باری ، شهری بندری در جنوب ایتالیا، در ساحل دریای آدریاتیک که، در اواسط قرن سوم/ نهم، مدّتی در حاکمیّت اسلام بود. باری، لنگرگاه مهمی برسر راههای تجاری دریایی خاورمیانه به شمار میآمد و به این علت، از قرون کهن، توجّه نیروهای توسعهطلب بدان بود. این شهر که ایلّیریها بنایش کردهاند، در دورة رومیان، با نام باریوم ، دورانِ درخشانی داشته و پایههای اساسی شهر و همچنین بندر آن در همین دوره نهاده شده است. در دورهای نیز که زیر سلطة امپراتوری روم شرقی بود، توسعة آن دوام یافت و به صورت بندری مهم باقی ماند. هنگامی که موج مهاجرت سراسر ایتالیا را فراگرفت، گُتها تا این منطقه نفوذ کردند و وضع دورههای پیشین را، به مقیاس وسیعی، تغییر دادند. در این موقع، در تمام شهرهای معروف ایتالیا دورة استقلالخواهی آغاز شد، و باری هم مدّتی به صورت دولت مستقل درآمد. پس از این استقلال کوتاه مدت، جزو قلمرو اسلام شد، و این تحول، که در تاریخ اروپا حادثهای استثنایی شمرده میشود، با وجود کوتاهی مدّت، آثار و نشانههایی برجای نهاد که تا روزگار ما باقی است.مسلمانان که در آغاز قرن سوم/نهم سیسیل را تصرف کرده بودند، به مناطق کالابْریا (قَلَوْریه * )، پولیا و کامپانیا که در جنوب ایتالیای امروزی قرار دارد، حمله کردند. ناهمخوانی اطلاعات منابع غربی با معلومات منابع شرقی دربارة این رویدادها، که از 215/830 آغاز شد و پنجاه سال ادامه یافت، اغلب محققّان را با وضعی دشوار مواجه ساخته است. بااینهمه، مسلّم است که باری در 232/847، در دست مسلمانان بود. نیروهای اسلام پیش از این تاریخ، شهرهایی چون بریندیزی و بنونتو را تصرف کرده و، در حوالی بندر تارانتو، نیروی دریاییِ ونیز را بسختی شکست داده بودند. به دنبال این رویداد دولت ونیز که هنوز در مراحل آغازین شکلگیری بود، به سازماندهی نوینی پرداخت. نیروی دریایی اسلام پیشرفت بیشتری را در دریای آدریاتیک ضروری ندید و به بخشهایی از جنوب ایتالیا که همراه سیسیل تصرّف کرده بود، اکتفا کرد.اولین امیر باری، خَلفون (حک : 233 ـ 238) از وابستگان ولایی قبیلة ربیعه بود که از دیرباز به فرمان خلیفة اسلام میجنگید. این امیر که در شهر اصلاحاتی کرده بود، در اثنای حملهای ناپدید شد و مفرّجبنسالم (حک : 239 ـ 242) برجای او نشست. مفرّج، در مدت کوتاه فرمانروایی خود، در شهر اصلاحات اداری و نظامی کرد و حملاتی هم به مناطق همجوار ترتیب داد، و امیرْ سودان (حک : 243ـ 258) را به جانشینی خود برگزید. وی در این شهر به اصلاحاتی دست زد و تقریباً درصدد بود که فاتح ایتالیا شود. سودان، برای گسترش سرزمینهای اسلامی، حملاتی به رم و ناپل کرد که در اندک زمانی او را مشهور ساخت. این موضوع مایة نگرانی مسیحیان شد و ازینرو امپراتوری روم شرقی از سویی، و پاپ از دیگر سو او را در تنگنا نهادند. باری در 8 ربیعالاول 257/3 فوریة 871، به دست روم شرقی افتاد و سودان به اسارت درآمد. این تحول برای جهان غرب، با دورة مساعدی مصادف بود؛ زیرا به سبب بحرانهای سیاسی در 254/868 هر ناحیهای به حال خود رها شده و درنتیجه، به باری نیز نیروهای تقویتی اعزام نشده بود. سودان در 261/875 آزاد شد و به خدمت امیر تارانتو درآمد، و از آن پس، مطلبی دربارة او یافت نمیشود. بدین ترتیب، دورهای بیست و چهار ساله که سخت کوتاه اما برای تاریخ بسیار مهم بود، به پایان رسید. این دوره با آنکه به جنگ و جدال گذشت، برای باری و اطراف آن، دورة توسعه و پیشرفت بود. در اینجا مسلمانان مخصوصاً زندگی کشاورزی را رونق بخشیدند؛ در آبیاری ابداعاتی کردند؛ در اقتصاد منطقه