ساباط، گذرى مسقف در كنار يك بنا يا در فاصله ميان دو بنا. اين واژه عربى و جمع آن ساباطات و سوابيط است (← ابن منظور؛ جوهرى، ذيل «سبط»). جعفرافندى (ص ۱۵۹) آن را معرب و مأخوذ از سايبان فارسى دانسته و چارسو اورتوسو (بازار سرپوشيده) را معادل تركى آن آورده است. در مراكش، «صباط» و در طرابلس مغرب، «سيباط» خوانده شده است (← عبدالرحيم غالب، ذيل واژه؛ براى نظرى درباره معناى واژه ← پيرنيا، ص ۲۳۱). شمس (ذيل «سابات») ساختار ساباط را برگرفته از تالار عام دوره هخامنشى دانسته كه سكويى براى نشستن نيز داشته است. به نوشته پيرنيا (ص ۲۳۷)، در كوير در مناطقى چون عقدا، نايين، اردستان، زواره، ساوه، كاشان و آباديهاى اطراف كرمان، بقاياى ساباطهاى قبل از اسلام برجاى مانده است. امروز در شمارى از شهرهاى ايران مانند دزفول و يزد و ميبد ساباطها فراوان اند. ساباطها دوگونه اند: برون شهرى، درون شهرى. ۱) ساباط برون شهرى يا بين شهرى بنايى مستقل، سرپوشيده و كوچك با چند تختگاه كوچك، آب انبار و گاهى يك يا دو اتاق است. اين ساباطها در مسيرهاى كاروان رو و بين منزلگاهها، به ويژه در مناطق گرمسير و كويرى، ساخته مى شد. مسافران پس از استراحتى كوتاه در آن، سفر خود را ادامه مى دادند. اين ساباطها معمولا سه تا هفت دهانه داشتند و آبى در ميان آنها جارى بود. ساباطهاى بين راه يزد به نايين از اين گونه اند (← پيرنيا، ص ۲۳۴؛ پيرنيا و افسر، ص ۱۲۲؛ كسائى، ص۷۰). ۲) درون شهرى (رابط ميان دو يا چند بنا). اين ساباطها به دو شكل منفرد و پيوسته ديده مى شوند. ساباط منفرد تك عنصرى در گذرگاههاست و غالبآ در امتداد معابر، تكرار متوالى ساباطهاى منفرد ديده مى شود. شكل ديگر آن ساباط پيوسته است كه در آن چند ساباط منفرد با سقفى مشترك به هم راه مى يابند. پشت بام اين نوع از ساباط نيز كاربرى داشته است. اين نوع ساباطها در معمارى، عنصرى اقليمى ـ سازه اى اند و در سرمايش گذرهاى شهرى در اقليم گرم وخشك تأثير بسزايى دارند. همچنين ساختارى براى مقابله با فشار نيروهاى افقىِ حاصل از زلزله يا باد و نيروهاى افقى محمول از سازه هاى مجاور پديد مى آورند (محوى، ص ۳۲۱، ۳۲۳، ۳۳۶). سقف اين ساباطها يا مسطح و داراى تيرهاى چوبى و حصير است يا طاق دار است كه دراين صورت، وزن سقف را هر چقدر هم كه زياد باشد، به ستونها و ديوارها و سپس به زمين منتقل مى كند. در ساباط آجرى، آجرچينى معمولا به روش رومى است (فشمى، ص ۵). ارتفاع اين ساباطها به حدى است كه چهارپايان داراى بار يا سوار به راحتى بتوانند از آن عبور كنند (كحلاوى، ۱۹۹۶، ص ۱۱۹). در شهرهاى گرمسيرى، كوچه را تنگ و ديوارها را بلند مى ساختند تا با ساخت ساباط سايه بيشترى بگيرند (نعمت گرگانى، ص ۳۱۸). بخش ورودى برخى از كوچه هاى بن بستِ داراى ساباط درى با نام دربند داشت. اگر ساباطها بين دو ديوار با ارتفاع متفاوت ساخته مى شدند، ضخامت ابتدا و انتهاى طاقها نيز متفاوت بود (محوى، ص ۳۳۲). ساخت انواع ساباط از سده هاى نخستين اسلام متداول بود؛ يكى از مهم ترين ساباطها، كه بيشتر جنبه