زاب (۱)

معرف

نام دو ريزابه دائم از ريزابه‌هاى شرقى دجله*، معروف به زاب كوچك و بزرگ.
متن

زاب(۱)، نام دو ريزابه دائم از ريزابه هاى شرقى دجله*، معروف به زاب كوچك و بزرگ. در آثار گوناگون، ريشه زاب ــكه به صورتهاى مختلفى ضبط شده است ــ و همانندهاى آن را از زبانهاى باستانى چون آرامى، آشورى، يونانى، سريانى يا ارمنى دانسته و معانى گوناگونى براى آنها نوشته اند ( هرودوت[۱] ، ص ۳۵۹؛ گزنفون[۲] ، ص ۱۴۳، ۲۰۷، كه از زاب بزرگ با نام زاپاتا[۳] ياد كرده اند؛ استرابون[۴] ، ج ۷، ص ۱۹۷، كه زاب بزرگ را كاپروس[۵] خوانده است؛ نيز   >فرهنگ آشورى<[۶] ، ذيل "ZÀbu"؛ براى نظريه هاى ديگر درباره نام زاب و ارتباط آن با نام شاهان پيشدادى ايران   دينورى، ص ۱۰ـ۱۱؛ طبرى، ج ۱، ص ۴۵۴ـ۴۵۵؛ ياقوت حَمَوى، ذيل مادّه). بر پايه نظرى، كه ماركوارت[۷] در درستى آن ترديد كرده، واژه يونانى ـ مقدونى ليكوس[۸] (به معناى گرگ) تحريفى از واژه هايى چون زابو، زاباتو[۹] و زابان[۱۰] است، كه در آشورى قديم به صورت زابو بوده است. اين واژه با دبا[۱۱] در زبانهاى آرامى قديم و سريانى پيوند دارد. در ارمنى، ظاهرآ زاب را گايل[۱۲] و در سريانى دبا مى ناميدند كه هر دو به معناى گرگ اند ( ماركوارت، ص ۴۲۹). بااين همه لغويان ميان زاب و ذِئْب (به معناى گرگ) پيوندى نديده و اشاره اى به آن نكرده اند. زابو در آشورى به معناى جريان يافتن، ديوانه وار رفتاركردن، و هيجان داشتن است كه اشاره اى است به جريان تند آب زاب و سيلابهاى ويرانگر آن ( >فرهنگ آشورى<، همانجا). الزاب المجنون هم، كه در دوره اسلامى به نوشته قزوينى (ص ۱۵۷) و ياقوت حموى (همانجا) نام ديگر زاب بوده، در اشاره به همين تندى و تيزىِ جريان رود زاب بوده است. در سده هاى اوليه اسلامى، ارمنيان اين رود را زاو[۱۳] مى ناميدند (ماركوارت، ص ۴۳۰). در دوره هاى متأخر گاه اين دو رود به نام مناطقى كه در آنها جريان داشته نيز خوانده شده اند، چنان كه زاب كوچك در ايران، كَلِو سردشت و در مناطق كردنشين، زاب بزرگ و كوچك، به ترتيب زِى بادينان و زى كويَه خوانده شده اند ( بدليسى، ص ۱۴۶؛ محمدامين زكى، ج ۱، ص ۲۱۹؛ جمال بابان، ج ۱، ص ۱۳۳ـ۱۳۷). نام كردى زاب را برگرفته از زِى رزِ (به معناى رودخانه) دانسته اند ( شرفكندى؛ صفى زاده، ذيل «زى»؛ نيز   همان، ذيل «زاو»، به معناى سرچشمه و چشمه، كه با ريشه آرامى آن بى ارتباط نيست). زاب، در كردى، زى گَورَه (رود بزرگ) و زى بچوك (رود كوچك) نيز ناميده شده است ( شرفكندى، ذيل «بچووك» و «گوره»؛ صفى زاده، ذيل «بچووك»).

