، ص 124). شاهعباس اول که در 998، بر اثر صلح با عثمانی، قسمتهایی از آذربایجان و شیروان و بنادر دریای خزر و کردستان و لرستان، یعنی متصرفات عثمانیها در فاصلة سالهای 985 و 998، را به آن دولت واگذار کرده بود، در 1012، برای بازپس گرفتن آذربایجان از عثمانیها، پیش از ورود به تبریز و پس از اقامت در کاروانسرای شبلی، وارد فهوسفنج شد (اسکندرمنشی، ج 1، ص 261، ج 2، ص 639). در 1027 قوای عثمانی به سرداری خلیلپاشا * شهر تبریز و، در پی آن، قریة فهوسفنج را مسخّر کرد (همان، ج 3، ص 933). در جنگهای ایران و روس در عهد فتحعلیشاه، قشون روس، پیش از معاهدة ترکمانچای * (1243)، باسمنج را متصرف شد، ولی پس از مدتی عقب نشست. به نوشتة اعتمادالسلطنه، در 19 شوال 1264 ناصرالدینشاه قاجار با اردویی مرکب از 000 ، 10 تن از شهر تبریز بیرون آمد و وارد باسمنج شد (ج 2، ص 959) و در سفر به اروپا (از راه میانه ـ ترکمانچای ـ باسمنج) به شهر تبریز درآمد (همان، ج 3، ص 1810). به نوشتة عبدالعلی ادیبالملک، در دورة ناصری، باسمنج یک حمام و دو مسجد و هفت خانوار رعیت وده دکان داشت و مالیات دیوانی آن به 160 تومان میرسید (ادیبالملک، ص 108). باسمنج، در جریان جنگهای انقلاب مشروطیت و لشکرکشی قوای دولتی به آذربایجان، به لحاظ موضع سوقالجیشی، مدتی مقرّ حکمفرمایی عینالدوله * بود و میان قوای ستّارخان و قشون دولتی بارها در آنجا زدوخورد روی داد. باسمنج بعدها مرکز بلوک مهرانرود شد (کیهان، ج 2، ص 155) و جادة تبریز به بستانآباد از وسط آن میگذشت.منابع: ابنکربلائی، روضاتالجنان و جناتالجنان ، چاپ جعفرسلطان القرائی، تهران 1344ـ1349 ش؛ عبدالعلی ادیبالملک، دافعالغرور ، چاپ ایرج افشار، تهران 1349 ش؛ اسکندر منشی، تاریخ عالمآرای عباسی، تهران 1350 ش؛ محمدطاهر اصفهانی، صریح الملک ، نسخة خطی دانشگاه تهران، ش 855؛ محمدحسنبنعلی اعتماد السلطنه، مرآةالبلدان ، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدّث، تهران 1367ـ 1368 ش؛ ایران. وزارت جهاد سازندگی. واحد آمار و برنامهریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استانآذربایجانشرقی(1) ، تهران 1363 ش؛ حسنبنمرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی ، چاپ احسان اشراقی، تهران 1366 ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب، چاپ گی لسترنج، تهران 1362 ش؛ حسینعلی رزمآرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج 4 : استان 3 و 4 آذربایجان ،تهران 1355ش؛ رشیدالدینفضلاللّه، وقفنامة ربع رشیدی ، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران 1356 ش؛ عبداللّهبنمحمد کاشانی، تاریخ اولجایتو ، چاپ مهین همبلی، تهران 1348 ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311 ش؛ مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت 1370: نتایج عمومی، کل کشور ، تهران 1372 ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه 1365، نتایج تفصیلی شهرستان تبریز ، تهران 1368 ش؛ مهندسین مشاور زیستا، طرح توسعة شهری و روانبخشی روستایی باسمنج: گزارش مرحلة اول ، تهران 1361 ش (جزوة تکثیرشده).