امنيتى داشت، ميان قصر خليفه و مسجدجامع ساخته مى شد، مانند ساباط بين قصر منصور عباسى و جامع منصور (كحلاوى، ۱۹۸۹، ص ۲۲۱). در زمان امويان اندلس، در قرن چهارم، ساباطى قصر خليفه را به مقصوره مسجد وصل مى كرد. ساباطهاى ميان قصر مدينة الزهرا و مسجد آن واقع در نزديكِ قرطبه و مسجدجامع قصبه و قصر خليفه در اشبيليه از ديگر ساباطهاى سده هاى نخستين اسلام اند (← عاصم محمد رزق، ذيل واژه؛ سيدعبدالعزيز سالم، ۱۹۷۱ـ۱۹۷۲، ج ۱، ص ۱۸۹، ۱۹۳؛ همو، ۱۳۷۷، ص ۲۴۹). در دوره مماليك، ساباط از مهم ترين عناصر اتصال در بناها بود و اتصال بين دو بنا را آسان مى كرد. اين ساباطها اتاقى مستطيل شكل اند كه سقف آن روى دو طاق مقابل هم قرار گرفته و پايه هاى طاق معمولا روى ديوارهاى اطراف واقع است. اين گذرها مخصوص افراد خاص بود و راهى خصوصى ايجاد مى كرد. گاهى نيز همچون پلى دو مكان را به هم وصل مى كرد، مانند ساباط بين مدرسه امير قَجماس اسحاقى، از مماليك چَركَسى در قرن نهم، و وضوخانه آن در قاهره، كه تنها راه ميان مدرسه و وضوخانه بود و طاقى جناغى داشت (كحلاوى، ۱۹۹۶، ص ۱۱۹ـ۱۲۰). روى اين ساباطها گاهى اتاقهايى تعبيه مى شد (عاصم محمد رزق، ص ۱۳۶). درباره ساباطها، به سبب كاربرد عمومى و خصوصى آنها، در كتب فقهى و حقوقى نيز مطالبى آمده است؛ مانند رعايت حق الناس درمورد بلندگرفتن سقف و نساختن آن در گذرهاى عمومى (كحلاوى، همانجا) و همچنين استقلال ساباط كه گاهى باعث نزاع بين مالكان بناهاى اطراف مى شد (← محمد عبدالستار عثمان، ص ۱۸۸ـ۱۸۹). ساباط موجب استحكام بناهاى متصل به آن نيز مى شد؛ در موارد بسيارى، با تخريب ساباط، چند خانه مجاور آن نيز دچار رانش و حتى تخريب مى شدند (← فشمى، همانجا). براى آسايش بيشتر، گاهى در ساباطها جويهاى آب جارى مى شد و گاهى نيز تزييناتى مانند كتيبه در آنان به كار برده مى شد (← جعفرى، ص ۶۷). ساباط گاه محلى عمومى براى سكونت يك شب همراه با وسايل لازم بود. از اين نوع ساباطهاى عمومى در ارگ بم نيز ساخته شده بود. ساباطها معمولا در امتداد گذرها سايه ايجاد مى كنند و ضمن تلفيق با جداره هاى گذر، به جريان هوا سرعت و دماى ذخيره شده در بدنه هاى معبر را كاهش مى دهند و ميزان نور را تنظيم مى كنند (← محوى، ص ۳۲۲ـ۳۲۳، ۳۲۶). برخى از اهداف ساخت ساباط عبارت اند از: تعريف فضاى ورودى به فضاى شهرى با جنبه اى نمادين، مانند ساباط مسجدجامع اردستان؛ تأمين هم جوارى محله اى، به ويژه براى دركنارهم قرارگرفتن ملكها و محله ها و ملكهاى دورتر از گذر اصلى؛ تجمع و همبستگى محله اى؛ افزايش مقاومت در برابر هرگونه نيروى افقى با توجه به زلزله خيزبودن شهرها (← همان، ص ۳۲۷ـ۳۲۸، ۳۳۰)؛ سكونت بى خانمانها و گاهى چهارپايان در زمان كمبود جا (افشار، ج ۲، ص ۷۴۳)؛ جايى براى بازى كودكان؛ تأمين امنيت بيشتر، به ويژه در دوره هاى ناامن (سلطان زاده، ص ۷۱)؛ تأمين امنيت خليفه يا حاكم و رفت وآمد ويژه (← كحلاوى، ۱۹۸۹، ص ۲۲۱)؛ تنظيم نور ورودى به بنا (نعمت گرگانى، ص ۳۱۸)؛ و تأمين محلى براى تجمعهاى كوچك محلى.