۱) زاب كوچك. از رودهاى مرزى ايران و عراق، كه به طول حدود ۳۶۸ كيلومتر با جهت عمومى جنوب شرقى در شهرستانهاى پيرانشهر* و سردشت* در استان آذربايجان غربى در ايران و استانهاى سُليمانيه*، اَربيل*، كركوك* و نينوا* در عراق جريان دارد. سرچشمه هاى زاب كوچك در دامنه هاى غربى رشته كوههاى زاگرس* شمالى، ازجمله سَپيارِز (ارتفاع ۳۸۵،۳ متر) و گِلازرده (ارتفاع ۲۴۵،۳ متر) در دهستان لاهيجان و سَربَستان (ارتفاع ۶۵۰،۲ متر) در دهستان مَنگور غربىِ شهرستان پيرانشهر واقع است. شاخابه اصلى زاب كوچك از تلاقى دو رود به نام لاوين/ چم لاوين و آوَزَرو/ آوژرو/ آويژه/ آژور/ آواجر ايجاد شده است؛ رود لاوين (به طول حـ ۵۵ كيلومتر)، با جهت عمومى جنوب شرقى و آوزرو (به طول حـ ۴۷ كيلومتر) با جهتهاى جنوبى، شمالى و شمال غربى در حدود هشت كيلومترى جنوب شرقى پيرانشهر به يكديگر مى پيوندند و جريان اصلى رود زاب كوچك را با نام كِلاس/ گلاس تشكيل مى دهند ( فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج ۴، ص ۲۴، ۴۱، ۵۲؛ نيز   فرهنگ جغرافيايى آباديها، ص ۱۸؛ نقشه راهنماى عراق؛ جعفرى، ج ۱، ص ۳۰۲، ج ۲، ص ۳۹۹؛ شاكر خصباك، ص ۱۰۱-۱۰۲؛ >دايرة المعارف خاورميانه معاصر<[۱۴] ، ذيل "Zabrivers"؛ نقشه سياحتى و گردشگرى استان آذربايجان غربى؛ نقشه سياسى كشورهاى عراق و كويت). كلاس به سمت جنوب شرقى روان مى شود و درحدود سه كيلومترى شمال غربى آبادى كوپَر (مركز دهستان منگور غربى)، با دريافت ريزابه بادين آباد/ چَم بادين آباد (در منابع قديم تر، بادين آوا يا دينوه؛   مشيرالدوله تبريزى، ص ۱۴۴)، به طول حدود چهل كيلومتر، با نام زاب كوچك (گاه زه؛   جعفرى، ج ۲، ص ۳۹۹) روان مى گردد ( نقشه سياحتى و گردشگرى استان آذربايجان غربى؛ نيز   فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج ۴، ص ۳۰؛ فرهنگ جغرافيايى آباديها، ص ۱۱۴ـ۱۱۵). زاب كوچك پس از عبور از كنار شهرهاى ميرآباد و رَبَط، در شهرستان سردشت، به سمت جنوب تغيير مسير مى دهد، در حدود يك كيلومترى مغرب آبادى بِريسو (مركز دهستان باسكِ كولِسِه، از توابع شهرستان سردشت)، با تغيير جهت به سمت جنوب شرقى و پس از حدود دوازده كيلومتر، در يازده كيلومترى جنوب شرقى سردشت، با دريافت ريزابه چَم سيوَچ (به طول حدود ۳۷ كيلومتر) به سوى مرز ايران و عراق روان مى گردد ( نقشه سياحتى و گردشگرى استان آذربايجان غربى؛ نيز   فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج ۴، ص ۳۳، ۴۱؛ ايران. وزارت كشور، ذيل «استان آذربايجان غربى»). زاب كوچك قبل از رسيدن به مرز، مهم ترين ريزابه اش را با نام چومان/ قَلاچومان/ قلاجو/ بانه چاى (به طول حدود هفتاد كيلومتر) از سوى كرانه شرقى دريافت مى كند، در مسيرى پرپيچ وخم با جهت شمال غربى، پس از عبور از آبادى گَرويس، در پانزده كيلومترى سردشت، بر خط مرزى ايران و عراق جريان مى