تحرّک پدید آوردند و در امر ازدیاد نفوس نیز جانی تازه دمیدند. در این دوره، شهر با بناهای دولتی و شخصی آراسته شد. با وجود دوازده قرن فاصلة زمانی، هنوز هم در زبان محاورهای این منطقه، برخی واژههای عربی یافت میشود؛ و برجهای ناقوس کلیساهای این شهر که به شیوة معماری منارههای عربی است، امروز هم نشان دهندة تأثیر فرهنگ اسلامی است. این دوره سالهای متمادی، دورة ویرانی نامیده میشد، اما امروزه خاورشناسان و مورّخانی چون میکله آماری ، فرانچسکو گابریلی ، و انریکو چرولّی ، این حقیقت را مطرح کردهاند که دورة مزبور برای ایتالیای قرون وسطی، منشأ فعالیتهای جدیدی بوده است.باری که دویست سال در قلمرو روم شرقی، و آخرین قلعة آن دولت در ایتالیا بود، پس از سه سال نبرد سخت که در تاریخ از آن به محاصرة باری یاد میشود، به تصرف نورمانها درآمد (463/1071). دورة نورمانها در گسترش شهر جایگاه مهمّی دارد. در این دوره، دریانوردان باری که با مردم ونیز و جنووا رقابت میکردند، به هوای آنکه در حمایت قدیسی قرار گیرند، استخوانهای سَن نیکلا (اَیا نیکلا، بابانوئل) را از میرا (دَمره) در آناطولی، به این شهر آوردند (480/1087) و برای او کلیسای بزرگی بنا کردند و بدینسان باری به صورت یکی از مراکز مهمّ دینی درآمد؛ چنانکه امروز هم سراسقفنشین است. این شهر در جنگهای صلیبی، اهمیّت بیشتری یافت. پییر هرمیت تا این شهر آمد و به مواعظ خود در تشویق به جنگ ادامه داد. بخش اعظم قوای صلیبی که از راه دریا میرفت، از بندر باری به راه افتاد. بعد از این تاریخ، شهر ابتدا به دست پادشاهی سفورتسا و بعد پادشاهی ناپل درآمد. در اثنای جنگ اوترانتو در 885/1480 شایعه آمدنِ نیروی دریایی ترک به این منطقه تا مدتها در همه جا پیچیده بود.باری، در حال حاضر قریب نیم میلیون جمعیّت دارد و مرکز ناحیة پولیاست و دارای پالایشگاه نفت، تأسیسات پتروشیمی و مخصوصاً صنایع انواع مواد غذایی تهیه شده از آرد است که در ایتالیا اهمیت زیادی دارد. شهر موزة باستان شناسی و دانشگاهی مشهور دارد و بویژه دارای کتابخانهای غنی است؛ و از مدتها پیش بررسی تأسیس یک مرکز تحقیقات اسلامی و بخش زبانهای شرقی در آنجا آغاز شده است. در شهر باری که تماسهای خود را با خاور زمین قطع نکرده است، از 1309 ش/ 1930 به بعد، نمایشگاهی ] ادواری [ به نام نمایشگاه مدیترانة شرقی بر پا میشود که در آن موادّ صنعتی به معرض نمایش گذاشته میشود.منابع: ابناثیر، الکامل فیالتاریخ ، بیروت 1399-1402/ 1979ـ1982، ج 6، ص 520 ـ521؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ، چاپ رضوان محمد رضوان، قاهره 1350/1932، ص 236؛Aziz Ahmad, A history of Islamic Sicily, Edingburgh 1975, 18-20; A. Cucciola, D. Morelli, The urban development of Bari , Bari 1984; The Encyclopaedia Americana , Danbury 1984, s.v. "Bari; Encyclopaedia Britannica, Chicago 1973, s.v. "Bari (by M.T.A. Natali; F. Gabrieli, U. Scerrato, Gli Arabi in Italia, Milano 1979, 109-131, 620, 707-708, 710-711; V. A. Melchiorre, "La Moda pugliese fra medioevo ed eta moderna, Bari economica, no. 4, Bari 1988, 27-37; A. Pertusi, Ai conini tra religione e politica. La contesa per le reliquie di S. Nicolo tra Venezia, Bari e Genova, Quader ni medievali , no. 5, Bari 1978, 6-65; Steven Runciman, Haµl i Seferleri Tarihi , Ankara 1986-1987, I, 34, 45, 49; Mohamed Talbi, L' Emirat Aglabide 184-296/800-909 , Paris 1966, 451-459, 479-484.