منابع : ابن منظور؛ ايرج افشار، يادگارهاى يزد، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۴ش؛ محمدكريم پيرنيا، آشنايى با معمارى اسلامى ايران: ساختمانهاى درون شهرى و برون شهرى، تدوين غلامحسين معماريان، تهران ۱۳۷۱ش؛ محمدكريم پيرنيا و كرامت اللّه افسر، راه و رباط، تهران ۱۳۷۰ش؛ جعفرافندى، رساله معماريه، متنى از سده يازدهم هجرى، ترجمه از انگليسى: مهرداد قيومى بيدهندى، تهران ۱۳۸۹ش؛ جعفربن محمد جعفرى، تاريخ يزد، چاپ ايرج افشار، تهران ۱۳۴۳ش؛ اسماعيل بن حماد جوهرى، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بيروت ]بى تا.[، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش؛ رشيدالدين فضل اللّه همدانى، وقفنامه ربع رشيدى، چاپ مجتبى مينوى و ايرج افشار، تهران ۱۳۵۶ش؛ حسين سلطان زاده، فضاهاى شهرى در بافتهاى تاريخى ايران، تهران ۱۳۷۰ش؛ سيدعبدالعزيز سالم، «بعض المصطلحات للعمارة الاندلسية المغربية»، صحيفة معهدالدراسات الاسلامية فى مدريد، ج ۵، ش ۱ـ۲ (۱۳۷۷)؛ همو، قرطبة حاضرة الخلافة فى الاندلس، بيروت ۱۹۷۱ـ۱۹۷۲؛ صادق شمس، جلوه هايى از هنر معمارى ايران زمين، تهران ۱۳۸۸ش؛ عاصم محمد رزق، معجم مصطلحات العمارة و الفنون الاسلامية، ]قاهره [۲۰۰۰؛ عبدالرحيم غالب، موسوعة العمارة الاسلامية، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛ ارمغان زمان فشمى، «نگاهى به شهرسازى سنتى و ويژگى هاى آن در ايران: ساباط، فضيلت فراموش شده معمارى»، اطلاعات، ۶ تير ۱۳۹۴؛ محمد محمد كحلاوى، «اثر مراعاة اتجاه القبلة و خط تنظيم الطريق على مخططات العمائر الدينية المملوكية بمدينة القاهرة»، مجلة كلية الآثار، ش ۷ (۱۹۹۶)؛ همو، «مقاصيرالصلاة فى العصر الاسلامى: دراسة اثرية معمارية»، در همان، ش ۳ (۱۹۸۹)؛ رضا كسائى، «معمارى راه و رباط»، هنر و معمارى، ش ۳۷ـ۳۸ (آذر ـ اسفند ۱۳۵۵)؛ محمد عبدالستار عثمان، الإعلان باحكام البنيان لابن الرامى: دراسة اثرية معمارية، اسكندريه ] ۲۰۰۲[؛ نيلوفر محوى، «ساباط: در سرمايش فضاى شهرى در اقليم گرم و خشك»، در مجموعه مقالات سومين كنگره تاريخ معمارى و شهرسازى ايران: ۲۵ـ۳۰ فروردين ماه ۱۳۸۵، ارگ بم ـ كرمان، ج ۲، به كوشش باقر آيت اللّه زاده شيرازى، تهران: سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى، ۱۳۸۴ش؛ ام البنين نعمت گرگانى، «پيشينه نور در معمارى و وسايل روشنايى در هنر اسلامى ايران»، اثر، ش ۳۵ (پاييز ۱۳۸۱).
/ جواد شكارى /