يابد و سپس ريزابه چَم بيتوش (به طول حدود ده كيلومتر) را دريافت مى كند ( اخبارى و همكاران، ص ۸۷؛ نقشه سياسى كشورهاى عراق و كويت؛ نقشه سياحتى و گردشگرى استان آذربايجان غربى؛ نيز   فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج ۴، ص ۳۸؛ جعفرى، ج ۲، ص ۱۹۶، ۳۹۹، ج ۳، ص ۱۰۱۱؛ هاشم سعدى، ص۱۰۱). زاب، به طول حدود ۴۵ كيلومتر، مرز طبيعى ايران و عراق را تشكيل مى دهد. اين رود، در حدود بيست كيلومترى جنوب غربى سردشت، پس از طى ۱۸۰ كيلومتر در خاك ايران، از مرز خارج مى شود و با نام الزاب الصغير وارد اراضى شمالى استان سليمانيه عراق مى شود ( جعفرى، ج ۲، ص ۳۹۹؛ فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج ۴، ص ۴۱؛ نامى و محمدپور، ص ۱۵۰؛ نقشه راهنماى عراق). اين رود، در استان سليمانيه، با جهت شمال غربى، پس از طى حدود شصت كيلومتر در مسيرى پرپيچ وخم وارد درياچه سد دوكان (احداث در ۱۳۳۷ش/ ۱۹۵۸؛ مار[۱۵] ، ص ۱۳۰) مى شود ( نقشه راهنماى عراق). پس از خروج از سد دوكان، باگذر از شهر دوكان، نخست مرز طبيعى شمال غربى استان سليمانيه با جنوب شرقى استان اربيل و سپس مرز طبيعى جنوب استان اربيل با شمال استان كركوك را تشكيل مى دهد؛ باگذر از شهر طَقطَق (از توابع استان كركوك)، پس از حدود ۳۵ كيلومتر و تغيير مسير به سمت جنوب شرقى، در كنار شهرهاى آلتون كوپرى و دِبِس در استان كركوك جريان مى يابد. سد دبس (احداث در ۱۳۴۸ش/ ۱۹۶۹   شاكر خصباك، ص ۱۰۴) در نزديكى شهر دبس بر روى زاب احداث شده است. زاب كوچك، در ادامه مسير، مرز طبيعى شمال غربى استان كركوك با جنوب شرقى استان نينوا را تشكيل مى دهد، با جريان يافتن از كنار شهرهاى صَدرالنَهر و زرارى در استان نينوا و روستاى شُميط در كركوك و سپس عبور از شمال غربى قريه غريب در استان كركوك به سمت شمال متمايل مى شود و پس از طى مسافتى كوتاه به دجله مى ريزد ( نقشه سياسى كشورهاى عراق و كويت؛ نيز   هاشم سعدى، ص ۲۲؛ شاكر خصباك، ص ۱۰۱ـ۱۰۲). بنابر آثار جغرافى نويسان مسلمان، زاب كوچك، كه از آن با نامهاى الزاب الاصغر/ الصغير و الزاب الاسفل ياد كرده اند، به طول سى فرسنگ، پس از سرچشمه گرفتن از كوههاى سَلَق (ميان شَهْرزور و آذربايجان) در فاصله بين دَقوقاء و اربل/ اربيل جريان داشت، سپس از مشرق موصل مى گذشت و در سِنّ (از نواحى موصل) يا در نزديكى آن به دجله مى ريخت ( ابن خرداذبه، ص ۹۳، ۱۷۵؛ ابن حَوقَل، ص ۲۲۵؛ ياقوت حموى، همانجا؛ حمداللّه مستوفى، ص ۱۷۲، ۲۱۵)؛ در برخى از اين آثار، كوههاى ارمنيه را، كه سرچشمه زاب بزرگ بود، سرچشمه زاب كوچك نيز دانسته اند ( ابن خرداذبه، ص ۱۷۵؛ بكران، ص ۵۱؛ حمداللّه مستوفى، ص ۲۱۵؛ نيز   ادامه مقاله). كرانه هاى زاب كوچك محل شكل گيرى دولتها و تمدنهاى بزرگى چون ماد، آشور و بابل و حكومتهاى كوچك نيمه مستقل همچون آلابريا[۱۶] / آلابارى و كارالا[۱۷] بوده است ( دياكونوف[۱۸] ، ص ۱۹۴، ۲۰۱، ۲۰۵). در جريان نبردهاى بابليان با آشوريان، در كنار اين رود، در ۶۱۵ پيش از ميلاد، بابليان پس از پيروزى، سپاهيان آشور را به اين رود انداختند (همان، ص ۲۷۹؛ نيز   هينتس[۱۹] ، ص ۱۰۳). يكى از مهم ترين جنگها، در دوره اسلامى در كنار اين رود، نبرد عبيداللّه بن زياد با سپاهيان مختار ثَقَفى در سال ۶۷ بود كه به كشته شدن عبيداللّه انجاميد ( ابن قتيبه، ص ۳۴۷؛ ياقوت حموى، همانجا؛ قس طبرى، ج ۶، ص ۸۶، كه بنابر وصف او، اين واقعه كنار زاب بزرگ روى داده است). زاب كوچك، علاوه بر تأثير بسزايش در شكل گيرى شهرهايى چون شهر باستانى اربلا/آربلا ( اربيل*؛ بكران، همانجا)، از گذشته تاكنون در توسعه كشاورزى نواحى پيرامونى نيز بسيار مؤثر بوده است. به گفته ابن حوقل (ص ۲۲۸)، اراضى ميانِ رودهاى زاب كوچك و زاب بزرگ از مراكز ييلاقى كردهاى هَذبانيه بود. دشتهاى حاصلخيز و مراتع وسيعى كه از نهشته[۲۰] هاى رود زاب ايجاد شده از ديرباز از مراتع مهم احشام عشاير ايران، به ويژه ايلهاى كردى همچون مامَش، منگور*، بابان و بِلْباسِ* ايران (كه اكنون يكجانشين اند) و نيز بلباسِ عراق بوده است ( مشيرالدوله تبريزى، ص ۱۴۷؛ مورگان[۲۱] ، ج ۲، ص ۲۳، ۲۶ـ۲۷؛ شاكر خصباك، ص ۱۰۳ـ۱۰۴؛ مركز آمار ايران، ص ۲۳، ۲۵؛ نيز   لانگريك[۲۲] ، ص ۸). زاب، كه در دوره عثمانيان كوپرى صو و كوچوك زاب نيز خوانده شده ( سامى، ذيل «آلتون كپرى»؛ جمال بابان، ج ۱، ص ۱۳۷)، مدتها از موضوعات اختلاف برانگيز دولتهاى ايران و عثمانى، حتى پس از معاهده اَرزِروم* (در ۱۲۳۹) بود. عثمانيها مدعى مالكيت بر ناحيه سردشت ازجمله محالّ بيتوش بودند كه بخشى از زاب كوچك از آن مى گذشت، ازاين رو در ۱۲۶۸ بخشى از زاب كوچك مرز ميان دولتهاى ايران و عثمانى (بعدها عراق) تعيين شد ( مشيرالدوله تبريزى، ص ۱۳۳، ۱۴۸ـ۱۵۰). البته اختلافات مرزى كمابيش ادامه داشت ( كوهستانى نژاد، ص ۳۶۳؛ نيز   مشيرالدوله تبريزى، ص ۱۴۶). امروزه نيز زاب كوچك به لحاظ سياست آبى (هيدروپلتيك) اهميت بسزايى در ايران دارد. در سالهاى اخير، يكى از طرحهاى احياى درياچه اروميه انتقال آب مازاد سرشاخه هاى زاب كوچك از طريق احداث بند انحرافى در بادين آباد و سد مخزنى در دست احداثِ كانى سيب بر روى زاب است. آب اين سد مخزنى، در ۵ر۱ كيلومترى روستاى كانى سيب، از طريق آبراهه اى به طول سه كيلومتر و سپس تونلى به طول سى كيلومتر به درياچه اروميه هدايت مى شود ( وزارت كشور، استاندارى آذربايجان غربى، ۱۳۹۴ش؛ براى اطلاع بيشتر از طرح انتقال آب زاب كوچك   اخبارى و همكاران، ص ۸۸ـ۹۳). جريان رود زاب كوچك و ريزابه هايش در خاك ايران، با خلق چشم اندازهاى زيباى طبيعى، همچون آبشار شَلماش در نزديكى شهر سردشت، و پوشش جنگلى در دو طرف رود جاذبه هاى طبيعى ويژه اى براى طبيعت گردان پديد آورده است ( خضرى، ص ۳۶ـ۳۷، ۲۰۲؛ اسكندرى، ص ۱۶۸).

