بازگیر، نام چند طایفة کوچنده و ساکن غرب ایران عمدتاً در استانهای لرستان، ایلام و کرمانشاه. بازگیرها در اینکه نام طایفههاشان از شغل نیاکانشان گرفته شده اتفاقنظر دارند. وجود طوایف دیگری به نامهای «بازیار» و «بازوند» یا «بازبند» در لرستان، و همچنین کاربرد «بازاشکار» (= شکارکردن) در مناطق غرب، بویژه قلمرو این طوایف، میتواند تأییدی بر نظر آنان و عمومیت شکار با باز، درمقطعی از تاریخ این مناطق باشد.طوایف بازگیر، به سبب پراکندگی جغرافیایی، و بیاطلاعی از یکدیگر، شیوههای زیستی و فرهنگی متفاوتی دارند. مثلاً بازگیرهای کرمانشاه علیاللهی و بقیه شیعة اثنیعشریاند. بازگیرها در اثر زندگی با ایلات و طوایف مجاور، از بسیاری جهات، از جمله زبان، مذهب و آداب و رسوم، همانند آنان شده و ویژگیهای انحصاری خود را از دست دادهاند.1) بازگیرهای لرستان.این طایفه منشأ خود را به ایل کلهر کرمانشاه میرسانند؛ هر چند که این ایل، در حال حاضر، تیره یا طایفهای به نام بازگیر ندارد. دلیل بازگیرهای لرستان این است که نسلهای گذشته و برخی از سالمندانشان، تا چند سال پیش، به کردی کرمانشاهی و با گویشی مشابه لهجة آن ایل گفتگو میکردهاند. طایفة بازگیر که پس از ورود به لرستان، به یکی از ایلات بالاگریوه (جودکی) پیوسته بوده، به علت ازدیاد نفوس، درگیریهای محلی و نداشتن حق مالکیت، در سطح لرستان پراکنده و به ایلات و طوایف دیگر ملحق شده است. بازگیرها در لرستان، عموماً به صورت دامداران کوچنده و تا حدی زراعتپیشه، شروع به زندگی کردهاند. در اواخر دورة قاجاریه (زمان سالارالدوله)، گروهی از این طایفه با خرید محلی در لرستان به نام «طاف» کوچروی را ترک میگویند و به زراعت میپردازند؛ ولی به سبب ناامنی منطقهای و همچنین اختلافات طایفهای که تا قدرتیافتن رضاخان ادامه داشته، با دشواریهای اجتماعی مواجه میشوند، و زندگی چادرنشینی پیش میگیرند. پس از سرکوبی خوانین (بویژه بیرانوندها) در دورة رضاشاه، و حضور مأموران دولتی در لرستان، بازگیرها بتدریج آبادینشین میشوند و اغلب، قوای دولتی را در شکست دادن بیرانوندها یاری میکنند. و به همین علت، بعدها، بیرانوندها از آنها ادعای خونخواهی داشتهاند که سرانجام، با ازدواج و دادن حداقل دو دختر به عنوان خونبها، خویشاوندی و صلح بین آنها برقرار میشود.امروزه، به استثنای معدودی از خانوارهای بازگیر وابسته به سایر طوایف که به صورت چادرنشین زندگی میکنند، بقیه عمدتاً در شهر و بخشهای خرمآباد (ویسیان، معمولان، ملاوی، چَغَلْوَندی، مرکزی) و تعدادی در شهرستان بروجرد به حالت آبادینشین به سر میبرند. بازگیرهای لرستان حدود پانصد خانوار برآورد میشوند و مرکز تجمعشان دهستان کُرِگاه است. از کلانتران این طایفه که پس از ساکن شدن، سمت کدخدایی یافتهاند و مشهورند: جمعه بازگیر معروف به رییس جمعه، میرزا برزویی بازگیر معروف به رییس میرزا و حسنخان بازگیر.طایفة بازگیر لرستان به دو تیرة متمایز «بازگیرسیاه» و «بازگیرسفید» تقسیم میشود. تیرة سیاه خود را فرزندان فردی به نام «دوشَم» (= دوشنبه) و تیرة سفید خود را از تبار فردی به نام «داراب» میدانند. بازگیرهای سفید پس از داراب به دو زیر تیرة «مووالی» (محمد ولی) و «نیرالی» (نور ولی یا نورعلی) و بازگیرهای سیاه به زیر تیرة «سبزعلی» و «سبزوار» تقسیم میشوند. در مجموع، جمعیت تیرة سفید از تیرة سیاه بیشتر برآورد میشود.2) بازگیرهای ایلام.از طوایف وابسته به ایل کرد هستند. این طایفه، خود را از فرزندان دو برادر به نامهای طاهر و ظاهر میدانند که حدود شش تا هفت نسل پیش، به علت اختلافات ملکی و دشواری معیشت، از منطقة طاف در شهرستان خرمآباد لرستان، از بازگیرهای لرستان جدا شده و به منطقة آبدانان ایلام کوچ کردهاند. جمعیت کلّ این طایفه حدود دویست خانوار تخمین زده میشود که حدود 99 خانوار از آنان به صورت دامدار کوچنده زندگی میکنند. ییلاق آنان در منطقة «کَوَر» (کبیرکوه) و قشلاق آنان در منطقة دهلران است. این طایفه دارای هفت تیرة اصلی و یک تیرة وابسته است. تیرههای اصلی عبارتاند از: صیمَمَه (صیدمحمد)، موسی، خَرْبُوزانی، جَوّار (جبّار)، شَپَکه، کَلَهشیر، داس مَکَش و تیرة وابسته به آنان دشتی است که به گفتة مطلعین محلی، از بستگان رییس علی دلواری هستند که پس از نبرد با انگلیسیها، در زمان جنگ جهانی اول، از راه خوزستان، به این منطقه مهاجرت کردهاند.3) بازگیرهای کرمانشاه.از طوایف وابسته به ایل گوران (عمدتاً طایفههای بهرامی و حیدری) هستند. در گذشته جزو قلخانیها محسوب شدهاند (مکری، ص 25). این طایفه زادگاه اصلی خود را منطقهای به نام «سراب بازان»، که جزو ناحیة ایلام بوده است، معرفی میکنند. تاریخ مهاجرت آنان به منطقة گوران را پیش از زمان نادرشاه و علت آن را ظلم والی آن منطقه به سبب اخذ مالیات میدانند. جمعیت این طایفه را در حدود ششصد خانوار تخمین زدهاند که در «بان یاران» سرپل ذهاب و اطراف آن به سر میبرند. حدود چهل خانوار از آنان هنوز کوچنده هستند که ییلاقشان چَرمان و آفتابی بَرْز است. طایفة آنها از سه تیرة حقمراد، یارمراد معروف به یارگَه و حسن بازگیر تشکیل میشود.منابع: سکندر امانالهی بهاروند، قوم لُر ، تهران 1370 ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچندة ایران ؛ نتایج مرحلة اول، 1364، حوزة شمارة 4، باختران ، تهران 1365 ش؛ همو، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچندة ایران: نتایج مرحلة اول، 1364، حوزة شمارة 5، لرستان ، ج 2، تهران 1365 ش؛ همو، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچندة ایران: نتایج مرحلة اول، 1364، حوزة شمارة 6، ایلام ، تهران 1365 ش؛ همو، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده: 1366، فرهنگ عشایری ایل کرد ، تهران 1368 ش؛ محمد مکری، فرهنگ نامهای پرندگان در لهجههای غرب ایران: لهجههای کردی ، تهران 1361 ش.