بارْفَتَن ، اصطلاحی که در ایران به نوعی شیشة نیمهشفاف و ضخیم و منقوش و نیز بدل چینی اطلاق کردهاند. دربارة منشأ پیدایش و چگونگی رواج این اصطلاح که از دورة قاجار به کار رفته است، نظر قطعی نمیتوان داد.این شیشة نیمهشفاف با تلالؤ رنگین کمانی، به سبب ساخت بلورهایش، نور را پراکنده و کدر میکند و آن را ظاهراً به سبب مشابهت با سنگ قدیمی اُپال (عربی: عین الهِرّ یا عینالشّمس)، اُپالین یا اُپالی خواندهاند. بر خلاف شیشههای دیگری که شفافیّت در آنها مطلوب است، گونههای مختلفِ کدر بارفتن، به رنگهای شیری و آبی روشن و سبزِ روشن و زرد و صورتی مرغوبتر است.ساختن شیشة اپالین در قرن نوزدهم در اروپا آغاز شد و این نام نخستین بار حدود 1823 در کارگاه شیشهگری معروف باکارا در فرانسه به کار رفت و در 1825 ـ 1870 در کارگاههای دیگر شیشهگری فرانسه و سپس در دهههای اوّل قرن بیستم در انگلستان و امریکا و ونیز رواج یافت. از این شیشه ابتدا گلدان و تُنگ و محفظههای ظریف میساختند و بعدها، بر اثر زیاد شدن تقاضا، این اشیا با نقوش زراندود و مینایی و نقاشی سرد و رشتههای شیشهای زینت داده شد (ملمن، ص 216 ـ 217). از اواخر قرن نوزدهم، که فرآوردههای شیشهای اروپایی به بازارهای شرقی عرضه شد، دربارها و ثروتمندان شرقی ساختن انواعی از ظروف را به کارخانههای شیشهگری اروپا سفارش دادند و در ساختن این ظرفها، به جای تزیینات معمول در اروپا، نقشهای گل و بُته و شاخ و برگ و مناظر شهرهای شرقی و تصویر شاهان قدیم و جدید به کار رفت. انواعی از این ظروف، که به مناسبتهای مختلف و از طرف سیاستمداران خارجی و درباریان و دیگران به سلاطین پیشکش میشد، در دربار عثمانی جمع شده بود. گردآوری این قبیل ظرفها، خواه برای تجمّل خواه برای مصرف، در میان خانوادههای اشراف نیز رواج یافت و از اقلام جهیزیّة عروس شد. بدین سان، مجموعههایی از ظروف اپالین در بسیاری از خانههای ثروتمندان شرقی جمع شد و به صورت موروثی باقی ماند (حسن کمال، ص 182).در ایران، از دوران قاجاریه، این نوع شیشه و نیز بدل چینی را بارفتن گفتهاند. خسرو میرزای قاجار، در سفری که به قصد عذرخواهی از واقعة قتل گریبایدوف به پطرزبورگ رفته بود (1244/1829)، از کارخانة بارفتنسازی بازدید کرده در این باره شرحی نوشته است. از شرح او پیداست که در آن کارخانه بدل چینی میساختند و در روسیه این صنعت، که صنعتگران فرانسوی آن را اداره میکردهاند، نوپا بوده است (افشار، ص 277 ـ 278). از طرفی، میرزا فتاحخان گرمرودی، که در دورة محمدشاه قاجار همراه حسینخان مقدم آجودان باشی برای مأموریتی سیاسی به اروپا رفته بود، در سفرنامة خود به اقسام حبابها و ظروف بارفتن و بلور اشاره کرده است (ص 807، 814 ـ 815). در آن زمان از شروع ساخت شیشههای اپالین بیش از بیست سال نگذشته بود. بنابراین، احتمالاً در ایران ابتدا نوعی بدل چینی را بارفتن گفتهاند و بعد این نام را تعمیم دادهاند و به شیشههای غیرشفاف و قطور و نقشدار و سپس به شیشههای نامرغوب اپالین ساخت فرانسه و روسیه اطلاق کردهاند.در دورة قاجاریه، نقش کردن تصویر نیم تنة شاهان (شاه نشان کردن)، خصوصاً تمثال ناصرالدین شاه، و نیز شیر و خورشید بر روی بارفتن و دیگر اشیای شیشهای رواج داشت (زینالعابدین مراغهیی، ص 210ـ211، 215). محمّد حسنخان اعتمادالسلطنه آن را یکی از فعالیّتهای مهم و درخشان عصر ناصری ذکر کرده است (ج 1، ص 161). این روش تزیین ظروف شیشهای هنوز هم در کارگاههای صنایع دستی ادامه دارد. از اقسام ظروف و وسایل رایج که از بارفتن ساخته شده میتوان از حبابهای چراغ گردسوز و فانوسهای آویز معروف به لِنْتِر (ظاهراً صورت تحریف شده واژة لانترن فرانسوی یا لنترن انگلیسی) (شهریباف، ج 3، ص 95) و گلاب پاش و کوزة قلیان و چایدان نام برد.منابع : محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران ، ج 1: المآثر و الا´ثار ، چاپ ایرج افشار، تهران 1363 ش؛ مصطفی افشار، سفرنامة خسرو میرزا به پطرزبورغ، چاپ محمد گلبن، تهران 1349ش؛ زینالعابدین مراغهیی، سیاحتنامة ابراهیم بیک یا بلای تعصب او ، تهران 1357 ش؛ جعفر شهری باف؛ تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران 1367 ـ 1368 ش؛ فتاح گرمرودی، سفرنامة میرزا فتاحخان گرمرودی به اروپا ، چاپ فتحالدین فتاحی، تهران 1347 ش؛H. Kamal, "Les verres Europeens fabriques aux xv Ë Ë Ë e et x Ë xe siecles a l'usage du Proche-Orient", in Annales du 3e Congrees International du verre, Damas, 14-23 Nov. 1964, Liege; F. Mehlman, The illustrated guide to glass , Great Britain 1982.