۲) زاب بزرگ، از ريزابه هاى مهم دجله (به طول حـ ۴۶۲ كيلومتر) كه در استان هَكّارى* در تركيه و استانهاى دَهوك*، اربيل* و موصلِ* عراق جريان دارد. اين رود، كه از كوههاى مرزى ايران و تركيه در مغرب درياچه اروميه (در استان آذربايجان غربى) و مشرق درياچه وان (در استان وان) سرچشمه مى گيرد، با نام بيوك زاب سويو (رود زاب بزرگ)، با جهت شمال غربى، در جنوب شرقى استان وان در تركيه جريان مى يابد. اين رود پس از مشروب كردن آباديهاى عُمرآباد و شيوِلان با جهت عمومى غربى تغيير مسير مى دهد و باگذر از كنار شهر هكّارى و سپس آبادى اوزوم سو، ريزابه نسبتآ پرآبى از كرانه غربى اش دريافت مى كند و با تغيير مسير به سمت جنوب، پس از حدود ۳۵ كيلومتر از استان هكّارى خارج و به استان دهوك در شمال عراق وارد مى شود ( نقشه راهنماى تركيه؛ >نقشه بزرگ تركيه و خاورميانه<[۲۳] ؛ >فهرست منابع آب مشترك در غرب آسيا<[۲۴] ، ص ۱۳۶). رود زاب در استان دهوك، با نام زاب/ الزاب الكبير، ابتدا به طول حدود ۲۵ كيلومتر با جهت عمومىِ جنوبى و سپس شرقى و دوباره جنوبى، زمينهاى شمال غربى استان دهوك را آبيارى مى كند و در جنوب آبادىِ سورى، با دريافت ريزابه روشَمدينان از كرانه شرقى، به سوى مشرق منحرف مى شود و پس از حدود بيست كيلومتر، در شمال غربى شهر بارزان در استان دهوك و از ميان آبادى زيبار به سمت شرق منحرف و وارد درياچه سد بَخمِه مى شود. سپس، از كنار آبادى بخمه، به سمت شمال غربى و آنگاه مغرب تغيير مسير مى دهد و با دريافت چند ريزابه، ازجمله ريزابه هاى پرآب روباط كاره و باستيره چاى، از كرانه شرقى با نام زاب اعلى روان مى گردد. زاب بزرگ در اين مسير، مرز طبيعىِ مشرق تا جنوب شرقى استان دهوك با شمال غربى استان اربيل و در ادامه، مرز طبيعى جنوب غربى استان اربيل با شمال شرقى استان موصل را تشكيل مى دهد. سپس باگذر از شهر كَلَك (از توابع موصل) در حدود بيست كيلومترى جنوب غربى اين شهر با مهم ترين ريزابه خود، خازِر درمى آميزد، پس از عبور از كنار شهر گوير/ قوير (در استان اربيل)، با تغيير مسير به سمت غرب، در حدود پنج كيلومترى مغرب آبادى ساقيه و حدود ده كيلومترى جنوب آبادى و ويرانه هاى باستانى نمرود (كالَح) در استان موصل به دجله مى ريزد ( نقشه سياسى كشورهاى عراق و كويت؛ نقشه راهنماى تركيه؛ نيز   هاشم سعدى، ص ۲۲ـ۲۳؛ شاكر خصباك، ص ۱۰۰). بنابر آثار جغرافى نويسان قديم اسلامى، زاب بزرگ، كه از آن با نامهاى الزاب الاكبر، الزاب الكبير و الزاب الاعلى و الزاب المجنون ياد كرده اند، به طول هشتاد فرسنگ، پس از سرچشمه گرفتن از كوههاى ارمنيه، در دياربكر جريان مى يافت. آب آن، كه در ابتدا سرخ فام بود، در باشَزّى، دو مرحله (ح ۴۸ كيلومتر) مانده به موصل، صاف مى شد. سپس به حفيتون، قلعه اى مستحكم از توابع موصل، مى رسيد و در يك فرسخى حَديثَه/ حديثه موصل در كرانه شرقى دجله و در چهارده فرسخى موصل به دجله مى ريخت ( ابن خرداذبه، ص ۹۳، ۱۷۵؛ حدودالعالم، ص ۴۸؛ ياقوت حموى، همانجا؛ حمداللّه مستوفى، ص ۱۰۷، ۲۱۵). زاب بزرگ مرز ميان دولتهاى بزرگ باستانى، ازجمله مرز مَنّابيان/ ماننا[۲۵] با دولتهاى خوبوشكيه[۲۶] و اورارتو[۲۷] به شمار مى رفت (دياكونوف، ص ۲۵۸؛ نيز   بيوار[۲۸] ، ص ۱۸۹؛ ناردو[۲۹] ، ص ۴۹). در كنار اين رود نيز جنگهاى مهم تاريخى روى داده است، ازجمله شكست پارتيان از آنتيوخوس هفتم[۳۰] (شاه سلوكى سوريه) در ۲۳۰ پيش از ميلاد ( بيوار، ص ۳۷) و نبرد معروف زاب در سال ۱۳۲ كه به شكست مروان بن محمد (آخرين خليفه اموى) انجاميد (يعقوبى، ج ۲، ص ۳۴۵؛ قس مسعودى، ج ۴، ص ۸۵، كه مكان اين واقعه را كنار زاب كوچك ذكر كرده؛ طبرى، ج ۷، ص ۴۳۷، كه صرفآ عنوان زاب را به كار برده است). در آثار جغرافى نويسان مسلمان، به جز زاب بزرگ و كوچك و نيز زابِ واقع در كشور الجزاير ( زاب ( ۲)*)، از مكانهاى ديگرى نيز با همين نام ياد شده است، ازجمله رودهاى زاب الاعلى، زاب الاسفل و زاب الاوسط، كه هر سه از انشعابات فرات و بين بغداد و واسط جارى بودند. زاب الاعلى پس از منشعب شدن از فرات در نزديكى قريه بزرگ زُرفاميه، از نواحى قوسان، به دجله مى ريخت. زاب الاسفل، كه مصب آن به درستى معلوم نيست، در قصبه نهر سابُس در نزديكى شهر واسط جريان داشت ( ابن خرداذبه، ص ۸؛ ابن بلخى، ص ۱۲۲؛ ياقوت حموى، ذيل «زاب» و «زُرفاميه»؛ نيز   دشتى، ص ۴۰)، اما از زاب الاوسط اطلاعى در دست نيست. در كرانه هاى اين سه رود، سه طَسّوج (واحدى كوچك تر از كوره) به نامهاى زاب اعلى، زاب اوسط و زاب اسفل نيز شكل گرفته بود ( ابن خرداذبه، ص ۸؛ قدامة بن جعفر، ص ۲۳۶). همچنين يكى از ريزابه هاى رود دياله* و نيز شهركى در كنار رود زاب كوچك در قضاى (فرماندارى) حَويجَه از توابع استان كركوك در عراق نيز زاب نام دارد (كيهان، ج ۱، ص ۹۷؛ وهومن، ج ۲، ص ۹۸۹؛ براى اطلاع بيشتر از اين دو زاب و زابهاى ديگر   مقدسى، ص ۲۸؛ حازمى همدانى، ج ۱، ص ۴۹۱ـ۴۹۳؛ ياقوت حموى، ذيل مادّه).

منابع : ابن بلخى، فارسنامه ابن بلخى، براساس متن مصحح لسترنج و نيكلسون، چاپ منصور رستگار فسايى، شيراز ۱۳۷۴ش؛ ابن حَوقَل؛ ابن خرداذبه؛ ابن قتيبه، المعارف، چاپ ثروت عُكاشه، قاهره ۱۹۶۰؛ محمد اخبارى، عطااللّه عبدى، و حسين مختارى هشى، «بررسى پيامدهاى انتقال آب رودخانه هاى مرزى به حوضه هاى داخلى، مورد: رودخانه ى زاب كوچك»، در مجموعه مقالات همايش مرز: چالشها و فرصتها، مرداد ماه ۱۳۸۶، ج ۱، اروميه ۱۳۸۶ش؛ مجيد اسكندرى، آبشارهاى ايران، تهران ۱۳۸۷ش؛ ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى. دفتر تقسيمات كشورى، عناصر و واحدهاى تقسيمات كشورى ايران: تير ۱۳۹۰، تهران ۱۳۹۰ش؛ شرف الدين بن شمس الدين بدليسى، شرفنامه: تاريخ مفصل كردستان، چاپ محمد عباسى، چاپ افست تهران ?]۱۳۴۳ش[؛ محمدبن نجيب بكران، جهان نامه، چاپ محمدامين رياحى، تهران ۱۳۴۲ش؛ جعفرى؛ جمال بابان، اصول اسماء المدن و المواقع العراقية، ج ۱، بغداد ۱۹۸۹؛ محمدبن موسى حازمى همدانى، الاماكن، او، مااتّفق لفظه و افترق مسماه من الامكنة، چاپ حمد جاسر، رياض ]بى تا.[؛ حدودالعالم؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب؛ سعيد خضرى، جغرافياى طبيعى كردستان موكريان: با تأكيد بر حوضه زاب، تهران ۱۳۷۹ش؛ محمد دشتى، «جغرافياى تاريخى شبكه آب هاى بين النهرين: پيشينه تاريخى ـ محورهاى كلامى»، نامه تاريخ پژوهان، سال ۱، ش ۱ (بهار ۱۳۸۴)؛ ايگور ميخائيلوويچ دياكونوف، تاريخ ماد، ترجمه كريم كشاورز، تهران ۱۳۵۷ش؛ احمدبن داوود دينورى، الاخبارالطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش؛ سامى؛ شاكر خصباك، العراق الشمالى: دراسة لنواحيه الطبيعية و البشرية، بغداد ۱۹۷۳؛ عبدالرحمان شرفكندى (هه ژار)، فرهنگ كردى- فارسى = هه نبانه بورينه، تهران ۱۳۶۹ش؛ صديق صفى زاده، فرهنگ بوره كه يى كردى ـ فارسى، تهران ۱۳۸۰ش؛ طبرى، تاريخ (بيروت)؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاى كشور: استان آذربايجان غربى، شهرستان پيرانشهر، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، ۱۳۸۹ش؛ فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، تهران: سازمان جغرافيائى نيروهاى مسلح، ۱۳۸۱ش ـ؛ قدامة بن جعفر، كتاب الخراج، چاپ دخويه، ليدن ۱۸۸۹، چاپ افست ۱۹۶۷؛ زكريابن محمد قزوينى، عجائب المخلوقات و الحيوانات و غرائب الموجودات، بيروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰؛ مسعود كوهستانى نژاد، چالشها و تعاملات ايران و عراق در نيمه نخست سده بيستم، تهران ۱۳۴۸ش؛ كيهان؛ محمدامين زكى، كورد و كوردستان، بغداد ۱۳۵۰/۱۹۳۱، چاپ افست مهاباد ]بى تا.[؛ مركز آمار ايران، سرشمارى اجتماعى ـ اقتصادى عشاير كوچنده :۱۳۷۷ جمعيت عشايرى دهستانها، كل كشور، تهران ۱۳۷۸ش؛ مسعودى، مروج (بيروت)؛ جعفربن محمدتقى مشيرالدوله تبريزى، رساله تحقيقات سرحديه، چاپ محمد مشيرى، تهران ۱۳۴۸ش؛ مقدسى؛ ژاك ژان مارى دو مورگان، هيئت علمى فرانسه در ايران: مطالعات جغرافيائى، ترجمه و توضيح كاظم وديعى، تبريز ۱۳۳۸ـ۱۳۳۹ش؛ دان ناردو، امپراتورى آشور، ترجمه مهدى حقيقت خواه، تهران ۱۳۸۱ش؛ محمدحسن نامى و على محمدپور، «بررسى هيدروپليتيكى حوضه هاى غرب كشور (نمونه: زاب، سيروان و الوند)»، جغرافيا و توسعه ى ناحيه اى، ش ۱۴ (بهار و تابستان ۱۳۸۹)؛ نقشه راهنماى تركيه، مقياس ۰۰۰، ۰۰۰،۱:۲، تهران: گيتاشناسى، ]بى تا.[؛ نقشه راهنماى عراق، مقياس ۰۰۰، ۲۰۰،۱:۱، تهران: گيتاشناسى، ]بى تا.[؛ نقشه سياحتى و گردشگرى استان آذربايجان غربى، مقياس ۰۰۰،۱:۶۶۰، تهران: گيتاشناسى، ۱۳۹۲ش؛ نقشه سياسى كشورهاى عراق و كويت، مقياس ۰۰۰، ۱۰۰،۱:۱، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، ۱۳۸۴ش؛ وزارت كشور، استاندارى آذربايجان غربى، ۱۳۹۴ش. /ri.vog.ga-natso.www//:ptth morf ,۵۱۰۲ ,۵۱.voN deveirteR ;xpsa...../۶۳۵۳۵/dIelcitra/weiVelcitrA/epyTelcitra/۷۰۸/dibat هارون وهومن، عراق از ديد سياحان و جهانگردان، تهران ۱۳۸۳ش؛ هاشم سعدى، جغرافية العراق (الحديثة)، بغداد ۱۳۴۲/۱۹۲۴؛ ياقوت حَمَوى؛ يعقوبى، تاريخ؛

 

The A ssyrian dictionary, vol. ۲۱, Chicago: The Oriental Institute, ۱۹۹۸; A.D.H. Bivar,"The political history of Iran under the Arsacids", in The Cambridge history of Iran, vol.۳, pt.۱, ed. Ehsan Yarshater, Cambridge ۱۹۸۳; Encyclopedia of the modern Middle East, ed. Reeva S. Simon, Philip Mattar, and Richard W. Bulliet, New York: Macmillan Reference USA, ۱۹۹۶, s.v. "Zab rivers" (by John R. Clark); Herodotus, The histories, tr. Aubrey de Sélincourt, ed. A. R. Burn, Harmondsworth, Engl. ۱۹۸۰; Walther Hinz, Das Reich Elam, Stuttgart ۱۹۶۴; Inventory of shared water resources in western A sia, New York: United Nations, Economic and Social Commission for Western Asia, ۲۰۱۳; Stephen Hemsley Longrigg, ,Iraq, ۱۹۰۰ to ۱۹۵۰: a political, social, and economic history, Beirut ۱۹۶۸; Joseph Marquart, Südarmenien und die Tigrisquellen nach griechischen und arabischen Geographen, Wien ۱۹۳۰; Phebe Marr, The modern history of Iraq, Boulder, Colo. ۱۹۸۵; Strabo, The geography of Strabo, with an English translation by Horace Leonard Jones, vol.۷, London ۱۹۶۶; Türkei und Naher Osten [Länderkarte], scale ۱:۸۰۰,۰۰۰, [Stuttgart]: RV Reise-und Verkehrsverlag, [n.d.]; Xenophon, The A nabasis of Xenophon, Philadelphia ۱۸۵۹.

/ معصومه بادنج /

۱. Herodotus ۲. Xenophon ۳. Zapata ۴. Strabo ۵. Caprus ۶. The Assyrian dictionary ۷. Marquart ۸. Lykos ۹. Zabatu ۱۰. Zaban ۱۱. Deba ۱۲. Gail ۱۳. Zav ۱۴. Encyclopedia of the modern Middle East ۱۵. Marr ۱۶. Allabria ۱۷. Karalla ۱۸. Igor Mikhailovich Diakonov ۱۹. Walther Hinz ۲۰. Deposit ۲۱. Jacques Jean Marie de Morgan ۲۲. Longrigg ۲۳. Türkei und Naher Osten [länderkarte] ۲۴. Inventoryof shared water resources in western Asia ۲۵. Mannea ۲۶. Xubn§skie ۲۷. Urartu ۲۸. Bivar ۲۹. Don Nardo ۳۰. Antiochns III

نظر شما
مولفان
گروه
جغرافیا ,
رده موضوعی
جلد 21
تاریخ 95
وضعیت چاپ
  • چاپ شده